روزی که فلسفه به محیط زیست رسید.. قسمت اول:. منبع: خبرگزارى مهر

روزی که فلسفه به محیط زیست رسید.
قسمت اول :
منبع : خبرگزارى مهر

جستار زیر ترجمه مقاله ای درباره اخلاق زیست محیطی است که در پایگاه اینترنتی مرکز فلسفه زیست محیطی منتشر شده است.
در این جستار سیر تاریخی اخلاق زیست محیطی و آثاری که در این زمینه نوشته شده مورد توجه قرار گرفته است.

اولین جشن "روز زمین" در سال ۱۹۷۰[جشنی همزمان به اعتدال بهاری] الهام بخش به وجود آمدن عرصه ای به نام اخلاق زیست محیطی شد .
@sahatzist
در آن زمان محیط زیست شناسان از فیلسوفان که به محیط زیست علاقه داشته خواستند تا کاری درباره اخلاق زیست محیطی انجام دهند. فضای روشنفکری که در طی چند سال پیش از دهه ۱۹۶۰ حاکم شد، بخش اعظم آن به دلیل انتشار دو مقاله درباره علم نوشته " لین وایت" تحت عنوان « ریشه های تاریخی بحران زیست بوم شناختی» (مارس ۱۹۶۷) و مقاله "گارت هاردین" تحت عنوان « تراژدی عوام» ( دسامبر ۱۹۶۸) بود. اگر چه تأتیر گذارترین مقاله ازاین نوع تفکر مقاله ای بود که توسط "لئوپولد"تحت عنوان « سرزمین اخلاق» نوشته شده بود. "لئوپولد" در این مقاله صریحاً ادعا کرده بود که ریشه بحران بوم شناختی فلسفی است.
@sahatzist
اکثر فعالیت های آکادمیک دردهه ۱۹۷۰ به بحث درباره فرضیه "لین وایت" و تراژدی عوام گذشت. این مباحثات از نظر مقدمه تاریخی، الهیاتی، دینی محسوب می شدند و فلسفی نبودند. درطی تمام این دهه فیلسوفان در حاشیه بوده و سعی داشتند این امر را مشخص کنند که عرصه ای به نام اخلاق زیست محیطی چیست.اولین همایش فلسفی در این رابطه توسط "ویلیام بلک استون" در دانشگاه جورجیا در سال ۱۹۷۲ برگزار شد. نتایج مباحثات این همایش در مجموعه ای به نام « فلسفه و بحران زیست محیطی» در سال ۱۹۷۴ منتشر شد. این مقاله دربرگیرنده اولین مقاله "پیتر کانتر" درباره « بیشه بزرگ» بود. در سال ۱۹۷۲ کتابی تحت عنوان «آیا بسیار دیر شده است؟ الهیات زیست بوم شناسی» نوشته "جان بی کاب" منتشر شد. این اثر اولین کتابی بود که توسط یک فیلسوف نوشته شده بود، اگرچه تمرکز اصلی این اثر بر الهیات و دین بود.
@sahatzist
در سال ۱۹۷۳، فیلسوفی استرالیایی به نام "ریچارد راتلی" مقاله ای در پانزدهمین کنگرده فلسفه تحت عنوان "« آیا نیاز به ایجاد اخلاق زیست محیطی حس می شود؟» را ارائه کرد. سال پس از آن "جان پاسمور"، فیلسوف استرالیایی مقاله ای به نام «مسئولیت انسان در قبال طبیعت» نوشت. در حقیقت این مقاله واکنش و پاسخی به مقاله "راتلی" بود، وی استدلال کرده بود که نیازی برای به وجود آوردن اخلاق زیست محیطی نیست. اکثر بحث هایی که تا اواسط دهه ۱۹۸۰ در میان فیلسوفان به وجود آمد حول محور تکذیب ادعای "پاسمور" می گشت.
@sahatzist
در سال ۱۹۷۰ با انتشار مقاله "هلمز راستون" تحت عنوان « آیا اخلاق بوم زیستی وجود دارد؟» اخلاق زیست محیطی به مسیر اصلی تفکرات فیلسوفان راه پیدا کرد. در سال ۱۹۷۳، "آرنی نائس" فیلسوف نروژی و سردبیر و موسس مجله « تحقیق» مقاله ای تحت عنوان « جنبش دوربرد کم ژرف و ژرف زیست بوم شناسی» در این مجله به چاپ رساند. از این مقاله به عنوان آغاز جنبش ژرف زیست بوم شناسی یاد می شود.
@sahatzist
نویسندگان مهم در این جنبش عبارت اند از "جورج سشنز"، " بیل دی وال" "واویک فاکس" و تاحدی " مکس اوئشلاگر". در طی دهه ۱۹۷۰ مجله « تحقیق» نخستین مجله فلسفی بود که موضوع اخلاق زیست محیطی را مطرح کرد. حتی این مجله نیز که در نوع خود اولین بود، سالی یک مقاله با محوریت اخلاق زیست محیطی منتشر می کرد. فرصت های انتشار مقالات این عرصه به صورت ناگهانی در سال ۱۹۷۹ زمانی که "اوژن سی هارگرو"مجله اخلاق زیست محیطی را تأسیس کرد افزایش یافت.
@sahatzist
نام این مجله نام عرصه ای شد که در آن فعالیت می کرد : اخلاق زیست محیطی.او در پنج سا ل اول تأسیس این مجله اکثراً به استدلال حقوق طبیعت و رابطه اخلاق زیست محیطی و حقوق و آزادی حیوانات پرداخت. بعدها تصمیم گرفته شد حقوق حیوانات و اخلاق رفاه آنها یک رشته جداگانه به شمار رود. حقوق حیوانات به عنوان یک رشته جداگانه با اولین مجله «اخلاق و حیوانات» به وجود آمده که بعدها مجله « میان گونه ها» جایگزین آن شد.