سیاست و تفکر اضطراری. قسمت سوم: جای خالی تفکر اضطراری محیط زیستی در نگاه اسلامگرایان

سیاست و تفکر اضطراری
قسمت سوم: جای خالی تفکر اضطراری محیط زیستی در نگاه اسلامگرایان

🖋محمد جواد غلامرضا کاشی
برگرفته از وبلاگ "زاویه دید"
@sahatzist

برجی اگر در کار بود تا از فراز آن، به ذهنیت‌های جمعی ایرانیان می‌نگریستیم، سه فضا بیش از همه، به چشم می‌آمد: فضای معنوی اسلام گرایان، فضای عقلانی غرب‌گرایان، و فضای لذت جویانه نهیلیست‌ها. این سه، با هم ناسازگاری‌های بسیار دارند. اما در یک امر هم داستاننند: غفلت از وضعیت اضطراری ما.

وضعیت ما اضطراری است. وضعیت اضطراری بسیاری از اختلاف‌ها و تفاوت‌ها را موقتا در پرانتز قرار می‌دهد، و موقتا گروهی را با هم همساز می‌کند.

آغاز فیلم فروشنده اصغر فرهادی و فروریزی تدریجی یک ساختمان را به ذهن بیاورید.

وضعیت اضطراری مشابه سرآغاز آن فیلم، جان تک تک ما را در یک مخاطره فوری درانداخته است. در چنان وضعیتی غریزه و ترس کار خود را به خوبی انجام می‌دهد. همسایگان، نه به عشق و علاقه پیشین خود به هم واقفند نه به گلایه‌ها و نفرت‌های پیشین. همه دست به کار نجات خود هستند و تا جایی که امکان پذیر باشد نجات دیگران.
@sahatzist
اما وضعیت‌های اضطراری همیشه همین قدر زیرپوستی و ملموس نیست.

وقتی به همسایگان یک آپارتمان گفته شود، این ساختمان اینطوری باقی نخواهد ماند. بالاخره فروخواهد ریخت. معلوم نیست واکنش همسایگان همانطور باشد که در فیلم فروشنده دیدیم. می‌توان در چنان شرایطی به جای تحمل استرس، سیگاری روشن کرد، کنار پنجره نشست و از آرامش فعلی لذت برد و بقیه را به بخت و اقبال سپرد.

بحران آب و آلودگی‌های زیست محیطی، بیکاری و بحران اقتصادی، فساد دامن گستر و سازمان یافته اقتصادی و سیاسی، احساس تحقیر و نادیده گرفته شدگی، تضعیف ارزش‌های اجتماعی، وضعیت مخاطره آمیز منطقه و محیط بین المللی از جمله مولفه‌هایی هستند که شرایط ما را اضطراری می‌کنند.
@sahatzist
نیاز وافری وجود دارد که همگان به نحوی عمیق و زیرپوستی عمق فاجعه را دریابند و احساس کنند وضعیت اضطراری است. اما مولفه‌های گوناگون سبب شده‌اند تا فعلا نشستن کنار پنجره و تماشای گذر عمر را به هم توصیه کنیم. سه فضایی که پیش از این به آن اشاره کردم، در بازتولید این احساس جمعی با هم همراه شده‌اند.


1. فضای معنوی اسلام گرایان

فضای اسلام گرایان، که صدا و سیما و همه نهادهای تبلیغاتی و خطابه‌های رسمی به آن اختصاص دارد، استعداد شگرفی در تولید فاصله عمودی از اینجا، و فاصله افقی از امروز دارد.
@sahatzist
در آسمان استعلایی آن، هر روز مفاهیم قدسی قدسی‌تر می‌شوند و معانی عمیق، هر روز بیشتر و بیشتر از جهان روزمره ما فاصله می‌گیرند. تلاش می‌کنند روح‌هایی بسازند که بیشتر آسمان را می‌شناسند تا زمین را. سوژه تربیت شده این سازمان گفتاری، تشویق می‌شود کمتر به در و دیوار اینجا بنگرد. طوری ساخته می‌شود که خیال زندگی در افلاک را بر زندگی واقعی بر خاک ارج بنهد. از حیث زمانی نیز، سوژه منحل شده در این ساختار گفتاری، به آینده دوری نظر دارد که سرانجام همه چیز تعیین تکلیف خواهد شد. مستکبران به کلی هلاک‌اند و همه چیز درست همانطوری است که نظام معنوی آنان طلب می‌کند. معنویتی که به بهای انفصال از این جا و اکنون حادث می‌شود، آنقدر شکیبا و صبور نیست تا برای اینجا و اکنون قاعده‌ای بگذارد. روح پرنده‌ای است که در اینجا مقام ندارد.

عدم توجه به این جا و اکنون، به معنای مجاز کردن هر کاری در اینجا و اکنون است. برای روحی که آنهمه در آسمان استعلاست، توجه به آب، توجه به بحران بیکاری و محیط زیست چه جایی دارد؟ ظرفیت محدودی برای توجه به این امور دنیوی دارد.

گاهی البته از این دستگاه مفهومی، محصولات جالبی بیرون می‌آید. افرادی که روحشان در آسمان پرواز می‌کند و دستشان اینجا در اموال عمومی است. دست در غارت اموال مردم دارند، و یک لحظه از یاد خدا غفلت نمی‌کنند. ذکر می‌گویند و زمین خوارند.
#تفکر_اضطراری
#غلامرضا_کاشی
@sahatzist
http://s1.upzone.ir/79582/635083764307071861.jpg