طفل گوید مادرا حجت بیار.. تا که من گیرم به شیر تو قرار؟

طفل گوید مادرا حجت بیار

تا که من گیرم به شیر تو قرار؟

بعد می گوید پیامبران سخنانی دارند( و این جا حرفش به حرف غزالی نزدیک می شود) ، که بوی حق میدهد:

در دل هر امتی کز حق مزه ست

روی و آواز پیمبر معجزه ست

چون پیمبر از برون بانگی زند

جان امت در درون سجده کند

مایلم تکرار کنم که اگر راستگویی وامین بودن کسی مقبول افتد و سخنانش را نیز اهل تجربه و فن جدی بیابند این دو مجموعا میتواند زمینه راعقلاً برای پذیرفتن اخبار واقوال او مساعد کند.شاید بد نباشد اضافه کنم که ما نهایهً به ظنّی بیش نمیرسیم وهمین ظنّ سقف طاقت ماست.آنها که ایمان را با یقین تعریف کرده اند البته کمیتشان لنگ است.

تازه ما به دلیل اینکه از دوران پیامبر بسیار دور هستیم، می بایست هر سخنی را که از پیامبر نقل می‌شود، مورد تردید و نقدبیشتر قرار دهیم. و از این جهت کار ما مشکل تر اما به عقلانیت نزدیک تر است.

یک انتقاد دیگر! می گویند هرجا که دین و نهاد های دینی برای مدرنیته یا فهم عرفی مزاحمتی ایجاد کرده اند، روشنفکران دینی موفق عمل کردند، به این معنا که تاجایی که توانسته اند، دین را به نفع حریف تقلیل دادند و نتیجه می‌گیرند که روشنفکران دینی به اندازه‌ای که نگران تنزل کیفی دین هستند، نگران تنزل کمی یعنی حجم محتوای دین نیستند. همین امروز هم در فرمایشات شما هم این نکته دیده می‌شد که گویا نگران این نیستید که دین لحظه به لحظه آب برود.