✅هرگز نمی‌خواهم جایگاه و شأن عالی و رفیع یک استاد را با یک فوتبالیستی که فکر و اندیشه‌ای هم ندارد مقایسه کنم اما دردآور است که در

✅هرگز نمی خواهم جایگاه و شأن عالی و رفیع یک استاد را با یک فوتبالیستی که فکر و اندیشه ای هم ندارد مقایسه کنم اما دردآور است که در جامعه ای که داعیه دار شعار ارزشمند بودن جایگاه معلمی و استادی است چنین فاصله و شکاف عمیقی وجود داشته باشد. گفتن ندارد که یک استاد دانشگاه هرگز به دنبال جمع آوری چنین ثروت و سرمایه ای نیست و او از اساس در پی ارتقاء سطح دانش و اندیشه خویش و بلکه جامعه خویش است و درد جامعه را دارد و چون شمع نور به جامعه خود می بخشد، اما بحث بر سر این است که آیا استاد دانشگاه حقش نیست که به یک زندگی در حد متوسط هم دست پیدا کند؟ا کاخ و قصر و برج که پیشکش!!!

✅جامعه ای که عموما از استاد دانشگاه به ویژه در رشته های علوم انسانی مانند جامعه شناسی و یا فلسفه می خواهد که برای برون رفت از مشکلات و مسائل اجتماعی گوناگون راه حل ارائه نماید پس چرا کوشش نمی کند که این استادان دارای یک زندگی آبرومند و در حد متوسط جامعه باشند؟ و آن وقت فرزندان این استادان همواره زندگی خود را با زندگی فوتبالیست ها مقایسه کنند و نتیجه بگیرند که درس خواندن و دانش اندوختن فایدت چندانی ندارد و لابدّ باید رفت و فوتبالیست شد!!!
(2)