🔴لعنت بر این محیط زیست گرایی! به بهانه اجلاس داووس

🔴لعنت بر این محیط زیست گرایی! به بهانه اجلاس داووس

🔻بار دیگر زمان آن رسید که گروهی از ثروتمندترین و قدرتمندترین چهره‌های اقتصاد و سیاست جهان راهی کوههای آلپ سوئیس شوند، البته نه برای اسکی، بلکه برای شرکت در نشست سالانه اجلاس "مجمع جهانی اقتصاد" یا همان نشست معروف داووس.

تفرجگاه زمستانی داووس، هر سال میزبان نشست با پرستیژی است که میهمانانش عموما با جت خصوصی و محافظ از راه می‌رسند تا برای مشکلات جهان راهی بیابند؛ گردهمایی چند هزار نفری نخبگان برای یافتن درمان دردهای "جهانی‌سازی".بی بی سی فارسی

🖋آندره گورز

فیلسوف نامدار معاصر آندره گورز(André Gorz)*، در متنی که در سال ۱۹۷۴ منتشر شد، پیش بینی کرده بود که چگونه صنعت، گروه های مالی .. و در مجموع سرمایه داری، امر محیط زیست را از آن خود می کند.


🔸بهتر آنست که از آغاز روشن شود که «برای » چه نبرد می کنیم و نه « برعلیه » چه. بهتر آنست که پیش بینی کنیم چگونه سرمایه داری تحت تاثیر الزامات محیط زیستی قرار گرفته و تغییر می یابد تا اینکه فکرکنیم که این محدودیت ها حتما به نابودی آن می انجامند.

🔸اما قبل از هرچیز، الزام محیط زیستی در زبان اقتصاد به چه معنی است ؟
به عنوان مثال کارخانه های عظیم شیمیائی دره راین ، شرکت باسف در لودویگ شافن ، گروه بایر درلورکوزن و یا شرکت آکزو در رتردام را در نظر بگیرید. هر کدام از این کارخانه های عظیم از مجموعه عوامل زیر تشکیل می شود:

- منابع طبیعی ( آب، هوا و مواد کانی) که تا کنون رایگان به حساب می آمدند چرا که لازم نبود که باز تولید(جایگزین) شوند.
- وسائل تولید ( ماشین آلات، ساختمان)، که سرمایه ثابت ( بخش مستقر آن) به حساب می آیند و به مرور زمان مستهلک شده و باید جایگزین(باز تولید) شوند ، البته در صورت امکان با ابزارهائی قوی تر و پربازده تر که به کارخانه امتیاز بیشتری در مقابل رقیبانش اهدا کنند.
- نیروی کار انسانی که آنهم نیاز به بازتولید دارد( باید تغذیه ، مداوا، مسکن و آموزش کارگران تامین شود) .
@sahatzist
🔸در اقتصاد سرمایه داری، ترکیب این عوامل در روند تولید در جهت یک هدف مسلط قرار دارد: تولید بیشترین سود ممکن( امری که برای موسسه ای که در فکر آینده اش است به معنی داشتن بیشترین توانائی ممکن و در نتیجه سرمایه گذاری و حضور در بازار جهانی است ). رسیدن به این هدف بستگی به چگونگی در هم آمیزی عوامل فوق و اهمیت قائل شده برای هر یک از آنها دارد.

🔸به عنوان مثال، موسسه یاد شده هرگز از خود نمی پرسد که چه باید کرد برای اینکه کار قابل تحمل تر شود و اینکه چگونه کارخانه باید هماهنگی تعادل های طبیعت را بافضای زندگی افراد در نظر گیرد تا محصولات اش در جهت اهدافی قرار گیرند که جامعه انسانی مشخص کرده است.

🔸این چنین است که در دره راین بخصوص، تمرکز انسانها ، آلودگی هوا و آب به سطحی رسیده است که صنایع شیمیائی برای رشد و یا حتی فقط ادامه کار، خود را مجبور می بینند که دود و زائداتشان را پالایش کنند. به دیگر سخن شرائط و منابعی را باز تولید کنند که تاکنون بصورت «طبیعی» و رایگان در اختیارشان بود. این نیاز به بازتولیدمحیط، دارای عوارضی روشن است: باید در آلودگی زدائی سرمایه گذاری کرد که به معنی افزایش میزان سرمایه ثابت( مستقر) است؛ سپس باید مستهلک شدن( جایگزینی) ماشین آلات پالایش را در حساب ها وارد کرد بویژه آنکه محصول تولید شده ( پالایش نسبی هوا و آب) چیزی نیست که بتوان آنرا با سود فروخت.
@sahatzist
🔸بدین ترتیب در مجموع وزن سرمایه گذاری (برای « منابع طبیعی» )، هزینه بازتولید آنها و هزینه های تولیدی بطور کلی ، بصورتی موازی رشد خواهند کرد، بدون آنکه چنین رشدی در قیمت فروش پدید آمده باشد. در نتیجه فقط دو شق وجود دارد: یا سود کاهش خواهد یافت و یا اینکه قیمت محصولات افزایش می یابد. یک موسسه طبیعتا در درجه اول سعی می کند که قیمت محصولاتش را افزایش دهد.... در نظرگرفتن ملزومات محیط زیستی در نهایت به یک نتیجه می انجامد: قیمت ها رشدی سریعتر از دستمزد واقعی خواهند داشت و قدرت خرید مردم هرچه کمتر می شود .درست مثل آنست که هزینه پالایش محیط زیست از صندوقی پرداخت شود که مردم از محل آن کالاهای روزانه خود را می خرند.

🔸گرایش به سوی توقف رشد اقتصادی و بحران تشدید خواهد شد. کاهش چنین رشد اقتصادی و تولیدی که در یک سیستم دیگر می توانست امری نیک ارزیابی شود(ماشین کمتر، هوای بیشتر، ساعات کار روزانه کوتاهتر و غیره)، نتایجی کاملا منفی به همراه خواهد داشت: