از حافظ هرجا حرفی به میان آید، خود‌به‌خود کنجکاوی برانگیخته می‌شود، زیرا دیوان او عصاره‌ی سرگذشت ایران و «نقد حال» ماست

از حافظ هرجا حرفی به میان آید، خود‌به‌خود کنجکاوی برانگیخته می‌شود، زیرا دیوان او عصاره‌ی سرگذشت ایران و "نقد حال" ماست. پس از ششصد سال، هنوز هم سُخنگوی مای الکن است و جواب دهنده به فالِ همیشگی‌ای که در ضمیر ما خلجان دارد.
هر سؤالی داشته باشیم، خیلی عمیق‌تر از رادیوها و روزنامه‌ها و کتاب‌های روز، دست به دامنِ او دراز می‌کنیم.
اینکه با دیوان او فال گرفته می‌شود، طلبِ نوید و گشایشِ بخت از آن می‌شود، و اینکه لسان‌الغیبش خوانده‌اند به همین علّت است:
"تاریخ مقطّر"، حسب حال‌گو، و مُعَبّرِ رؤیا و کابوسِ ایران.
باری، کُنه این ملّتِ حادثه‌مند که ایرانی باشد، و این تاریخِ پُر از هنگامه _ که در آن گره بر گره افتاده _ می‌بایست مانند قنات که باید مظهری بیابد، سرانجام در نقطه‌ای رو بیاید، آن نقطه این دیوان شد، و از شگفتی‌ها آنکه کم حجم‌ترین مجموعه‌ی غزل فارسی و لاغرترین شاهکار شعر جهان، سرنوشت بیان حال ایرانی را یافته باشد.

🌷دکتر محمّدعلی اسلامی‌ندوشن🌷
#ماجرای_پایان‌ناپذیر_حافظ

@sarv_e_sokhangoo