استخراج سوخت فسیلی گونه‌ای خشونت است.. منبع: تارنمای ترجمان

استخراج سوخت فسیلی گونه‌ای خشونت است

این مطلب تلخیصی است از سخنرانی نائومی کلاین در همایش ادوارد سعید در لندن، دربارۀ بحران زیست‌محیطی و جنگ بر سر نفت، آب و خاک
منبع :تارنمای ترجمان
قسمت دوم:
@sahatzist
این که سعید به محیط‌زیست‌گرایی همچون محوطۀ بازیِ بورژواها نظر می‌کرد، دلایل دیگری نیاز داشت. دولت اسرائیل مدت‌ها پروژۀ ملت‌سازی خود را در زیر رنگ و لعابِ محیط‌زیست‌گرایی پنهان کرده بود. «بازگشت به زمین» یکی از عناصر کلیدی تفکر پیشگامان صیهونیست بود. در چنین اوضاع و احوالی درخت‌ها یکی از سلاح‌های بسیار قویِ ممکن برای اشغال و تصاحب اراضی بودند. بی‌شمار درخت پسته و زیتون از ریشه کنده شدند تا اسکان اسرائیلی‌ها در خانه‌های جدید و ساخت جاده‌های منحصراً اسرائیلی امکان‌پذیر شود. بااین‌حال قضیه به اینجا ختم نمی‌شود. روی این باغ‌های میوه و روستاهای فلسطینی، جنگل‌های کاج و اکالیپتوس کاشتند. شهرت صندوق ملی یهودیان در این دست اقدامات از همه بیشتر بود. صندوق ملی یهودیان که شعارش «سبزکردن بیابان» بود، ادعا می‌کرد از سال 1901 دویست‌وپنجاه‌میلیون درخت در اسرائیل کاشته است؛ آن‌هم درختانی که بسیاری‌شان بومی منطقه نبودند. وقتی که پای تبلیغات در میان بود، صندوق ملی یهودیان خودش را «ان.جی.او»یی زیست‌محیطی مثل بقیۀ «ان.جی.او»‌های زیست‌محیطی جا می‌زد که با جنگل‌ها و مدیریت منابع آبی، پارک‌ها و احیای فضای سبز سروکار دارد؛ اما این «ان.جی.او» از قضا بزرگ‌ترین مالک خصوصی اراضی در دولت اسرائیل نیز هست و اگر بخواهیم از ایرادهای حقوقی مفصل بگذریم، نمی‌توانیم فراموش کنیم که این نهاد هنوز هم که هنوز است، از اجاره‌دادن و فروش زمین به غیریهودیان خودداری می‌کند.
@sahatzist
صندوق ملی یهودیان مصداقی‌ است معاصر و افراطی از آنچه «استعمارگری زیست‌محیطی» خوانده می‌شود. این پدیده نه جدید است و نه منحصر به اسرائیل. امریکای شمالی و جنوبی تاریخچه‌ای طولانی و دردناک از تبدیل سرزمین‌های زیبای وحشی به پارک‌های حفاظت‌شده دارند. با نام‌گذاری مناطقْ تحت عنوان پارک‌های حفاظت‌شده، مردم بومی از دسترسی به قلمروهای اجدادی‌شان برای شکار و ماهی‌گیری یا حتی زندگی محروم می‌شدند. این ماجرایی مکرر است.. مصداق معاصر این پدیدهْ آفست کربن۴ است. مردم بومی از برزیل تا اوگاندا دریافته‌اند که تجاوزکارانه‌ترین دست‌اندازی‌ها بر اراضی را سازمان‌های حفاظت از محیط‌زیست صورت می‌دهند. بدون مقدمه‌چینی جنگل‌ها را به آفست کربن تغییر کاربری می‌دهند و بدین طریق جنگل از دسترس ساکنان سنتی‌اش خارج می‌شود. درنتیجه می‌توان گفت که بازارِ آفست کربن به‌تنهایی سطح جدیدی در«تعدی به حقوق زیست‌محیطی بشر» ایجاد کرده است؛ محیط‌بانان و مأموران امنیتی پارک‌های حفاظت‌شده، کشاورزان و بومیانی را که تلاش می‌کنند به زمین‌هایشان دسترسی داشته باشند، مورد حملات فیزیکی قرار می‌دهند. اظهارنظر سعید دربارۀ عشقِ طبیعت‌ها را باید در این زمینه تفسیر کرد.
@sahatzist
شاید این موضوع بتواند دلیل بدبینی‌های موجود دربارۀ جنبش زیست‌محیطی را نشان‌دهد. مردم موقعی بدبین می‌شوند که می‌بینند با زندگی‌هایشان جوری برخورد می‌کنند که انگار از زندگی گل‌ها و خزندگان بی‌اهمیت‌تر است. میراث فکری گستردۀ سعید علل پنهانی بحران اکولوژیستی جهانی را روشن می‌کند. این میراث چنان عظیم است که به راه‌حل‌هایی اشاره می‌کند که باید اذعان کنیم بسیار فراگیرتر از الگو‌های فعلی مبارزه‌اند: راه‌حل‌هایی که از مردمِ درحال‌رنج توقع ندارند که نگرانی‌هایشان درخصوص جنگ، فقر و نژادپرستیِ نظام‌مند را درز بگیرند و اول از همه «کرۀ زمین را نجات دهند»؛ راه‌حل‌هایی که نشان می‌دهند این بحران‌ها چطور همگی به هم مربوط‌اند و چطور راه‌حل‌هایشان نیز در پیوند با یکدیگرند. خلاصه آنکه شاید سعید وقتی برای عشقِ طبیعت‌ها نداشت؛ اما عشق طبیعت‌ها باید فوراً برای پرداختن به سعید وقتی دست‌وپا کنند؛ نه‌تنها برای سعید، بلکه برای بسیاری از متفکران پسااستعماری و ضدامپریالیسم دیگر. زیرا بدون دانش ضدامپریالیستی و پسااستعماری راهی نداریم که بفهمیم چگونه به این مرحلۀ خطرناک رسیده‌ایم یا راهی برای دستیابی به دگرگونی‌های لازم برای نجات پیدا نخواهیم کرد. ادامه دارد...
#ادوارد_سعید
@sahatzist
ساحت زیست
http://s1.upzone.ir/54107/Screen-Sh