⭕️ رمان چیست؟.. 🔹 من اگر در یک نوشته ادبی چهار ویژگی جمع شود به آن رمان می‌گویم...۱️⃣نوشته نثر باشد

⭕️ رمان چیست ؟

🔹 من اگر در یک نوشته ادبی چهار ویژگی جمع شود به آن رمان می‌گویم.

1️⃣نوشته نثر باشد
نکته اول به لحاظ صوری است و این است که نوشته به نثر باشد و نه به نظم. اما ویژگی‌های دوم و سوم و چهارم کاملاً محتوائی است.

2️⃣پرداختن به امر اجتماعی در برابر امر جمعی
ویژگی دوم این است که در رمان به یک امر اجتماعی در برابر یک امر جمعی پرداخته شود. امر اجتماعی در برابر امر جمعی یعنی امری collective در برابر امری social؛ یعنی به امری پرداخته شود که در آن امر کنش و واکنش من در فضای انفراد صورت نمی‌گیرد.
اگر امروز باران ببارد شما فقط و فقط برای اینکه بدن و لباس‌های خودتان را از رطوبت و خیسی نجات دهید چتر به دست می‌گیرید، من هم به همین انگیزه چتر به دست می‌گیرم.
اما حاصلش این است که مثلاً رادیو می‌تواند اعلام کند ۷۵% تهرانی‌ها چتر به دست گرفتند.
چتر به دست گرفتن امری collectiveاست؛ socialنیست.
در اینجا درست است که ۷۵% ما عملی مشابه را انجام داده‌ایم اما هرکسی در اندیشه شخصِ شخصِ شخصِ خودش بوده است.
به همین ترتیب اگر من صبح غذا ببرم به محل کارم و شما هم غذا ببرید به محل کارتان و بعد آمار نشان دهد که ۶۴% مردم تهران ناهارشان را با خودشان همراه می‌برند باز با امری collective
سروکار داریم اما اگر من وقتی می‌خواهم ناهارم را ببرم با خودم بگویم درست است که با یک سیب سیر می‌شوم ولی دوتا کارمند در اتاقم هستند و آ‌ن‌ها هم سیب دوست دارند دیگر با امری social سروکار داریم؛ یعنی تو را وارد داستان کرده‌ام. اگر می‌خواهم با خودم ترشی سیر ببرم و بعد با خودم فکر کنم شما از بوی سیر آزار می‌بینید و به همین دلیل ترشی نبرم یاز با امری socialسروکار دارم. رمان با social امر سروکار دارد نه با امر collective. همیشه در رمان شخصیت‌ها کار خودشان را در بافتی اجتماعی لحاظ می‌کنند و آن کار خاص را انجام می‌دهند.

3️⃣رمان به رفتار به علاوه ذهن کار دارد
ویژگی سوم رمان این است که رمان هیچ‌وقت به رفتار کار ندارد، به رفتار به علاوه ذهن کار دارد. اگر در یک رمان فقط رفتارهای بیرونی گزارش شود من این را می‌گویم رمان در علامت کوتیشن‌مارک؛ این به اصطلاح رمان است و رمان نیست. رمان در واقع همیشه با رفتار و پس و پشت رفتار که ذهن است سروکار دارد. رمان فقط گزارش گفتار و کردار نیست؛ چون گفتار و کردار با هم می‌شود رفتار. رمان رفتار است به علاوه سه چیزی که پشت رفتار است: باورها، احساسات و عواطف و هیجانات و خواسته‌ها. رمان به آن سه می‌پردازد و اگر رفتاری را گزارش می‌کند برای این است که شما از طریقش پی ببرید که کاراکتر داستان چه باورها، احساسات و عواطف و هیجانات و در نهایت خواسته‌هایی دارد. به مجموع باورها و احساسات و عواطف و هیجانات و خواسته‌ها می‌گوئیم ذهن. پس صرفاً رفتار گزارش نمی‌شود و حتی اگر در جائی رفتار گزارش می‌شود برای این است که از طریق رفتار دسترسی پیدا کنید به ذهن. این ویژگی سوم.

4️⃣رمان امری global را در قالب local نشان می‌دهد.
ویژگی چهارم که در رمان وجود دارد این است که به نظرم همیشه یک امر بشری و بنابراین کلی دارد در یک مورد جزئی خودش را نشان می‌دهد. رمان را اثری ادبی می‌دانم که دارد امری universalو کلی را در وضعیت especial و جزئی نشان می‌دهد. به تعبیر دیگر امری globalرا در قالب local نشان می‌دهد. اگر رمان دارد درباره زمان خاصی، مکان خاصی و اوضاع و احوال خاصی سخن می‌گوید پشتش پدیده‌ای مثل امید یا عشق یا نفرت یا خوش‌بینی یا بدبینی را که امری universalوglobalاست گزارش می‌کند. اگر شما به گزارش امر جزئی پرداختید و از دلش هیچ امر کلی قابل استخراج، استنباط و استنتاج نبود شما با رمان سروکار ندارید. اگر من بخواهم رمان نوشته‌باشم باید با اینکه همه شخصیت‌های داستانم در موقعیت زمانی و مکانی و وضع و حالی خاص هستند ـ مثلاً شخصیت‌ها در زمان استاست t1 اند، در مکان p1 اند و در وضع و حال c1اند ـ ولی باید از دل آن امری جهانی قابل استخراج باشد.

🔹 وقتی این چهار ویژگی که یکی صوری و فرمال بود و سه‌تای دیگر مربوط به content بود فراهم بیاید می‌گویم با رمان سروکار دارم. ممکن است شما بپرسید که در اینجا کوتاه و بلندی رمان اثر دارد. طبق تعریف من کوتاهی و بلندی دیگر مهم نیست چون طبق ویژگی‌هایی که گفتم novel از novelette جدا نیست. معتقد نیستم که رمان و رمان کوتاه دو پدیده‌اند، بلکه معتقدم به خاطر قراردادهای کمی است که این دو را از هم جدا می‌کنیم و این را امری جوهری نمی‌دانم. این تعریف من یا به تعبیر بهتر بگویم مراد من از رمان این است.

🌂گفتگوی مجله الفیا با استاد ملکیان پیرامون رمان
@mostafamalekian