✅درباره محیط زیست گرایی بدون عدالت طلبی

✅درباره محیط زیست گرایی بدون عدالت طلبی
@sahatzist
🔻ماجرای زندگی مقامات سیاسی در مناطق شمالی تهران که با افشا شدن ویلای کرج فلان وزیر و اقامت یکی از بلندپایه ترین مقامات جمهوری اسلامی ایران در ویلای تصرف شده از وابستگان رژیم سابق در منطقه لواسانات تهران دوباره در صدر اخبار جای گرفته، جدا از زیر سوال بردن بسیاری از آرمان هایی که کشوری به عظمت و ثروت ایران را نیم قرن درگیر خود کرده، حاوی پیامی روشن نیز هست؛ مهاجرت مقامات سیاسی طراز اول کشور به مناطق پاک تر!

🔻به عبارتی در شرایطی که سیاست گذاری های کلان مسئولان ارشد در حوزه داخلی و خارجی مسبب قریب به اتفاق معضلات زیست محیطی ایران و از جمله شهر تهران است، حالا خود این مسئولین نیز توان زندگی در محیطی که محصول مستقیم سیاست هایشان است را نداشته و به مناطق خوش و آب و هوا تر مهاجرت می کنند.
@sahatzist
🔻امروز تهران شهری دچار آلودگی هوا،آلودگی آب، آلودگی صوتی و پارازیتی، ترافیک، تشکیل جزیره گرمایی در تابستان، کمبود مراکز تفریحی، کمبود فضاهای سبز، ساخت شهری دشمن حیوانات و معلولین و زنان وکودکان و عابران پیاده و دوچرخه سواران،شب مردگی، تشدید پدیده زاغه نشینی، ارقام بالایی از خشونت ها و نزاع های خیابانی و افسردگی و دهها مصیبت دیگر است. تهران کنونی صدالبته یک شبه چنین نشده وحتی بار قسمتی از تقصیر متوجه سیاست گذاری های قبل از انقلاب است. اما قسمت اعظم وضعیت کنونی تهران امروز به عنوان پایتخت بوروکراسی انقلاب نتیجه مستقیم تصمیمات سیاسی چهاردهه اخیر است

🔻 مساله محیط زیست همیشه یک مساله طبقاتی است و "صاحبان ثروت و قدرت" کمترین گزند را از مصائب محیط زیستی میبرند. آنها صاحب پاک ترین هواها، سالم ترین غذاها و شیرین ترین آب ها هستند به همین علت است که مساله محیط زیست هیچ گاه از مساله عدالت جدا نخواهد شد! محیط زیست گرایی البته زمینه ها و سویه ها مختلفی دارد،از جمع آوری زباله ها گرفته تا کمک به حیوانات و ترویج دوچرخه سواری و...و افراد می توانند با ورود به آنها خود را محیط زیست گرا بدانند. اما فقط و فقط یک جنبه از محیط زیست گرایی است که بیشترین هزینه را برای فعال محیط زیستی به همراه دارد و آن مساله عدالت زیست محیطی است. عدالت زیست محیطی می تواند خواهان آن باشد که مسئولان سیاسی نیز از همان هوایی تنفس کنند که مردم منطقه ده تهران یا مردم حوالی کوره های زباله سوزی و معادن شن و ماسه یا مردم دچار ریزگرد اهواز و سیستان تنفس می کنند. آنها به همان مقدار به فضای سبز دسترسی داشته باشند که کودکان جنوب کرمان و خراسان دارند و از همان آبی بخورند که دخترکان بلوچ کاسه های خود را از آن پر می کنند.

تنها این چنین محیط زیست گرایی میانه میدانی است که می تواند ادعای رهبری جریانات دیگر محیط زیستی را داشته باشد و دست به خلق گفتمان های جدید زیست محیطی کند.

🔻نقل مطالب ساحت زیست با ذکر منبع بدون اشکال است
@sahatzist

https://t.me/sahatzist