🔸زایش در دامان شیطان!.. ✍شورای سردبیری جامعه نو

🔸زایش در دامان شیطان!

✍شورای سردبیری جامعه نو
در سال ۱۹۶۱ و در جریان تهاجم موسوم به حمله خلیج خوک‌ها در کوبا، دستگاه اطلاعاتی ایالات متحده و مزدورانی که از بین کوبایی‌ها و دیگر لاتین‌تبارهای ساکن ایالات‌متحده انتخاب و تعلیم نظامی داده شده بودند تا رژیم کوبا را تغییر دهند، شکست سختی خوردند. تهاجمی که قرار بود قیام مردم به تنگ آمده کوبا علیه رژیم انقلابی کوبا نموده شود، در عرض چند ساعت شکست خورد، حکومت انقلابی را تثبیت کرد و حیثیت ایالات‌متحده را آسیب زد و شکست‌پذیری آن را نشان داد. در جنگ‌های بعدی که بزرگترین آنها در ویتنام بود، بخشی از مقاومت تماشایی کشورهای کم‌توان در مقابل ایالات‌متحده ناشی از تجربه کوبا بود: همه فکر میکردند اگر کوبا توانست، ما هم باید بتوانیم.

البته نتیجه دیگری هم در میان بود: پس از آن، فکر اینکه کسی از آمریکا بیاید و به حیات رژیم کاسترو پایان دهد به ذهن کوبایی‌ها خطور نکرد و امروز پس از نزدیک به ۶۰ سال از آن ماجرا نیز کسی چنین نمی‌اندیشد.

آیا عکس این نیز ممکن بود؟ به عبارت دیگر، اگر آمریکایی‌ها در آن تهاجم توانسته بودند رژیم نادلخواه را به راحتی براندازند و کوبایی‌های ساکن فلوریدا را حاکم کوبا کنند، آیا الگوی شسته‌رفته امکان تغییر سریع حکومت‌ها زیر بیرق قدرت‌های خارجی تقویت نمی‌شد؟ منطق مستقر در ذهن آدمیان می‌گوید حتما تقویت ‌می‌شد.

اکنون و چند دهه پس از آن ماجرا یک نمونه خیلی خوب در همان منطقه در مقابل چشمان ما در حال تکوین است از اینکه آیا پناه بردن به دامان نیروهای شرور جهان برای حل مشکل حکومت‌های اقتدارگرای ناکارا به نتایج خیر میرسد یا نه. برای کسانی که سرد و گرم این دنیا را چشیده‌اند، نیازی به دیدن پایان ماجرای ونزوئلا نیست تا درباره ماهیت و نتیجه مداخله ایالات‌متحده در ونزوئلا قضاوت کنند، اما برای جوانان و اشخاصی که با جستجوی مدل در پی یافتن پاسخ پرسش‌های خود درباره آینده تحول در کشورشان هستند‌، فرجام تحولات ونزوئلا میتواند نتایج ناخوشایندی پدید آورد: اگر فشار کشورهای قدرتمند خارجی به تغییر حکومت در این کشور منجر شود، اشخاص بی‌تجربه، تحت تاثیر تبلیغات حقوق‌بگیران ایرانی دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل و برخی اعراب و کشورهای اروپایی، باور بیشتری به نتیجه‌بخشی تحولات ناشی از مدا‌خله خارجی خواهند یافت. این خطری است که درحاشیه بحران ونزوئلا جامعه ما را تهدید میکند. برخی از مردم به درستی شباهت بسیاری بین حکومت ونزوئلا و حکومت ما می‌بینند: بی‌اعتباری رای عمومی در مقابل عشوه‌گری پوپولیسم و بیرون کشیدن مردم برای تظاهرات حکومتی‌، ناحق دانستن هر گرایش سیاسی رقیب و میل به ابدی کردن قدرت برای یک گروه خاص، وجود طبقه خواص سعادتمند بی‌اعتنا به مصائب معیشت عمومی، فروپاشی اقتصاد و ناتوانی سیستم در بیرون کشیدن کشور از چاه کشنده درآمد نفت، جستجوی متحدان بی‌ربط در دوردست و بی‌توجه به ضرورت تعامل مثبت با همسایگان منطقه‌ای ... به همین دلیل آنچه در ونزوئلا میگذرد مورد تعقیب مردم ماست.

بخش قابل توجهی از مردم ونزوئلا که در اثر ناامیدی از رسوخ رفتار خردمندانه در حکومت به گرد یک سیاستمدار فرصت‌طلب عطشناک قدرت (کاملا شبیه چاوز و مادورو) گرد آمده‌اند، با چشمانی بسته به روی آنچه در حال وقوع است، فقط تغییر حکومت را فریاد می‌کشند. رهبری که یافته‌اند، نه تقاضای نافرمانی مدنی از مردم، که علنا از نیروی خارجی تقاضای مداخله می‌کند، تقاضای ضبط دارایی‌های خارجی ونزوئلا توسط دولت ترامپ می‌کند، همین روزهاست که از ترامپ خواهش کند آن گزینه نظامی را که میگوید روی میز است به اجرا درآورد.

حکومت ونزوئلا تغییر خواهد کرد. اگر نه امروز و فردا، ولی سقوط خواهد کرد. به خاطر کیفیات خودش و نه الزاما مداخله خارجی. این حکومت، خوش‌عافیت نیست. بحران عمیق در شیوه حکمرانی آن را نابود خواهد کرد. حقوقدان آویزان به ترامپ(گوایدو) و دستیارانش و یا کسی مثل او، شاه ونزوئلا خواهد شد. پس از آن، همه آنهایی که در این سالها به سودایی به ایالات‌متحده کوچیده و زیر سایه سرویس‌های آنجا آرمیده و لزوم مداخله خارجی در امور ایران را نشخوار میکنند، و همراه آنها بخش وسیع‌تری از مردم ما به این فکر فرو خواهند رفت که کی نوبت ما خواهد شد... مقصر این مصیبت، این سقوط اخلاقی انتظار نجات‌بخشی از ترامپ و بولتون و هر بیگانه شیطان‌صفت دیگری، رفتار نابخردانه و نازایی سیاسی حکومت است.
🔹شب چراغ:
@shabcheragh_monthly