‍ ‍. شماره ۱۳.. ‌ها_را_بشنویم

‍ ‍ #معرفی_کتاب
شماره ۱۳

#سخن‌ها_را_بشنویم
(هشداری در زمینه‌ی مسائل اجتماعی و فرهنگی ایران)
🌷🌷🌷🌷🌷
تمثیلی در مثنوی مولوی هست که می‌گوید: عاشقی بر در خانه‌ی معشوق کوفت، جواب شنید: کیست؟ گفت: من. صدا از پشت در گفت: برو، کسی در خانه نیست. جوان رفت و چندی خود را در عشق پخته کرد، سال بعد بازگشت و چون از نو بر در کوفت و جواب آمد: کیست؟ این بار گفت: تو، و در باز شد.

کشورهای جهان سوم که یک دوران خطير تاریخ خود را می‌گذرانند و در واقع بر سر چرخشگاهی قرار گرفته‌اند، باید در این حکایت تأمّل کنند.
اگر رابطه‌ی دستگاه حاکمه‌ی آنها با مردم خود مبنی بر کامجوییِ موقّت باشد، یعنی تشفّی‌های رایجِ ریاست طلبی، انتقام کشی، رقابت‌های گروهی، وقت گذرانی و خلاصه خودبینی، این در هرگز باز نخواهد شد.
امّا اگر منظور پاکبازانه‌تری در کار است باید کمی در قالب آن عاشق رفت، از خود عبور کرد و به درون راه یافت...
این نوشته در فروردین امسال آغاز گشت و با سه ماه فَترت که در تابستان پیش آمد، در مهر از سر گرفته شد و اینک به پایان می‌رسد. تأمّلی است در باره‌ی بعضی از مسائل کنونی ایران که با خلوص و تواضع بر قلم آمده است، و امید می‌رود که به همان نسبت با خلوص و گشاده نظری خوانده شود . جهت گیری خاصّی در آن نیست، نه بر ضدّ جریانی است و نه به سود جریانی دیگر. نوشته‌ای است که کوشیده است تا بر فراز این ملاحظات حرکت کند. به ایسم‌ها و شعارها کاری نداشته، و این بلند پروازی را به خود اجازه داده که در حدّ توان بر بنیاد بِتَند. به حکم فريضه نتوانسته است که پدید نیاید. وضع بچّه‌ای را داشته است که چون زمان زادنش فرا رسید، مادر قادر نیست که او را نزایاند، ولو دردناک باشد، و ولو کسانی نگویند «قدم نورسیده مبارک».
همه‌ی کسانی که دلسوز این مملکت و مردم‌اند، و خود و فرزندانشان قصد زندگی کردن در این آب و خاک را دارند، باید سخن‌ها را بشنوند و درِ چارہ‌گری را باز بخواهند:
جهان یادگار است و ما رفتنی
به گیتی نماند بجز گفتنی
(فردوسی)
این نوشته فقط به بيان بعضی واقعیّات پرداخته، راه و برنامه‌ای را نخواسته است نشان دهد؛ وقتی موانع زدوده شد، راه و برنامه روشن است.
... و سرانجام اگر به مواردی برخورد شد که پیش از این در نوشته‌های دیگر نویسنده عنوان شده بود، او را معذور دارند. این عبارت آندره ژید حاوی حقیقتی است: «همه‌ی چیزها گفته شده‌اند، ولی چون گوش شنوایی نبوده، پیوسته باید از نو گفت».
محمّد‌علی اسلامی‌ندوشن
آذر ماه ۱۳۶۸
🌷🌷🌷🌷🌷

سخن‌ها را بشنویم؛تهران:شرکت سهامی انتشار،چاپ دهم، ۱۳۸۷، رقعی، ۲۴۸ + ۶۴ص.

🆔 @sarv_e_sokhangoo