اخلاق زمین. مطلب یکی از فصل‌های مهم کتاب «سالنامه‌ی یک شهرستان شنی» نوشته‌ی «آلدو لئوپولد» است

اخلاق زمین
@sahatzist
این مطلب یکی از فصل‌های مهم کتاب «سالنامه‌ی یک شهرستان شنی» نوشته‌ی «آلدو لئوپولد» است. این نوشته بعد از گذشت بیش از نیم قرن که از زمانِ نگارشِ آن می‌گذرد، در شمار تأثیرگذارترین مطالب نوشته شده در حوزه‌ی حفاظت از محیطِ زیست است.
منبع :مجله اینترنتی یوتوپیا
ترجمه‌: روزبه فیض

قسمت چهارم: وجدانِ اکولوژیکی

حفاظتِ‌ محیط زیست وضعیتِ هارمونی بینِ انسان و زمین است. علی‌رغمِ‌ نزدیک به یک قرن پروپاگاندا، حفاظت از محیطِ زیست با سرعتی حلزونی پیش می‌رود؛ اغلبِ پیشرفتی که در این زمینه حاصل شده شاملِ رد و بدل شدنِ تعدادی توصیه‌نامه‌ و خطابه درباره‌ی اهمیتِ‌ محیطِ زیست بوده است. این طور به نظر می‌رسد که به ازای هر گامِ رو به جلو، دو گام رو به عقب برمی‌داریم.

پاسخِ متداول به این مخمصه این است: «باید آموزش در حوزه‌ی حفاظت از محیطِ زیست را افزایش دهیم.» هیچ‌کس در اهمیتِ آموزش تردیدی ندارد، اما آیا مشکل فقط افزایشِ کمیتِ مطالبِ آموزشی است یا باید به محتوای آن‌ها هم توجه کنیم؟
@sahatzist
برای من ارائه‌ی خلاصه‌ی جامعی از محتوای مطالبِ‌ آموزشی در این زمینه ساده نیست، اما این را می‌توانم بگویم که پیامِ اغلبِ آن‌ها چنین است: از قانون پیروی کنید، درست رأی بدهید، به فلان نهاد یا سازمان بپیوندید، آن بخش از سیاست‌های حفاظت از محیطِ زیست را که برای کسب و کارتان سودآور است انجام دهید و باقی را دولت انجام خواهد داد.

آیا به نظرتان نمی‌رسد که این دستورالعمل‌ها بیش از آن ساده‌انگارانه هستند که بتوانند به هیچ نتیجه‌ی عملی‌یی ختم شوند؟ در این پیام‌ها به «درستی» یا «نادرستی» کارها اشاره‌ای نشده؛ آن‌ها هیچ وظیفه و مسئولیتی نسبت به زمین تعریف نمی‌کنند، از مخاطب نمی‌خواهند فداکاری کند و اصولاً هیچ اراده‌ای برای تغییر فلسفه‌ی ارزشی فعلی در آن‌ها دیده نمی‌شود. تمامِ آن‌چه در این پیام‌ها در رابطه با کاربردِ زمین (land-use) دیده می‌شود پی‌گیری منافعِ شخصی است، منتها با آگاهی بیشتر. چنین آموزشی تا کدام دوردست‌ ما را رهنمون خواهد کرد؟ …
@sahatzist
این ایده که مالکان و کاربرانِ زمین اگر خود واضعِ قوانینی ساده باشند، بهتر خواهند توانست روش‌های بهترِ استفاده از زمین را یاد بگیرند در عمل چندان نتیجه نداده است. ما از کشاورز می‌خواهیم که آن‌چه را که ساده و سودآور می‌بیند در راستای مراقبت از زمین انجام دهد. کشاورز هم دقیقاً همین کار را انجام می‌دهد (در بهترین حالت)، به این معنی که فقط آن‌چه ساده و سودآور است را انجام می‌دهد. کشاورزی که درختانی که در شیبِ ۷۵ درجه‌ی تپه رشد کرده‌اند را قطع کند، دام‌هایش مراتع را عریان کنند و زباله‌هایش را در چشمه‌های اطراف خالی کند هنوز هم یکی از اعضای جامعه است. ما در تلاش‌مان برای رسیدن به موفقیت‌های زودرس، آن‌‌چنان بزدل و مضطرب بوده‌ایم که هرگز نتوانسته‌ایم کشاورز را از مسئولیتِ واقعی‌اش نسبت به زمین آگاه کنیم. مسئولیت‌ها بدونِ وجودِ وجدان معنایی نخواهند داشت و چالشِ اصلی ما این است که بتوانیم وجدانِ اجتماعی‌مان را به نحوی گسترش دهیم که نه تنها مردمان، بلکه زمین را نیز در برگیرد.
بدونِ رخ دادنِ تحولی درونی در تأکیدهای ذهنی، وفاداری‌ها، علاقه‌ها و باورهایمان، هیچ تغییرِ مهمی در نگاهِ اخلاقی ما نسبت به زمین رخ نخواهد داد. حفاظت از محیطِ زیست هنوز به زیربناهای ذهنی و اعتقادی ما رخنه نکرده است (به عنوانِ مثال، فلسفه یا مذهب هنوز چیزی درباره‌ی آن نشنیده‌اند). ما در تلاش‌مان برای ساده‌ کردنِ حفاظت از محیطِ زیست، آن‌را به موضوعی کم اهمیت تبدیل کرده‌ایم.
#لئوپولد
#اخلاق_زمین

@sahatzist

http://s3.img7.ir/astSP.jpg