محیط زیست نیازمند نظریه پردازی است. نشرو بازنشر مطالب در این کانال به معنای تایید آن ها نیست. صفحه ما در اینستاگرام https://instagram.com/sahat_zist?utm_source=ig_profile_share&igshid=oiuzhhz712pw تماس و پیشنهادات: @sahatzistadmin @AnooshehZahra
ترجمه و تلخیصِ مدخل «فلسفه محیط زیست زنانهنگر» از دانشنامه فلسفی استنفورد. 🖋نوشته
ترجمه و تلخیصِ مدخل «فلسفه محیط زیست زنانهنگر» از دانشنامه فلسفی استنفورد
@sahatzist
قسمت ششم: چشم اندازهای گوناگون اکوفمنیستی
🖋نوشته #کارن_جی_وارن
@sahatzist
🔸چشماندازهای اقتصادی ـ اجتماعی: بنا به باور اکوفمینیسمِ ماتریالیستیای که ریشه در مارکسیسم دارد، شرایط اجتماعیـ اقتصادی در سلطه بر طبیعت و زنان اهمیت محوری دارد و ارتباط زنان و مردان بهمثابۀ حلقۀ واسط میان طبیعت و فرهنگ یکسان نیست. اکوفمینیستهای مارکسیست با استفاده از مفاهیم مارکسیستیِ «ابزارهای تولید» ـ که شامل مواد خام زمین و منابع انرژی میشود ـ و «نیروهای تولید» ـ که دربردارندۀ کارخانهها، ماشینآلات، تکنولوژی و مهارتهای کارگران است ـ علیه «سرمایهداری مردسالار» موضعگیری میکنند. نظام سلطۀ مذکرِ مالکیتِ مردانه بر ابزارها و نیروهای تولید منجر به توزیع و تخصیص مردمحور منابع اقتصادی جامعه میشود که به شکل نظاممندی زنان را از نظر اقتصادی در حاشیه قرار میدهد و از طبیعت سوءاستفاده میکند.
@sahatzist
در نظریات واندانا شیوا عبارتهایی چون «توسعه نیافتگی نظاممند» یا «رشد بد و ناصحیح» در توصیف توسعۀ غرب به کار رفته است که حکایت از توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادیدر اندیشههای او دارد. شیوا معتقد است توسعه یا رشد ناصحیح با استعمار کشورهای آسیایی و افریقایی به دست اروپاییان آغاز شد و نتیجۀ آن خلق اقتصادهای مبتنی بر پول مطابق مدل اروپایی بود. استعمارگران محصولات غذایی بومی و جنگلها را از میان بردند و محصولاتی مانند گلهای آفتابگردان، اوکالیپتوس و چوب ساج را جایگزین آن کردند که برای صادرات مناسب بود. باز استعمارگران تفکیک جنسیتی کار را با خود همراه آوردند که در آن مرد در ساختار اقتصاد پولی به کار گرفته میشد و زنان مسئول همۀ کارهای خانگی و مشاغل بیمزد شناخته میشدند. با از میان رفتن اقتصاد معیشتی، پروژۀ توسعۀ ناصحیح فقر مادیای را با خود به همراه آورد که پیش از این وجود نداشت و نقش واقعی در زنانه شدن فقر، فرودستی زنان و تخریب طبیعت بازی کرد.
@sahatzist
🔸چشماندازهای معرفتشناسانه: معرفتشناسیِ اکوفمینیستی دغدغههای معرفتشناسانۀ زنانهنگر را بسط و گسترش میدهد. دغدغههایی که متوجه شیوههایی است که جنسیت از طریق آنها مفاهیم شناخت، شناسنده و روشهای بررسی و توجیه معرفت را تحت تأثیر قرار میدهد. یکی از نمونههایی که اغلب مورد بحث متفکران اکوفمینیست قرار میگیرد «جنبش چیپکو» است. در 1974 میلادی، 27 زن روستایی در شمال هندوستان با درآغوش گرفتن درختان جنگل مانع قطع شدن آنها به دست چوببُرها شدند. این جنبش نشاندهندۀ نظرگاه متفاوت زنان روستایی در مقابل کارشناسان بیگانهای بود که شروع به تخریب جنگلها میکنند. این زنانِ بومی هستند که جنگلها و استفادههای گوناگون از آن را میشناسند و میدانند چگونه از آن برای تهیۀ غذا، سوخت، گیاه دارویی و… استفاده کنند نه کارشناسان آموزشدیده با علوم غربی.
@sahatzist
🔸چشمانداز اکوفمینیستی به معرفتشناسی نشان میدهد رهیافت جنسیتیافته به محیط زیست برای فهم روشهای معرفتشناسانۀ پژوهش دربارۀ زنان و طبیعت واجد اهمیت است. شناخت محیط زیست، آن گاه که عامل جنسیت را در نظر بگیرد، به ارزش معرفت و دانش زنان بومی توجه بیشتری خواهد داشت. اکوفمینسم روششناسیهای سنتیای که دانشمندان را تشویق میکرد برای دستیابی به شناخت صحیح خود را جدای از بافتار، فرهنگ و تاریخ در نظر بگیرند زیر سؤال میبَرد و پیوند عمیق میان نظر و عمل را آشکار میکند.
@sahatzist
🔸چشماندازهای سیاسی: فلسفۀ سیاسی فمینیستی به ابعاد گوناگون قلمرو سیاست، از فضای عمومی تا آزادای و دموکراسی و مشارکت و… توجه دارد، و به جنبههایی از آنها میپردازد که به مسائل و دغدغههای زنان بیتوجه است. فلسفۀ سیاست اکوفمینیستی با بسط این انتقادات نگرشهای زیستمحیطی را به مفهومپردازی سیاسی، تحلیلهای سیاسی و ماهیت دموکراسی وارد میکند.
@sahatzist
تحلیلهای سیاسی اکوفمینیستی به مباحث سیاسی معمول نمیپردازد بلکه تحلیلی جنسیتیافته است که چشم انداز آگاهانهای به محیط زیست را نمایندگی میکند و فهم خود از سلطۀ ناموجه بر زنان، حیوانات و طبیعت را برای فهم مجدد مفاه