◾️حکایت چهارم.. تو به قیمت ورای دو جهانی

#حکایت_های_فیه_ما_فیه
◾️حکایت چهارم

تو به قیمت ورای دو جهانی
چه کنم قدر خود نمی‌دانی

مفروش، خویش را ارزان که تو بس گران بهایی.

🌿 بهانه می‌آوری که من خود را به کارهای عالی صرف می‌کنم، علوم فقه و حکمت و منطق و نجوم و طبّ و غیره تحصیل می‌کنم، آخر این همه برای تست اگر فقه است برای آن است تا کسی از دست تو نان نرباید و جامه‌ات را نکَند و ترا نکُشد تا تو به سلامت باشی و اگر نجوم است احوال فلک و تأثیر آن در زمین از ارزانی و گرانی امن و خوف، همه تعلق به احوال تو دارد هم برای تُست و اگر ستاره است از سعد و نحس به طالع تو تعلق دارد، هم برای تُست.
☘چون تأمل کنی اصل تو باشی، و این‌ها همه فرعِ تو، چون فرع تو را چندین تفاصیل و عجایب‌ها و احوال‌ها و عالم‌های بوالعجب بی‌نهایت باشد بنگر که تو را که اصلی چه احوال باشد!
🍃چون فرع های تو را عروج و هبوط و سعد و نحس باشد تو را که اصلی بنگر که چه عروج و هبوط در عالم ارواح باشد.
🍂تو را غیر این غذای خواب و خور غذای دیگر است که[ اَبیتُ عند ربّی یطعمنی و یسقینی(۱)*] درین عالم آن غذا را فراموش کرده ای و به این مشغول شده ای و شب روز تن میپروری آخر این تن اسب توست و این عالم آخور تست و غذای اسب غذای سوار نباشد .
🍁اما به سبب آنکه حیوانی و بهیمی بر تو غالب شده تو بر سر اسب در آخور اسبان مانده ای و در صف شاهان و امیران عالم بقا مقام نداری .دلت آنجاست اما چون تن غالب است حکم تن گرفته ای و اسیر او مانده ای..

★‌توضیح (۱): اشاره به حدیث نبوی که :نزد پروردگارم می نشنیم ، مرا طعام می دهد و می نوشاند

🔹#مولانای_بلخ_و_روم

@roshanfekridini13..