انتخابات، آموزش عمومی و بحران آب.. 🖋.. منبع: تارنمای انسان شناسی و فرهنگ

انتخابات، آموزش عمومی و بحران آب

🖋#جباررحمانی

منبع :تارنمای انسان شناسی و فرهنگ

قسمت سوم : مطالبه گری
@sahatzist
◀️بحران آب به مثابه یک امر جمعی

نکتۀ کلیدی برای فهم وضعیت آسیب‎شناختی مواجهۀ جامعۀ ایرانی با بحران آب، عدم درک آن به مثابۀ یک امر جمعی است. جمعی‎بودن به این معنا که ریشۀ این بحران در عملکرد جمعی و کل جامعه است و مسئولیت حل آن نیز بر عهدۀ همگان است. وضعیت موجود ایران در بحران آب همانند جمعی است که در قایقی در میان دریا هستند و هر حرکت بد فردی (تخریب قایق) جان همه را خواهد گرفت، چون این حرکت که از یک فرد یا چند نفر سر بزند، نتیجه‎اش برای همه است. لذا، باید همه مسئولیت حفظ سلامت قایق را به سهم خود داشته‎باشند. این نوع درک از بحران‎ها تنها راه مناسب رفع خطر و حل مسئله است. بحران یک امر جمعی است و عزم جمعی را برای حل خودش می‎طلبد. دعوا و مناقشه بر سر پیداکردن مقصر، عاملی برای تداوم غفلت و انفعال موجود است.
@sahatzist
◀️در جامعۀ ما مهم‎ترین فرصتی که در آن همۀ سطوح قدرت با هم مرتبط شده و به هم پیوند می‎خورد، فرصت انتخابات است؛ یعنی، جمع‎بودگی جامعه در این فضای تعلیق مجدداً بازتولید می‎شود، همه می‎فهمند که مسافر یک کشتی هستند نه‎اینکه هرکس مجزا و جزیره‎ای از دیگران باشد.
از این جهت فضای انتخابات را می‎توان نوعی فضای تعلیق دانست که درآن همۀ فاصله‎گذاری‎های قدرت و ایجاد تمایز میان سیاسیون و عامه کنار گذاشته می‎شود؛ قدرت در دست منبع اصلی خودش یعنی مردم قرار می‎گیرد و به صور نمادین چرخۀ قدرت مجدداً از مردم به سمت نمایندگان پارلمانی حرکت می‎کند.
به دلیل تعلیق نظم روزمرۀ قدرت، همۀ جامعه در یک وحدت و همگونی نمادین با هم قرار می‎گیرند. به عبارت دیگر، حرف مردم در مقابل صاحبان قدرت خریدار و ارزش دارد. طالبان نمایندگی برای کسب رأی مجبورند خواسته‎های مردم و نیازهای آنها را بپذیرند و اراده و شعار سیاسی‎شان را در آن راستا مطرح کنند.
@sahatzist
به همین دلیل این فرصت جمع‎بودگی/ شدگی را باید فرصتی برای اصلاح نگرش مردم نسبت به بحران‌های حیاتی جمعی مانند تخریب طبیعت، خشکی و کم‎آبی دانست. آنچه مهم است آگاهی کنشگران انتخابات (نهادهای حکومتی، کاندیداها و عموم مردم) از یک مسئله و سهم خودشان در ایجاد آن و مهم‎تر از همه درک درست از راه حل‎های آن و نحوۀ پیگیری آن است. شرایط انتخابات و فرصتی که برای شکل‎گیری درکی جمعی از مسائل جمعی است، به ما این امکان را می‎دهد همۀ سطوح جامعه را از عموم مردم تا کاندیداها (به تبع آن، بعدها مجلس و قانون‎گذاری و دولت و...) در این درک جمعی از مسئلۀ آب سهیم کنیم.
@sahatzist
◀️به عبارت دیگر، انتخابات فرصتی است برای تصحیح نگرش و عملکرد غلط مردم و مسئولان در مورد بحران آب. آنچه در انتخابات به مثابۀ فرصت آموزش و ارتقای فرهنگ سیاسی می‎توان انجام داد به ترتیب شامل موارد زیر است:

🔸ایجاد درک درست از مسئلۀ آب به عنوان یک امر جمعی و کلان برای همۀ اعضای جامعه؛

🔸ایجاد درک دست از سهم مردم و سهم دولت در این بحران و برای حل آن؛

🔸ایجاد آگاهی درست از راه حل‎های مواجهۀ درست با بحران آب و سهم هر بخش در آن؛

🔸ایجاد آگاهی درست از راه‌های پیگیری مؤثر راه‌ حل‎ها.
@sahatzist
◀️موارد چهارگانۀ بالا صرفاً در سطح آگاهی رخ می‎دهد، اما برای حل یک بحران صرفاً آگاهی از آن کافی نیست؛ باید آن را به یک امر حیثیتی و بسیار حیاتی تبدیل کرد. به عبارت دیگر، مسئله‎ای با این مؤلفه‌های چهارگانه باید به کانون فرهنگ سیاسی و فرهنگ عمومی کشور تبدیل شود. موقعیت کانونی بیانگر یک حس تعلق جمعی و بار عاطفی شدید آن مسئله برای مردم است. در نتیجۀ پیوند بار معرفتی و عاطفی و ارزشی حول یک مسئلۀ کانونی برای جامعه، آن مسئله در فرهنگ سیاسی و عمومی نه‎تنها نظارت و حمایت عرف، بلکه نظارت و حمایت قدرت را در همۀ سطوح به دنبال خواهد داشت و هرگونه طفره‎رفتن و خطا و کم‎کاری موجب دریافت تنبیه و مجازات از جانب عرف و نهادهای رسمی خواهد شد.
@sahatzist
این فرآیند دقیقاً مشابه روندی است که برای انرژی هسته‌ای رخ داد که یک امر بسیار تخصصی سیاسی و تکنولوژیکی، به دغدغۀ کانونی فرهنگ عمومی و سیاسی و حتی به بخشی از ایمان مردم تبدیل شد