❗️ «منشی گفت کارت‌خوان نداریم، ۶٠ تومان از عابر بانک بگیرید بیایید.!» *

.
❗️"منشی گفت کارت‌خوان نداریم، ۶٠ تومان از عابر بانک بگیرید بیایید.!"*

فاصله عابر‌بانک تا مطب زیاد بود.
گفتم چرا دستگاه پُز ندارید؟
خانم منشی گفت، خودت این را از آقای دکتر بپرس.! گفتم، لابد برای فرار از مالیات است دیگر.!
این جناب آقای دکتر مگر بورد تخصصش را از فرانسه نگرفته؟ آنجا یادش ندادند برای مالیات نباید مریض‌هایش را آواره کند؟ این مالیات مگر چند درصد از درآمد ایشان است!؟

فضا متشنج شد.!

جناب دکتر سخنانم را شنید و از مطب آمد بیرون‌ و به من گفت، من شما را ویزیت نمی‌کنم.! لطفا" بروید بیرون.!

....من نرفتم.

جناب آقای پزشک به منشی اش گفت، تا این آقا نرود مریضی را داخل نفرست.!

پنج دقیقه گذشت،
فقط پنج دقیقه.!!!

توی این پنج دقیقه چندتن از مریض‌ها آمدند جلو و به من گفتند: بخدا حالمان خوب نیست، بروید بیرون بگذار ما هم به زندگی‌مان برسیم.!

همه به من اعتراَض کردند. !!!
هیچکسی اما به دکتر اعتراض نکرد!!!
حس بدی به من دست داد.
حس بازنده‌ها را داشتم.
به خودم گفتم، رضا؛ از حقوق چه کسانی داری دفاع می کنی؟

برای کی و چه کسانی داری دست و پا می‌زنی.؟
این‌ها یکی‌شان حتا حاضر نیست از تو حمایت کند.!

زدم بیرون...

با خودم گفتم:
جدا" برای کی‌ها دارم دست و پا می‌زنم.؟

( یادداشتی از: رضا جلودارزاده؛ نویسنده و روزنامه نگار )



نقد سریال پزشکان و کارت خوان
دکتر سید محمد کریمی
مدرس دانشگاه واشنگتون

تقریبا همه کسانی که در آشنایان شان پزشکی ندارند تا سفارششان را به پزشکان پرمراجعه (که اغلب یا متخصص اند یا جراح) بکند، با چنین رفتاری مواجه شده اند و چها که در دلشان نثار پزشکان نکرده اند.

من در پی پیدا کردن یک توضیح اقتصادی برای این رفتار بوده ام و با تعدادی پزشک و کارشناس مسایل درمانی صحبت کرده ام ولی به توضیح قانع کننده ای نرسیده ام.

طبیعتاً پزشکی که رفتار زننده ای با مشتریانش دارد، نگرانی از بابت کاهش تقاضای خود ندارد. به عبارت دیگر، صاحب انحصاری در زمینه تخصص خود است. پرسش این است که منشأ این انحصار کجاست. البته منظور من انحصاری فراتر از انحصار محدودی است که اصولاً پزشکان دارند: همانطور که افراد تمایل دارند که همیشه نزد آرایشگر خودشان بروند، دوست دارند که پیش پزشک خودشان هم بروند. البته این مزیت هایی هم دارد چراکه پزشکی که سالها یک فرد را دیده باشد، تاریخچه فرد را می داند و احتمالا تشخیص بهتری می دهد. این نکته بیشتر برای پزشکان عمومی صادق است.

یک توضیح دم دستی کمبود پزشک متخصص و جراح است. اما، مشاهدات بسیاری دارم که در اغلب زمینه های تخصصی، پزشک کم مراجعه زیاد است (به آماری در این زمینه دسترسی ندارم که چک کنم). البته اصولاً وقتی طبابت تک نفره رواج دارد (در ایران این چنین است)، انتظار رقابت بیشتری بین پزشکان می رود. جالب است که در ایران، طبابت تک نفره موجب افزایش رقابت بین پزشکان نشده است. (آمریکا از چند دهه پیش به تدریج به سمت طبابت چند نفره و گروهی در غالب کلینیک ها پیش رفته است که دلیل آن تغییر مکانیزم پرداخت به پزشکان در اثر تغییر نظام بیمه از میانه های دهه ۱۹۸۰ بوده است). بنابراین، این معمایی است که شاید شایسته تحقیق باشد.

توضیح بالقوه، و البته آزمون نشده ای، که به نظر خودم برای این معما می رسد را در زیر بیان می کنم. شاید زمینه ای برای بحث جدی در این باب شود.

تیوری غالب توضیح دهنده رفتار پزشکان تیوری تقاضای القایی است. با توجه عدم تقارن اطلاعات موجود بین پزشک و بیمار، پزشکان امکان دعوت به مراجعه های مکرر و توصیه به عمل های جراحی غیر ضرور، بدون اینکه بیمار متوجه غیرضروری بودن آن شود، را دارند و مطالعات نشان می دهند که این کار می کنند (بمانند که اغلب عمل های جراحی که ضروری هم تلقی می شوند، فایده چندانی ندارند. می توانم منابع مربوطه را در اختیار علاقمندان بگذارم، ولی این نکته اصلی این بحث نیست). عمل جراحی را پزشکانی می توانند بکنند که علاوه بر مطب خودشان، در بیمارستان هم کار می کنند. حال، من اگر بیمار باشم و فکر کنم که ممکن است کارم به عمل جراحی بکشد، بهتر است از همان اول سراغ پزشکانی بروم که در بیمارستانی، ترجیحا بیمارستان معروفی، جراحی می کنند. حدس من این است که برای اشتغال جراحان در بیمارستان ها موانع ورود جدی وجود دارد، یا عرضه پزشک متخصص جراح بسیار محدود است، یا هر دو.

اگر مسأله ناشی از عرضه متخصص و جراح نباشد، احتمالا تاسیس بیمارستان خصوصی برای جذب این تقاضای انبوه واقعی یا القایی، به هر دلیل که خود مهم اند، نیز آسان یا بصرفه نیست.
اختصاصی ماهنامه اقتصادی اجتماعی شب چراغ
@shabcheragh_monthly