📖🌹☘.. سرو سیمینا به صحرا می‌روی. نیک بد عهدی که بی ما می‌روی

#سعدی_شیرین_سخن📖🌹☘

ســروِ سیمینـا بـه صحــرا می روی
نیک بد عهدی که بی مـا می روی
کس بدین شوخی و رعنایی نرفت
خود چنینـی یـا بـه عمـدا می روی
گر تمـاشـا می کنی در خـود نگـــر
یـا به خوشتر زین تماشا می روی
می نـوازی بنـــده را یا می کُشی
می نشینی یک نفس یا می روی
ای تمــاشــاگـاه عــــالم روی تـــو
از چـه رو بهــر تمــاشـــا می روی

کلمه تماشا که سعدی در اینجا با او بازی هم کرده و این غزل فوق العاده لطیف و صمیمی را با آن ساخته است هم به معنای رفتنِ و هم اینکه همراه دیگران به بیرون رفتن و تماشا کردن است. باز در غزل دیگری سعدی می گوید که:

من ندانستم از اول که تـو بی مهـر و وفـایـی
عهــد نـابستـن از آن به که ببنــدی و نپایــی
دوستـان عیـب کنندم که چـرا دل به تـو دادم
بایـد اول به تـو گفتـن که چنین خـوب چرایی
پـرده بـردار که بیگـــانـه خـود این روی نبینــد
تـو بــزرگـی و در آیینــه ی کــوچک ننُمــایــی
روز صحرا و نشاط است و لب جوی و تماشا
در همه شهـر دلـی نیست که دیگـر برُبایــی
گفته بـودم چـو بیـایـی غـم دل بـا تـو بگــویـم
چه بگـویم که غـم از دل بـرود چون تـو بیـایی
شمع را بایـد از آن خانه بُـرون بُـردن و کُشتن
تا که همسایه نداند که تـو در خانه ی مـایـی

پس باز هم سخن از تماشا کردن است که هم بیرون رفتن به کشتزار به مرغزار و نظاره کردن زیبایی های طبیعت با دوستان با دلبران همراهی و همنوایی کردن، و هم چشم بر منظره های زیبا دوختن و چشم را به رفتن، فرستادن روانه کردن و منظره ها را صید کردن است. این تعبیر تماشا، تعبیر آشنایی است. امروز هم ما آنرا به همین معنا بکار می بریم، منتهی تماشا البته مراتب دارد، انواع دارد. خودِ نگاه،
به خودی خود واجد محتوایی نیست. محتوی را آن منظره ای می دهد که آدمی در او خیره می ماند. چشم دوختن وقتی معطوف به منظره ای بشود که آن منظره متعالیست،
نگاه هم البته از مرتبه ی والایی برخوردار خواهد بود. و اگر منظره منظره ی پستی باشد، نگاه کردن هم بی ارزش خواهد بود.

سخن تمام عارفان و عالمان به ما این بود که منظر خود را انتخاب کنید که در چه چیز می خواهید نگاه بکنید، و با نگاه کردن خود چه چیزی را می خواهید به دست بیاورید. نگاه کردن داستان غریبی است، ما حواس زیادی داریم، حداقل پنج حس داریم، ولی بیش از همه ی حواسمان، چشمانمان را به کار می بریم. در فلسفه علم تعبیر "observation" وقتی به کار می رود، به معنای مطلق تجربه است، به معنای مطلق "expriment" است. به تعبیر عالمان این از باب غلبه است چون بیشتر تجربه های حسی و علمی از طریق چشم صورت می گیرد. این است که هر تجربه ای را observation می خوانند، گرچه که می دانیم observation متعلق به نگاه کردن است.

@roshanfekridini13.