🔵جامعه شناسی محیط زیست.. این قسمت: آیا دموکراسی راه حل نهایی بختک خشکسالی است؟

🔵جامعه شناسی محیط زیست

این قسمت: آیا دموکراسی راه حل نهایی بختک خشکسالی است؟
@sahatzist
در این یادداشت ها سعی می کنم مفاهیم مهم جامعه شناسی محیط زیست را به صورت خلاصه بیان کنم.

✅ امسال بنا به آمارهای مختلف یکی از کم بارش ترین سال ها در نیم قرن اخیر را تجربه کرده ایم و مقامات سیاسی و فعالین زیست محیطی هشدارهای شدیدی برای سال پیش رو داده اند.
اما بنا به باور اکثر کارشناسان این خشکسالی ها از سال ها قبل قابل پیش بینی بود و کاهش بارندگی ها تنها باعث اندکی شتاب گرفتن آن شده است. ناکارآمدی و فساد دوقلوی به هم چسبیده ای هستند که با در دست گرفتن سکان حکمرانی آب کشور ایران را به سوی سرزمینی لم یزرع با خاک هایی غیرقابل کشت و منابع آبی بسیار محدود پیش می برند. خشکی همچون بختکی شروربسیار قبل تر از آنکه بر تن منابع آبی بیفتد بر پیکره مدیریت منابع آبی افتاده بود.
@sahatzist
خشکی مدیران یعنی چه؟ یعنی اینکه مدیرانی نالایق که به هیچ وجه دغدغه یا دانش زیست محیطی ندارند در طول این سال ها بر منابع آبی مدیریت کرده اند و در بهترین حالت با دانش مهندسی خود تلاش داشته اند تا با پروژه های کلان آبی مثل سدهایی هرچه قدر "بزرگتر" یا انتقال آب هایی هر چه قدر"دورتر" منافع پیمانکاران بانفوذ و گروه های فشارشان را تامین کنند. بازار تولید و عرضه آب در طول چنددهه گذشته چنان درآمدزایی های هنگفتی داشته است که به تعبیر استادپاپلی یزدی مافیای آب حتی می تواند وزیر نیروی مورد نظر خودش را تعیین کند.
@sahatzist

به همین دلیل یکی از مسائلی که همیشه فعالین محیط زیست در ایران به آن معترضند تصمیمات زیست محیطی ساختارهای فاسدی است که خود معلول انسداد سیاسی و عدم گردش نخبگان اند.در نهایت عده ای از فعالین محیط زیستی در ایران راه چاره را تلاش برای ارتقای شاخص های دموکراسی و برادر همزاد آن یعنی لیبرالیزم و اقدامات دومینووار این دو برادر همچون شفافیت های مالی و عیان شدن مکانیزم های تصمیم گیری و تقویت جامعه مدنی و سازمان های مردم نهاد(اگر فرض کنیم واقعا اینها نتیجه لیرال دموکراسی است) دانسته اند. به همین جهت از نظر این عده هر نوع فعالیت بر علیه فساد و ناکارآمدی و تصلب سیاسی به نفع لیبرال دموکراسی خود نوعی فعالیت محیط زیستی شمرده می شود. بدون اینکه قصد داشته باشم فعالیت های این چنینی را زیر سوال ببرم و یا نتیجه گیری جهت داری را القا کنم، صرفا جهت آشنایی با دیدگاه های مخالف قسمتی از مقاله نشریه لوموند به نام "«اکوفاشيسم» يا «اکودموکراسي»" را با توضیحاتی خدمتتان عرض می کنم. نویسنده این مقاله سرژ لاتوچه منتقد مفهوم رشد اقتصادي، رئيس موسسه خط افق، استاد ممتاز دانشگاه پاريس – جنوب و نويسنده كتابهايي چون پوچي منطق اقتصادي، عدالت بيمرز و تفكر خلاق در برابر اقتصاد پوچي است.
@sahatzist
ایمان معمار
✅ديکتاتوري جهاني يا دموکراسي محلي ؟

براي دموکراسي هاي مبتني بر مصرف، رشد اقتصادي ضروري است، چراکه بدون دورنماي مصرف انبوه، وجود نا برابري ها غير قابل تحمل مي شود (هم اکنون نيز با وجود بحران اقتصاد مبتني بر رشد، تحمل آن ها ساده نيست). گرايش به هم طراز سازي شرايط ، مبناي تخيلي جوامع مدرن است. نابرابري ها، تنها به صورت موقتي قابل پذيرش اند، چرا که دست يابي به امکانات ممتازان ديروز، امروز براي همه فراهم است و، فردا، آن چه امروز لوکس به شمار مي رود ، براي همگان دست يافتني خواهد بود.

@sahatzist
ساحت زیست


برای خواندن کامل این یادداشت روی INSTANT VIEW بروید.👇

نکته: برای دسترسی به لینک زیر با رایانه از فیلتر شکن استفاده کنید اما در صورتی که از تلفن همراه استفاده می کنید نیازی به فیلترشکن ندارید.
ساحت زیست
@sahatzist

https://goo.gl/QqTHwm