غبار غم برود حال خوش شود☘ 📚 #هر_کتابی_ارزش_خواندن_ندارد 🔺 معرفی #کتاب_مفید 🔷️ شرح آثار فلاسفه 🌿شرح آثار #حافظ_سعدی_مولانا و شمس تبریز 🎥 #دکلمه_موسیقی_کلیپ « ارتقاء آگاهی فرهنگی_فکری_فلسفی و بسط عدالت » ؛ادمین: @abibikaran13
نیچه نظام حقوقی دموکراتیک را نمیپسندید همان که مرحوم دکتر شریعتی میگویند دموکراسی رأسها یا دموکراسی رمهها
نیچه نظام حقوقی دموکراتیک را نمی پسندید همان که مرحوم دکتر شریعتی می گویند دموکراسی رأس ها یا دموکراسی رمه ها .
@Haghighatznu
که البته این نقد اختصاصی به نیچه نداشت کرکگور که تقریبا 50 سال قبل از نیچه زندگی می کرد او هم یکی از ناقدان بزرگ دموکراسی بود .
درست است کرکگور الهی بود و نیچه الحادی اما یکی از نقاط مشترک اگزیستانسیالیستها این است که برای دموکراسی در نظام حقوقی ارزش قائل نیستند .
به این خاطر که در دموکراسی یک نوع برابری طلبی میخواهید یعنی بین یک آدم لمپن با یک آدم تحصیل نکرده و یک ادم تحصیل کرده همه یک به یک حساب بیاید.
اما اگزیستانسیالیستها نمی توانند بپذیرند که فکورترین آدمیان با بی فکر ترین آدمیان رأیشان به طور مساوی محاسبه شود این امر توجه نکردن به تفاوتی است که انسانها واقعا دارند .
شما دقت کنید که سارتر -که این قدر در دهه های 40 و 50 روشنفکران ما تحت تاثیرش بودند - او چرا این قدر از شوروی حمایت می کرد ؟ با اینکه خیلی از همفکرانش دست برداشتند مثلا آلبرکامو دست برداشت ،آندره ژید دست برداشت .
زیرا او می دید یک طبقه ای به نام حزب حکومت کنند خیلی بهتر از این است که مردم اظهار نظر کنند چون اظهار نظر در این مباحث یک علمی می خواهد که مردم آن علم را ندارند .
البته توجه کنید من دفاع نمی کنم صرفا دارم نقل می کنم .
از این نظر ریچارد رورتی می گوید به نظرم دو فلسفه وجود دارد یک فلسفه ای که به درد زندگی فردی میپردازد و فلسفه ای که به درد زندگی اجتماعی می خورد .
میگوید اگزیستانسیالیسم فلسفه ای است که فقط به درد زندگی فردی می خورد و انتقاد می کند که فیلسوفان اگزیستانیسالیم نمی توانند بپذیرند برابری بین انسانها را .
از طرفی انگار باید انسانها حق برابر داشته باشند در تعیین سرنوشت خودشان و از سویی ما میبینیم یک آدم در یک جامعه میتواند رأیش ارزشمند تر از رای ده میلیون انسان باشد به لحاظ اندیشه ای که کرده است درباره رای خودش .
رأیش را همین طور پرت نکرده است در صندوق،در پشت رأیش یک پشتوانه ی عظیمی از تفکر و اندیشه است .
اما در نظام دموکراتیک چاره ای جز این نیست که بگویند او یک رأی دارد این هم یک رأی دارد .
گویی انسان یک شهودی دارد که باید رأی همه انسانها برابر باشد زیرا اگر یک انسانی یک رای داشته باشد و انسان دیگر چند رأی گویی همبستگی زندگی اجتماعی از بین می رود .
مصطفی ملکیان/مباحثی پیرامون اخلاق نیچه / آذرماه 95