روی کرد نظری به مفهوم اکوفمنیسم.. نویسندگان: دکتر حلیمه عنایت، حیدر فتح‌زاده

روی کرد نظری به مفهوم اکوفمنیسم

این مطلب تلخیصی است از مقاله ای به همین نام که در مجله مطالعات جامعه شناسی دوره 2، شماره 5، زمستان 1388نشر یافته است.
نویسندگان: دکتر حلیمه عنایت، حیدر فتح‌زاده
@sahatzist
قسمت سوم: سیر تحول نظری

✅در دهه هفتاد دیدگاه‌های مختلف توسط اندیشمندان فمینیست در رابطه با پیوند بین تسلط توامان بر زنان و طبیعت از سوی مردان طرح گردید.

🔸در این راستا مفهوم اکوفمینیست اولین بار به وسیله فمینیست فرانسوی «فرانسیس دی ابون» (1974) در کتابش با عنوان «فمینیسم یا مرگ» طرح گردید.

🔸هم‌چنین رزماری رادفورد روترز (1975) در کتابی تحت عنوان «زن جدید، زمین جدید، ایدئولوژی‌های جنسیت گرایانه و آزادی انسانی»
🔸سوزان گریفین (1978) در اثر خود به نام «زن و طبیعت»
🔸 کارولین مارچانتز (1980) در اثر خود به نام «مرگ طبیعت، زنان و اکولوژی»

سعی در برقراری پیوند بین تسلط بر زنان و طبیعت به‌طور توامان از سوی مردان نموده و شاخه‌های متعدد نظریه اکوفمینیستی را طرح‌ریزی نمودند.
@sahatzist
✅متون اکوفمینیستی به‌طور غالب به دنبال طرح پیوندهای موجود بین زنان و طبعیت در فرهنگ غربی هستند و رویکرد صلح‌طلبانه و طبیعت محور جنبش‌های زنان در دهه هفتاد به طرح‌ریزی و شکل‌گیری نظریه اکوفمینیستی کمک شایانی نمود و از دهه هشتاد گروه‌های اکوفمینیستی به‌طور مشخصی وارد عرصه فعالیت‌های اجتماعی به منظور بهبود شرایط زنان و مقابله با تهدیدات و مخاطرات زیست محیطی به‌طور توامان شدند.

از نیمه دوم دهه هشتاد این شاخه فمینیستی به‌صورت رشته‌ای آکادمیک در مراکز دانشگاهی وارد شد. تنوع نظریات و اندیشه‌های اکوفمینیستی چه از بعد نظری و چه از بعد عملی به‌واسطه پراکنش جغرافیایی قابل توجه آن مشخص می‌شود به نحوی که طیف وسیعی از جنبش‌های زنان تحت تاثیر دیدگاه‌های اکوفمینیستی در آمریکا، کانادا، هند، چین، استرالیا و ... حضور و فعالیت دارند.
از این روی صحبت از یک نظریه منسجم اکوفمینیستی کار سختی است اما نقطه مشترک در همه رهیافت‌های نظری مرتبط با اکوفمینیسم و متون نگارش شده در راستای یک نظریه وجود دارد و آن 👇
🔴تاکید روی تسلط مردان بر زنان و طبیعت به صورت توامان در فرهنگ غربی می‌باشد و این تسلط به فرودستی زنان و طبیعت هر دو منجر شده و همین پیوند دوگانه بین زنان و طبیعت به بهره‌کشی مضاعف مردان از زنان و طبیعت منجر می‌شود.
@sahatzist
نمود بارز این امر در فرهنگ غربی تصور ذهنی ارائه شده از زمین و طبیعت به عنوان موجودی مونث و دارای قابلیت باروری می‌باشد که بیانگر نگرشی جنسیتی و تسلط جویانه به زمین می‌باشد به مانند آن‌چه که در رابطه با زنان وجود دارد.
@sahatzist
✅بر اساس نوشته‌های رزماری رادفورد روتر با رواج مفاهیم «طبیعت» و «فرهنگ» بود که مردان اجازه یافتند طبعیت را تحقیر کند. فرهنگ، طبیعت را به جای هسته‌ای که بشریت به شکلی جدایی ناپذیر در آن جای گرفته، به عنوان واقعیتی زیر دست و جدا از بشر معرفی می‌نماید. اکوفمینیسم طبقه‌بندی «طبیعت» و «فرهنگ» را که مقوله‌های ذهنی هستند، به همراه تایید عضو تحقیر شده در عناصر دوگانه پدرسالاری را مورد انتقاد اساسی قرار می‌دهد و جدایی طبیعت و فرهنگ را غیر ممکن می‌داند. این نگرش، ویژگی‌های زنانه را به شکلی مقتضی برای خلق یک جامعه آگاه از محیط‌زیست، مناسب می‌داند.
@sahatzist
برخی از طرفدارن این نگرش در فکر تقویت روابط سالم‌تر و بهینه میان انسان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها (به‌ویژه مردان) و محیط‌زیست می‌باشند و ضمن دفاع از ارزش‌ها و شیوه‌های رفتاری که بیش‌تر در زنان مشاهده می‌شود (البته نه همه رفتارهای زنان) تا مردان، از قبیل صلح‌جویی، آرامش‌جویی، مهربانی و ضد قدرت‌طلبی، این طور استدلال می‌کنند که اگر چنین ویژگی‌های زنانه را کسب نماییم همه ما و در نتیجه کره زمین روزگاری بهتر خواهد داشت.
#اکوفمنیسم
@sahatzist

http://uupload.ir/files/k9u0_ساحت_زیست_مجموعه_کتاب.jpg