🌎کارکردگرایی زیست محیطی.. 🖊دکتر مصطفامهرآیین

🌎کارکردگرایی زیست محیطی

🖊دکتر مصطفامهرآیین

منبع:تارنمای هامون
@sahatzist
🔻مقدمه :بی شک، «مسائل محیط زیست» یکی از مهمترین پرابلماتیک های معرفتی و تجربی است که جامعه بشری در دوره متاخر با آن روبرو گشته و سعی در یافتن راه حل های پایدار برای آنها دارد.

🔻در این خصوص نیز هیچ شبهه ای وجود ندارد که دانش جامعه شناسی از مهمترین نقش در تحلیل این مسائل و پاسخ گفتن به آنها برخوردار می باشد. با اینکه مسائل محیط زیست از ماهیت بین رشته ای برخوردار است و می تواند موضوع علوم مختلف از قبیل جغرافیا، جانورشناسی، گیاه شناسی، اقیانوس شناسی، زیست شناسی، فیزیک دریا، شیمی، بیابان شناسی، جنگل شناسی، و….قرار گیرد، بیشترین انتظار از دانش جامعه شناسی می رود تا به ما نشان دهد چگونه می توان با این مشکلات روبرو شد، زیرا این مشکلات در بنیان «مشکلات اجتماعی» هستند که «ریشه در رفتار انسان اجتماعی و فرآیندهای حاکم بر زندگی اجتماعی وی دارند». این مسائل نه تنها ریشه در رفتار اجتماعی انسانها و نظم حیات اجتماعی آنها دارند، بلکه بیشترین تاثیر این مشکلات نیز به زندگی اجتماعی انسان باز می گردد، اگرچه حیات دیگر گونه های جانوری و گیاهی نیز در این میان به خطر می افتد.

🔻 ازاینرو، دانش جامعه شناسی از دهه هفتاد تاکنون، مسائل محیط زیست را در کانون تحقیقات خود قرار داده و می کوشد با تبیین علل و فرآیندهای حاکم بر شکل گیری آنها و نشان دادن پیامدهای بسیار خطرناک آنها برای حیات اجتماعی انسانها، به تحلیل رابطه مستمر میان جامعه و محیط زیست بپردازد.این اتفاق زمینه ساز شکل گیری دانشی گردیده که امروز آن را با نام امید بخش و زیبای «جامعه شناسی محیط زیست» باز می شناسیم.

رویکردکارکردگرایان به محیط زیست

🔸 همانند همه دیگر حوزه های جامعه شناسی، در جامعه شناسی محیط زیست نیز این رویکرد کارکردگرا بود که از آغاز کوشید نشان دهد چگونه می توان به مفهوم سازی از محیط زیست پرداخت و به صورتبندی پرسش های جامعه شناختی در مقابل این موضوع دست زد.

🔸 از منظر کارکردگرایی، بررسی رابطه میان جامعه با محیط زیست پیش از هر چیز نیازمند روشن ساختن این موضوع است که محیط زیست از چه کارکردهایی برای جامعه انسانی برخوردار است یا به عبارت دیگر محیط زیست به کدام «نیازهای» جامعه پاسخ می گوید.

🔸رویکرد کارکردگرا با مفهوم سازی از محیط زیست به عنوان یک «کارکرد» به آن به عنوان یک حیطه فعالیت اجتماعی یا یک نقش اجتماعی می نگرد که از کارکردهای حیاتی برای جامعه انسانی برخوردار است و باید به حفظ این کارکرد پرداخت و در صورت روبرو گشتن با مشکل باید به اصلاح کارکردهای آن دست زد. جامعه شناسی از این طریق محیط زیست را از یک مقوله صرفا طبیعی خارج می سازد و آن را به عنوان یک «امر اجتماعی» تعریف می کند. بنا به اعتقاد کارکردگرایان، محیط زیست از سه کارکرد برای جامعه انسانی برخوردار است:

الف. محیط زیست منابع لازم از قبیل آب، هوای تمیز، غذا، انرژی و پناهگاه را برای زندگی اجتماعی انسان فراهم می آورد. بنابراین، محیط زیست را می توان به عنوان «بانک مواد اولیه یا ضروریات حیات» مفهوم سازی کرد.

ب. محیط زیست به «بازیافت مواد زائد» یا محصولات زائد ناشی از حیات اجتماعی انسان می پردازد. بنابراین، می توان محیط زیست را به مثابه «چرخه بازیابی محصولات زائد انسانی» مفهوم سازی کرد.

ج. محیط زیست محیط مناسب برای زندگی اجتماعی انسان وفعالیت های اجتماعی متفاوت او همانند کارکردن، فکر کردن، بازی کردن، سفر کردن، تشکیل خانواده دادن، و….را فراهم می آورد. بنابراین، می توان محیط زیست را به مثابه «فضای زندگی» (living space) انسان مفهوم سازی کرد.

🔸کارکردگرایان پس از مفهوم سازی از کارکردهای محیط زیست به طرح این پرسش می پردازند که چگونه ممکن است این کارکردها دچار اختلال گردند و جامعه انسانی با مشکلی به نام مشکل محیط زیست روبرو شود. از منظر کارکردگرایی، در پاسخ به این پرسش بر دو نکته تاکید می شود: ۱- وقتی جامعه انسانی در استفاده از کارکردها و توانایی های محیط زیست افراط می کند، ما با مشکل محیط زیست روبرو می شوییم، و۲- نه تنها استفاده زیاد از این توانایی ها، محیط زیست را دچار مشکل می کند، استفاده از هریک از این توانایی ها نیز انجام دو کارکرد دیگر را دچار مشکل می سازد. بنابراین کارکردگرایان از یک سو ریشه مشکلات محیط زیست را در رفتار مصرفی و نادرست انسان با محیط زیست جستجو می کنند و از سوی دیگر معتقدند مشکلات محیط زیست ریشه در تناقضات ناشی از اجرای این سه کارکرد متفاوت د