غبار غم برود حال خوش شود☘ 📚 #هر_کتابی_ارزش_خواندن_ندارد 🔺 معرفی #کتاب_مفید 🔷️ شرح آثار فلاسفه 🌿شرح آثار #حافظ_سعدی_مولانا و شمس تبریز 🎥 #دکلمه_موسیقی_کلیپ « ارتقاء آگاهی فرهنگی_فکری_فلسفی و بسط عدالت » ؛ادمین: @abibikaran13
عقل فقهی، ابداعگر و آیندهنگر نیست، بلکه در خدمت مشروعیتبخشیدن به قدرت حاکم و تفسیر قدیم است
عقل فقهی، ابداعگر و آیندهنگر نیست، بلکه در خدمتِ مشروعیتبخشیدن به قدرتِ حاکم و تفسیرِ قدیم است. عقل فقهی، «اصالت» را به «سلف»، گذشتگان، میدهد و «تبعیتِ» از آنان را عین اطاعت از خداوند میشمرد. ذهنیّت فقهی، متنها را از تاریخ و سیاقِ ظهور آنها جدا میکند و با تحمیل معنا و تفسیری غیرتاریخی بر آنها، اصول و قواعدی مقدس برای تعیین رفتارِ فرد و جامعه امروزی میسازد. این ذهنیت، اختلاف فکری را برنمیتابد. عقلِ فقهی دوگانهاندیش است: ما / آنها، نصّ/ عقل، سلف / خلف، اصیل / وارداتی، هدایت / ضلالت، سنّت / بدعت و ….یک سو حق و حقیقت مطلق و سوی دیگر باطل و حرام ابدی است. قدرت فقیه، از امام یا پیامبر و سرانجام از خداست، او «آیت عظمای الله» است.
تقدیس مفاهیم فقهی به تقدیس سلطه فقیه بر انسانهای دیگر مشروعیت میدهد. مدام در حال اسلامیکردن همه چیز با دیدگاههای انسانی خود است. واقعیتِ در حال تغییر، تجدّد، را به چشم مسائل مستحدثه، مسألههای نوپدید فقهی میبیند که باید حکم شرعی آنها بر اساس اصول و قواعدِ معین گذشته مشخص گردد. «اجتهاد» به معنای اصطلاحی آن در اصولِ فقه، اجتهاد در دستیابی به «احکام شرعیه» در صورت نبودِ نصّ است. اجتهادی که در فقدان نص، بیانگر حکم شرعی است، صنعتِ حیلتگرانهای است که تنها کارش پوشاندن جامه تقدس به اموری نامقدس است.