نعمت یا عذاب رودخانه‌هایی که خشکیده‌اند. (محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)

نعمت یا عذاب رودخانه‌هایی که خشکیده‌اند
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ رودخانه که می‌خشکد، نشانه‌ای از خشکسالی، سختی و شوربختی است. اما خشکیدن رودخانه برای برخی گروه‌ها فرصت مغتنمی است تا بستر رودخانه را بشناسند و بدانند کف رودخانه چیست، در طول هزاران یا میلیون‌ها سال بر رودخانه چه گذشته است و چه چیزها در کف آن به گل نشسته‌اند. فرصتی برای آن‌که همه پستی و بلندی‌های شکل دهنده به جریان آب را بشناسند.
✅ پول نفت و منابع محیط‌زیستی نظیر آب، خاک و هوا، دو رودخانه‌ای است که سالیان دراز در این کشور جاری بوده‌اند. پول فراوان نفت و توهم منابع محیط‌زیستی بی‌پایان اجازه داد بر این دو رودخانه کشتی برانیم، و بر لب رودخانه بنشینیم و ماهی بگیریم، سرخوش باشیم از آن آبادانی‌ که به مدد این دو رودخانه فراهم شد. هر دو رودخانه کم‌آب شده‌اند و رو به خشکی می‌روند تا کف رودخانه دیده شود.
✅ فراوانی گذشته اجازه نداده بود ببینیم که این دو رودخانه چگونه بستری سوراخ سوراخ دارند که نشت می‌کنند، و نگران نشده بودیم بابت این‌که بسیاری پمپ گذاشته‌اند و بی‌حساب و کتاب از رودخانه برداشت می‌کنند، و تبخیر رودخانه هم به چشم‌مان نمی‌آمد. فراوانی آن‌قدر بود که جمعیت را کفاف می‌داد و کسی برای تبخیر، سوراخ‌های گشاد بستر رودخانه، هدررفت آب و پمپاژهای بی‌حساب و کتاب دل نمی‌سوزاند.
✅ پول نفت جبران همه ناکارآمدی‌های بوروکراسی فشل بود. کشتی توسعه ظاهری را بر آب روان پول نفت می‌راندیم، و اکنون که پول نفت نیست، ماشین توسعه را باید بر بستر ناهموار بوروکراسی ناکارآمد کف رودخانه برانیم و سخت راه می‌رود. کشتی را بر آب خروشان پول نفت و منابع ظاهراً بی‌انتهای محیط‌زیستی می‌راندیم و سرمست برای آنان که بی‌حساب و کتاب از کناره‌های رودخانه آب برمی‌داشتند دست تکان می‌دادیم. کسی سنگلاخ بستر رودخانه را احساس نکرده بود.
✅ هر دو رودخانه امروز خشکیده‌اند و اکنون سختی‌های راندن بر بستر سنگلاخ نظام اداری و تصمیم‌گیری غیرکارشناس و ناسالم آشکار شده است. ملوانان این کشتی را خوش نمی‌آید که بر گل بنشینند و فکر دیگری کنند، اما فرصتی است برای آنان که می‌خواهند بدانند این سنگلاخ چیست، و چرا مسیر توسعه ناهموار است. موقع آسیب‌شناسی و دیدن آن چیزهایی است که صد سال پنهان مانده بود.
✅ جالب آن‌که ملوانان به فکر هموار کردن بستر رودخانه و ساختن ماشینی برای پیمودن مسیر توسعه بدون فراوانی رودخانه نفت و منابع محیط‌زیستی نیستند. قرار نیست اصلاح نظام اداری شود و ساختار تصمیم‌گیری اصلاح شود، قرار نیست علم به نظام تصمیم‌گیری راه یابد، فقط گویی همه مشکل کمبود همان آب روان پول نفت است. حال که پول نفت خشکیده، فاینانس و سایر ابزارهای مالی به‌کار افتاده‌اند از فروش آینده تا اوراق مشارکت و صندوق توسعه ملی. برخی هم راه افتاده‌اند که کسری منبع محیط‌زیستی آب را با انتقال آب حل کنند. آب از دریای عمان، خلیج فارس، دریای خزر، کارون، تاجیکستان و اقصی نقاط عالم.
✅ هر کاری منابع مالی نیاز دارد، اما اگر منابع مالی مشکل این کشور را حل می‌کرد باید آن قریب دو هزار میلیارد دلار نفت‌فروشی یکصد سال اخیر حلال همه مشکلات شده بود. هر خودرویی نیازمند سوخت است، اما پیکان با سوخت جت هم به سرعت و کیفیت لامبورگینی و فِراری نخواهد رسید. این پراید نظام حکمرانی توسعه باید متحول شود.
✅ خشکیدن رودخانه‌های نفت و آب نعمتی است تا مسیر سنگلاخ‌شده توسعه را بنگریم. دنبال این نباشیم از هر منبعی، از هر کجای عالم، برای هر کار نادرستی که قبلاً می‌کرده‌ایم منبع مالی و آب جدید تهیه کنیم. صدها میلیارد دلار منابع مالی در نظام تدبیر و توسعه ناکارآمد ما نتیجه مطلوب نداده است، چند میلیارد یا چند ده میلیارد فاینانس هم در همان نظام تدبیر و توسعه راه به جایی نمی‌برد، مگر آن‌ه گونه دیگری بیندیشیم و راه دیگری برویم. ده‌ها میلیارد متر مکعب آب سالیانه رفع تشنگی نکرد، چند صد میلیون متر مکعب آب انتقالی در این مشک سوراخ توسعه ما، کدام تشنگی ما را سیراب می‌کند؟
✅ رودخانه‌های نفت، آب، سرمایه اجتماعی، اعتماد، و بسیاری رودهای دیگر خشکیده یا در آستانه خشکیدن هستند. بهتر است به بستر سنگلاخ این رودخانه‌ها و شرایط هدررفت منابع‌شان بنگریم و اثر کردار تاریخی خود را که بر این بستر حک شده است به دیده انتقادی نظاره کنیم. منابع جدید ما را نجات نمی‌دهند، اگر بر همان مسیر گذشته باشیم. رودخانه‌های خشکیده نعمت‌اند برای آن‌ها که اهل تأمل و بازبینی‌اند، و آن‌قدر شجاع باشند که از راه‌های به غلط‌رفته و سخنان به غلط‌ گفته‌شده بازگردند؛ و عذاب برای آنان که درس نمی‌گیرند.
(این متن را اگر می‌پسندید، برای د