محیط زیست نیازمند نظریه پردازی است. نشرو بازنشر مطالب در این کانال به معنای تایید آن ها نیست. صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/sahat_zist?utm_source=ig_profile_share&igshid=oiuzhhz712pw تماس و پیشنهادات: @sahatzistadmin @AnooshehZahra
به مناسبت روز معلم:. قسمتی از مصاحبه با بنیان گذار مدارس طبیعت ایران.. منبع: تارنمای کتابک
به مناسبت روز معلم :
قسمتی از مصاحبه با بنیان گذار مدارس طبیعت ایران #عبدالحسین_وهاب_زاده
منبع :تارنمای کتابک
🔵آقای وهابزاده مدرسه طبیعت بر چه زمینه ذهنی و هدف هایی استوار است؟
✅اجازه بدهید با مقدمهای در این مورد شروع کنم. بنابر پژوهش ها، ما نیازمند آنیم که کودکی خود را تا رسیدن به سن ١١- ١٢ سالگی در تماس و ارتباط پیوسته با طبیعت بگذرانیم. بودن کودکان با هم و در طبیعت، برای رشد همه استعدادهای حسی، حرکتی، عاطفی و شناختی آنها و دست یابی به مهارتها و سازگاریهای اجتماعی، ضرورت تام دارد.
@sahatzist
تا ٤٠ سال پیش، بیش تر مردم ایران در روستاها و شهرهای کوچک زندگی میکردند. هر خانه برای خود حیاطی داشت با گل و گیاهان و درخت و آب. بسیاری از مردم در خانه جانوران گوناگون پرورش می دادند و گربه ها و پرنده ها، ماهی ها و حشره ها همه جا بودند. محله جایی برای با هم بودن کودکان بود. خانهها و محله ها پر از کودک بودند و دسترسی به فضاهای بیرون نیز ساده بود. کودکان با کمی پیادهروی به محیطهای طبیعی میرسیدند. خانواده چندان کاری به کار آن ها نداشت و از همه مهمتر، سامانه آموزش برنامهریزی شده امروزی وجود نداشت. مدرسه بود ولی اینقدر جدی نبود . کودکی ما را مدرسه شکل نمیداد، تجربههای شخصی در ارتباط با دیگر کودکان در محیطهای باز شکل می داد. اما امروز چه وضعی است؟
ما، در شهرهای بزرگ خزیده ایم و در آپارتمانهای اندازه ی قلک، بدون گل و سبزه و پرنده، مدرسههای کوچک و کلاسهایی زندانی هستیم که چشماندازشان سنگ و سیمان است. محله ها دیگر نیستند و بیش تر خانواده ها یک و گاهی دو کودک دارند، کودکانی که ناچارند تمام وقت خود را با بزرگسالان سپری کنند. این یک فاجعه است. به کودکان پیرامون خود بنگرید و آنها را با نسلهای پیشین بسنجید،کودکانی رام، بی انگیزه، بیابتکار، کمحرف و ناشاد. میزان اضطراب، افسردگی، خود شیفتگی، وسواس، چاقی زیاد و بیش فعالی در بین کودکان ما بسیار بالاست. آنها در تنهایی خود بزرگ میشوند و سازگاری اجتماعی ندارند. چطور انتظار دارید که در فردای بزرگسالی ، با دیگران خانوادهی خوشبخت، تیم ورزشی موفق یا گروه پژوهشی کارآمد بسازند؟
این، سرنوشت نسلهای آیندهی ماست که از طبیعت بریده اند. اما آنچه به همین اندازه مرا نگران میکند، این است که کودکانی که سالهای طلایی کودکی آنها بریده از طبیعت شکل بگیرد، چه عشق و علاقهای به طبیعت و محیط زیست خود خواهند داشت که در آینده برای حفظ آن بکوشند و با وقت و انرژی کافی و شور و شوق به نگه داری و بهبود آن بپردازند. خلاصه آنکه بریده بودن از طبیعت در کودکی یک دادوستد دو سر باخت است . از یک سو نسلهای آینده میبازند و از سوی دیگر طبیعت و محیط زیست. مدرسه طبیعت میخواهد گامی در راستای جلوگیری از این باخت عظما بردارد.
🔵مدرسه طبیعت چه ویژگیهایی دارد؟
✅در مدرسه طبیعت کودکان با هم و در محیط بیرون با آب و خاک و سنگ وگل و حیوان وگیاه در هم می آمیزند و با عمل خود و نه آموزش مستقیم مربیان، فرا می گیرند. در این گروه سنی، کودکان همه خلاق و مبتکر هستند و این ما هستیم که با آموزش همه چیز به شکل آماده و پاسخ ها و راه حلهای استاندارد، خلاقیت را در آنها میکُشیم.
اگرکودکان اجازه داشته باشند که آزادانه و بدون امر و نهی بزرگ ترها دست به عمل بزنند، قدرت تخیل و خلاقیت آنها راهحلهای بی همتایی به بار میآورد که بزرگ ترها را حیرت زده می کند. دریغ که ما، پدران و مادران و مربیان، کودکان را موجوداتی میبینیم که شایستگی و تدبیر اداره کارهای خود را ندارند و باید در همهی عرصهها مدیریت شوند. مدرسه طبیعت، بازی را نه لهو و وقت کشی، بلکه اصل زندگی در این دوره از رشد میداند و بر این باور است که کودکان در این سن به بازی، بازی و باز هم بازی به عنوان تمرین زندگی آینده نیاز دارند. آن ها در این دوره سنی چندان به آموزش نیازمند نیستند. در سالهای بعد فرصت برای آموزش بسیار است. اما در این مرحله، آموزش برخلاقیت پیشدستی میکند و امکان رشد آن را محدود می کند.
به جز این، مدرسه طبیعت امکان یادگیری مهارتهای زندگی را برای کودکان فراهم میآورد. آن ها یاد می گیرند که نان از گندم به دست میآید نه از نانوایی، و تخممرغ از مرغ است نه مغازه. خودشان از درخت میوه میچینند و سبزی میکارند و برداشت میکنند. کودکی که خود گندم را بکوبد و از کاه جدا کند، آرد تهیه کند، خمیر کند، آتش روشن کند و روی سنگ داغ نانی بپزد