Bita Madani:

Bita Madani:
هویت جنسیتی زن اساسا تعریفی مستقل و ثابت نداشته و ندارد اما در ایران متأسفانه سالهاست بر این طبل نیز کوبیده می شود که کلیه مسائل حوزه زنان را باید بنابر سیمایی از زن حل و فصل کرد که "درون" خانواده ( آن هم از نوع هسته ای پدر سالار) تجلی و بروز یابد. مثلا "مادری" برای زن ایرانی مسلمان, در برابر مفهوم " زنانگی" ارزشمندتر و در تقابلی کاذب با آن قرار داده می شود.

(بگذریم که در فقه و حقوق ما زنانی که مادرند و دارای فرزند, کمتر از زنان بدون فرزند سهم الارث می برند!)

به این ترتیب در جایی که زن به عنوان یک شهروند, سرمایه گذار, کارکن, سیاست ورز, فعال اجتماعی و یا هر نقش مستقل دیگری وارد عرصه شود, بی گفتگو وارد فهرستی پنهان از شهروند درجه دوم می گردد. و اگر قامت راست کند تا بایستد, به محض برخاستن سرش به سقف شیشه ای (در اینجا البته سقف چدنی) اصابت می کند.

در همین جاها نداهای مردانه و "دلسوزانه" از زبان زنان (اینجا زن علیه زن) و نیز مردان طنین انداز می شود که: "خواهرم نگفتم قامت راست نکن, این طوری خودت صدمه می بینی. سقف که سر جایش هست فقط سر تو می شکند.

این در واقع نهادینگی پاتریارکی است که او را ( بدون حق انتخاب) به "خانه" برمی گرداند:

گاهی به بهانه شأن و جایگااااه واااالاااای زن , گاهی به بهانه شأن مردانه کار, علم, سیاست و ... در کل عرصه عمومی "رسمی" , زن و مختصات وجودی او به عرصه خصوصی رانده و موجودی "غیر رسمی" تلقی می شود. مگر آنها که در نگاه و gaze مردانه تابع قواعد "رسمی" از پوشش و بدن گرفته تا کنش و کارکرد) باشند. در غیر اینصورت انحراف از استاندارد و مستوجب مهار و کنترل اجتماعی با ابزارهای مختلف است.

گاهی هم به این بهانه که زن لطیف و جامعه زمخت است, زن عفیف است و جامعه کثیف, زن ضعیف است و جامعه پر از گرگهای درنده (جامعه = فضای مردانه کنش جمعی) باید بنشیند و چادرش را این گونه که در تصویر آمده و من آن را استفاده ابزاری از چادر و توهین و فرومایه پنداری زن چادری نیز می بینم, پخش و پلا کند.

این گونه می شود که همگی با هم به خانه برمی گردیم و مسابقات ورزشی را هم بهتر آنست که از تلویزیون منزل ببینید قدم رنجه نکنید تا استادیوم!

@sociology_of_sport