اخلاق زمین. مطلب یکی از فصل‌های مهم کتاب «سالنامه‌ی یک شهرستان شنی» نوشته‌ی «آلدو لئوپولد» است

اخلاق زمین
@sahatzist
این مطلب یکی از فصل‌های مهم کتاب «سالنامه‌ی یک شهرستان شنی» نوشته‌ی «آلدو لئوپولد» است. این نوشته بعد از گذشت بیش از نیم قرن که از زمانِ نگارشِ آن می‌گذرد، در شمار تأثیرگذارترین مطالب نوشته شده در حوزه‌ی حفاظت از محیطِ زیست است.
منبع :مجله اینترنتی یوتوپیا
ترجمه‌: روزبه فیض

قسمت دوم: زنجیره‌ی اخلاقی

@sahatzist
این گسترش در حوزه‌ی اخلاق که تا امروز فقط توسط فلاسفه مطالعه شده است، در واقع فرایندی در «فَرگشتِ اکولوژیک» (ecological evolution) است. زنجیره‌ی این فرایند را، هم به زبان فلسفی و هم به زبان اکولوژیک می‌توان توصیف کرد. از نظر اکولوژیک، اخلاق، محدودیت آزادی عمل حین تلاش برای زنده ماندن است. از نظر فلسفی، اخلاق، فصل تمایز بین عمل‌کردِ اجتماعی و ضد اجتماعی است. این‌ها دو تعریف مختلف از یک چیز هستند که ریشه‌ی آن به تمایل افراد یا گروه‌های وابسته به یکدیگر برای توسعه‌ی شیوه‌های همکاری باز می‌گردد. اکولوژیست‌ها به آن «هم‌زیستی» (symbiosis) می‌گویند. سیاست و اقتصاد هم شیوه‌های پیشرفته‌ی هم‌زیستی هستند که در آن وضعیت اولیه‌ی «رقابت آزاد برای همگان»‌ تا حدی با «مکانیسم‌های همکاری با محتوایی اخلاقی» جایگزین شده است.
@sahatzist
همراه با افزایش چگالی جمعیت و بالاتر رفتن کارایی ابزارها، پیچیدگی مکانیسم‌های همکاری نیز افزایش یافته است. به عنوان مثال، تعریف کاربردهای ضداجتماعی چماق و سنگ در دوران ماستودون‌ها، ساده‌تر از تعریف مشابه برای بیل‌بورد و گلوله‌ی تفنگ در عصر موتور بود.
@sahatzist
اولیه‌ترین اخلاق‌ها به رابطه‌ی میان افراد می‌پرداختند. فرضاً، «ده‌ فرمان موسایی» از این دست است. نمونه‌های بعدی نظام‌های اخلاقی، به روابط بین افراد و جامعه پرداختند. «قاعده‌ی طلایی»، در تلاش برای در هم تَنیدَن فرد و جامعه با یکدیگر است؛ حال آن‌که «دموکراسی»، می‌خواهد سازمان‌ اجتماعی را با فرد بیامیزد.

تا امروز، هنوز اخلاقی که به رابطه‌ی «انسان» و «زمین» و جانوران و گیاهانی که در آن رشد می‌کنند، بپردازد وجود ندارد. زمین، همچون دختران کنیز اودوسئوس، هنوز یک دارایی محسوب می‌شود. «رابطه با زمین» هنوز منحصراً اقتصادی است. چنین رابطه‌ای شامل «مزایا و حق بهره‌مندی» است اما مستلزم «تعهد و وظیفه» نیست.
@sahatzist
اگر درست فهمیده باشم، گسترش حوزه‌ی اخلاق به این سومین عنصر حاضر در پیرامون انسان [زمین]، از منظر تکاملی «یک احتمال» و از منظر اکولوژیک «یک ضرورت» است. این سومین گام ما در زنجیره‌ی اخلاق خواهد بود. دو گام نخستین را برداشته‌ایم. برخی متفکران که قدمت‌شان به دوران «حزقیال» و «اشعیا» می‌رسد، تاکید کرده‌ بودند که چپاول کردن زمین نه تنها مدبرانه نیست،‌ بلکه نادرست است. اما جامعه، باورهای آن‌ها را تایید نکرده است. به گمان من، «جنبش حفاظت از محیط زیست» (conservation movement) اولین بارقه‌هایی است که نوید چنین تاییدی را می‌دهد.
می‌توان سیستم اخلاقی جدید را به مثابه نوعی شیوه‌ی راهبری برای رویارویی با موقعیت‌های اکولوژیک جدید یا ظریف تلقی کرد؛ یا شرایطی که واکنش‌های ما نسبت به آن‌ها به قدری با تأخیر همراه بوده که افراد دیگر نمی‌توانند مسیر مصحلت‌ورزی اجتماعی را از اخلاق‌ورزی تمیز دهند. غرایزِ حیوانی، شیوه‌های راهبری‌یی هستند که ما را در چنین موقعیت‌هایی یاری می‌کنند. شاید اخلاق، نوعی «غریزه‌ی اجتماعی»در حال شکل‌گیری باشد.
#لئوپولد
#اخلاق_زمین
#فرگشت

@sahatzist
http://s1.upzone.ir/83789/eat-earth.jpg