حق تعالی با حرف و صوت سخن نمی‌گوید..۱۱ مهر ۱۳۹۷

حق تعالی با حرف و صوت سخن نمی گوید

۱۱ مهر ۱۳۹۷

فصل چهل و یکم از کتاب فیه‌مافیه مولانا جلال‌الدین رومی
این کسانی که تحصیل‌ها کرده‌اند (۱۴۰۲) می‌پندارند که اگر اینجا ملازمت کنند علم را فراموش کنند (۱۴۰۳) بل چون این‌جا می‌آیند علم‌هاشان همه جان می‌گیرد چون علم‌ها همه نقش‌ند چون جان گیرند چنان باشد که قالب بی‌جان پذیرفته باشد اصل همۀ علم‌ها از عالم بی‌حرف و صوت‌‌ند (۱۴۰۴) «وَکَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَکْلِیمًا» (۱) حق تعالی با موسی با حرف و صوت سخن نگفت (۱۴۰۵) زیرا حرف و صوت باکام و لب می‌باید او منزه است (۱۴۰۶) پس انبیاء را در عالم بی‌حرف و صوت گفت و شنود است که اوهام این عقول جز وی آنجا نرسد و نتوانند پی بدانجا بردن اما انبیاء صلوات الله علیهم از عالم بی‌حرف در عالم صوت و حرف درمی‌آیند و طفل می‌شوند برای آن طفلان قال صلی الله علیه و آله «بُعِثْتُ مُعلّمًا» (۲) اکنون اگرچه این جماعت که در حرف و صوت مانده‌اند به احوال ایشان نرسد (۱۴۰۷) اما از ایشان قوت گیرند و نشو و نما یابند و به وی بیارامند.
نظیر: همچنان که طفل اگرچه مادر را نمی‌شناسد اما به وی می‌آرامد و قوت می‌گیرد و همچنین میوه بر شاخ می‌آرامد و شیرین می‌شود و از درخت خبر ندارد و همچنین ایشان را از انبیاء و اولیا مردم اگرچه ایشان را ندانند و نشناسند اما (۱۴۰۸) قوت گیرند و پرورده شوند چون کمال یابند بشناسند و در جمله نفوس آن هست که ورای عقل و حرف و صوت چیزی هست و عالمی عظیم است.
(۱) نساء: ۱۶۴
(۲) در احیاء علوم‌الدین غزالی ج ۸ ص ۸ چنین آمده است: «خرج رسول الله ذات یوم فرأی مجلسین احدهما یدعون الله عزوجل و یرغبون الیه و الثانی یعلمون الناس فقال اما هولاء فیسألون الله تعالی فان شاء اعطاهم و ان شاء منعهم و اما هولاء فیعلمون الناس و انما بعثت معلما»
منبع:وبسایت محمد مجتهد شبستری