هفت توهم درباره مسأله آب در ایران. (محمد فاضلی)

هفت توهم درباره مسأله آب در ایران
(محمد فاضلی)
مقاله «مناقشه بر سر آب: بررسی هفت راهبردی که ممکن است وضعیت ما را درخصوص آب تغییر دهد» در شماره 131 مجله صدا به تاریخ اول مهر 1396 منتشر شد. من در این مقاله تلاش کردم جنس مسأله آب، بدخیم بودن این مسأله، پی‌آمدهای درک نکردم ماهیت این بدخیمی، سه گام به سوی تعدیل مسأله آب، و هفت «باید» و «توهم» درباره مسأله آب در ایران را توضیح دهم. اصل مقاله (در 2988 کلمه) در این آدرس (https://goo.gl/FXSnXd) درج شده است. خلاصه‌ای از مقاله به شرح زیر است.
✅ بهتر است فکر کنیم هیچ کنشگر مهمی از میان ذینفعان متعدد حوزه آب وجود ندارد که بتواند خود را از اشتباهات صورت‌گرفته در گذشته به کلی مبری بداند و صرفاً انگشت اتهام را به سوی دیگران بگیرد. همه کنشگران به نوعی در وضعیت پیش‌آمده دخیل هستند. می‌توان بر سر سهم هر ذینفع در خلق این وضعیت بحث کرد، اما اتهام‌زنی‌ها و رویکردهای افراطی و گاه آلوده به رنگ قومیت یا منطقه‌گرایی، راه گفت‌وگو درباره این مسأله بدخیم را سد می‌کنند و راهگشا نخواهند بود. (توهم دستان پاک، یا وجود داشتن گروهی که هیچ نقشی در پیدایش مسأله نداشته‌اند.)
✅ تصور این‌که راهکارهای معجزه‌آسایی وجود دارند (خواه سازه‌ای یا غیرسازه‌ای)، به اندازه ناامید شدن از امکان اصلاح و احیای ظرفیت‌های سرزمین به اندازه‌ای که زیست‌پذیری را ممکن سازد، خطرناک است. بدتر آن‌که تصور شود راهکارهای معجزه‌آسا ماهیت فنی دارند. از همین‌روست که دل بستن به راهکارهای سازه‌ای، انتقال آب، آب‌شیرین‌کن‌ها و آبیاری تحت فشار، که همگی ماهیت فنی دارند و هر کدام می‌توانند در جایی کمک کنند؛ بدون لحاظ کردن بعد اجتماعی و غیرفنی مسأله، بسیار خطرناک است. (توهم راهکارهای معجزه‌آسا، توهم راهکار فنی، یا توهم بی‌بازگشت بودن مسیر طی‌شده)
✅ تصور پیداشدن راهکارهای بدون هزینه، بدون تغییر اساسی در رویکردهای موجود و ادامه دادن آن‌چه تاکنون گذشته است، بسیار خام‌اندیشانه و گام برداشتن به سوی فاجعه است. این تصور ضرورت تغییر را نادیده می‌گیرد. (توهم راهکارهای بدون‌هزینه یا کم‌هزینه)
✅ این رویکرد که زمان کافی در اختیار نیست و باید به سرعت کاری کرد، خطرناک است. فرایندهای اجتماعی چارچوب زمانی متفاوتی دارند که با رویکردهای فنی که به مدت چند ده مسلط بوده‌اند قابل ارزیابی نیستند. هم‌زمان باید دائماً نشان داد که زمان با چه تأثیراتی در حال سپری شدن است. (توهم کم بودن یا بسیار بودن زمان برای تعدیل مسأله)
✅ کاملاً محتمل است که مناقشات درباره مسأله آب به «مصیبت‌خوانی سیاستی» بدل شود. مصیبت‌خوانی سیاستی و در این‌جا مصیبت‌خوانی محیط‌زیستی درباره آب را می‌توان این گونه تعریف کرد: «مویه، زنجموره و بیان سخنان تکان‌دهنده درباره مشکلات محیط‌زیستی، توسط یک مقام مسئول فعلی یا سابق، به نحوی که شنونده، خواننده و بیننده چنان تحت تأثیر قرار گیرد که نپرسد راه‌حل چیست و برای برون‌رفت از این مشکلات چه باید کرد؟ سهم عوامل و افراد مختلف در بروز بحران چه بوده‌اند؟ و چه برنامه عملی برای مواجهه با مشکلات محیط‌زیست باید انجام داد؟» ادراک امروز ما از مسأله آب از حد مصیبت‌خوانی فراتر رفته و شماری از راهکارها، هر چند به دقت منسجم و صورتبندی نشده باشند، آشکار شده‌اند. زمان آن است که این راهکارها به گفت‌وگوی اجتماعی سپرده شوند و این گفت‌وگو به تصریح اقدامات، هزینه‌ها و تقسیم کار اجتماعی و تقسیم هزینه‌ها منجر شود. (توهم ایفای مسئولیت با مصیبت‌خوانی مدام)
✅ تصور یک راهکار فراگیر و قابل کاربرد در همه حوضه‌های آبریز، دشت‌ها یا مناطق جغرافیایی کاملاً عبث است. مسأله آب نیازمند نوعی کلینیک‌درمانی است. هر دشت، حوضه آبریز یا تقسیم‌بندی دیگری که به لحاظ برخی مشخصات فنی و اجتماعی، مشترکاتی دارد باید به صورت مجزا بررسی و در معرض اقدام قرار گیرد. هر فرمول واحد و یکسانی برای مواجهه با کل افتراقات و پیچیدگی‌های موجود، به احتمال زیاد شکست می‌خورد. (توهم متغیر جادویی و اثرگذاری فراگیر)
✅ تصور آن‌که دانش و داده‌های موجود – چه در سطح عام و راجع به نظام‌های حکمرانی و مدیریت منابع آب؛ و چه درباره مسأله آب در دشت‌ها، حوضه‌ها و مناطق مختلف کشور – برای پرداختن به مسأله کفایت می‌کند و می‌توان با این سطح از دانایی بهبود قابل توجهی در مسأله ایجاد کرد، خطرناک است. نمی‌توان صبر کرد تا سطح دانش ارتقا یابد و باید دانست که دانش از طریق مواجه شدن با مسأله بر مبنای رویکردی درست تولید شده و ارتقا می‌یابد. (توهم کفایت دانش)
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران نیز ارسال کنید.) @faze