🔵جامعه شناسی محیط زیست.. این قسمت: پرداختن به موضوع «تکاندن یا نتکاندن» از منظر شهروندی محیط زیستی!

🔵جامعه شناسی محیط زیست

این قسمت:پرداختن به موضوع "تکاندن یا نتکاندن" از منظر شهروندی محیط زیستی!
@sahatzist
🖋ایمان معمار

در این یادداشت ها سعی می کنم مفاهیم مهم جامعه شناسی محیط زیست را به صورت خلاصه بیان کنم.

✅ماجرا از درخواست شهردار تهران برای تکاندن برف درخت ها و به منظور جلوگیری از شکستن آن ها شروع شد.عده این کار را وظبفه شهرداری دانستند و معتقد بودند که شهرداری وقتی دارد بابت خدمات شهری از مردم عوارض دریافت می کند نباید وظایف خود را به آنان محول کند. عده ای هم البته می گفتند در شرایط بحرانی و در نبود سازمان شهرداری کارآمد بهتر است خود مردم به فکر درختان شهرشان باشند. موافقت ها و مخالفت ها البته محدود به مسائل اجتماعی و سیاسی نشد و متخصصین امر را هم درگیر خود کرد. به این صورت که عده ای معتقد بودند وجود برف ها بر خلاف نظر شهردار محترم نه تنها برای درختان مضر نیست بلکه همچون خانه های اسکیمویی این برف ها عایق درختان دربرابر یخبندان بوده و در ضمن آفت ها و سفیدبالک ها را هم نابود می کنند. بعدتر عده ای کارشناسان نظر دادند که تکاندن برف از روی درختان بستگی به عواملی مثل سن درختان و نوع آنها و ...دارد و عده ای هم البته توصیه کردند که این کار تنها باید به عهده باغبانان محول شود و تکاندن درختان بدون در نظر گرفتن شرایط آنها ممکن است آسیب های جدی به آنها وارد کند.
@sahatzist
درس هایی که می توان از این ماجرا گرفت :

1️⃣عموما یکی از عوامل مهمی که باعث به تاخیر افتادن حل مشکلات زیست محیطی می شود پیچیده بودن آنهاست. به این معنی که به ندرت توافقی حتی درباره خود مسئله وجود دارد ! برای مثال هنوز جوامع علمی متعددی اصل مسئله گرم شدن زمین را انکار می کنند و خارج از اینکه می توان آنها را به وابستگی به شرکت های بزرگ سوخت های فسیلی کتهم کرد یا نه، این است که آنها به هر حال جزو بازیگران به لحاظ علمی مشروع هستند.
یا مثلا فرض کنید استفاده از طروف یکبار مصرف تقبیح می شود در حالی که عده ای معتقدند شستن ظرف ها در شرایط خشکسالی بیشتر از استفاده از ظروف یکبار مصرف و سپس بازیافت آنها به محیط زیست ضرر می رساند.
مسائل محیط زیستی همیشه این گونه اند که درباره اصل مشکل و درباره راه حل های پیشنهادی به سختی و به کندی اجماع حداقلی حاصل می شود به خصوص که پای گروه های ذی نفع فراوانی در میان است.
این مشکل وقتی بزرگ می شود که زمان کمی داشته برای تصمیم گیری داشته باشیم. این زمان کم درباره مسئله گرم شدن زمین ممکن است بیست سال باشد، درباره بحران آب پنج سال و یا درباره تکاندن یا نتکاندن برف درختان 24 ساعت.

2️⃣حالا اگر اثبات شود که تکاندن درختان به آنان کمک می کند حتی اگر شهرداری این وظیفه را تقبل نکند، یا اینکه نریختن زباله در خیابان به محیط زیست کمک می کند حتی اگر شهرداری سطل های آشغال را در فواصل مناسب تعبیه نکرده باشدو مثال هایی از این دست بر مبنای چه مفهومی و تعریفی می توان از شهروندان انتظار همکاری داشت؟

برای این کار باید عرض کنم تا کنون شهروندی به سه مرحله تقسیم می شده است :

🔸اول شهروندی مدنی که شامل احترام افراد به حقوق مالکیت خصوصی یکدیگر و در نتیجه مسئولیت پذیری در قبال حفظ نظم اجتماعی می شده است

🔸دوم شهروندی سیاسی که شامل حق رای گروه های مختلف مثل زنان و کارگران بوده است.

🔸سوم شهروندی اجتماعی که شامل حق برخوردای از رفاه و مسئولیت های اعطای منافع اجتماعی می شده است.
@sahatzist
🔸اما امروزه نظریه پردازان شهروندی مرحله چهارمی را به نام شهروندی زیست محیطی تعریف می کنند که در این نوع شهروندی حقوق و مسئولیت های اکولوژیکی در اولویت قراردارند، مثل تعهد نسبت به حیوانات و روش های زراعت و صرفه جویی در منابع برای تامین نیازهای نسل بعد.

3️⃣به نظر می رسد همان طور که اکثریت جامعه می دانند که رای دادن جزو حقوقی است که ما در برابر آن مسئولیتی مثل نفروختن رای را داریم حقوق محیط زیستی ما نیز منتج به تکالیفی است که باید آن را انجام دهیم . البته دعوای اینکه ابتدا حقوق را بگیریم بعد تکالیف را انجام دهیم همچون دعوای مرغ و تخم مرغ مسئله ای جدا و موضوعی جدا محسوب می شود. نظر من را بخواهید اگر به این نتیجه رسیدید که تکاندن درختان برای آنها مفید است خیلی سخت نگیرید و سعی کنید کمی بتکانید.
@sahatzist
ساحت زیست