🔶دکتر محسن رنانی که از تاثیر ضد توسعۀ این‌همه فشار روانی علیه دختران و زنان کشورش نگران است و از القاب آزاردهنده در حق آنان گلایه

🔶دکتر محسن رنانی که از تاثیر ضد توسعۀ این‌همه فشار روانی علیهِ دختران و زنان کشورش نگران است و از القاب آزاردهنده در حقِ آنان گلایه دارد، معتقد است که از ظرفیت اختلاف فتاوا و برداشت‌ها باید به نفع زنان و دختران کشورمان بهره برد و بارِ روانی نگاه‌های تند و القاب بدحجاب و بی‌حجاب را برداشت و در همین باره، عنوان «خوش‌حجاب» را برای‌شان پیشنهاد می‌کند. او می گوید:

«از نقش قانون و حقوق در توسعه کم گفته شده است. قوانین و محدودیت‌ها، هم می‌توانند آشکارا و مستقیم، و هم پنهان و غیر‌مستقیم توسعه را محدود یا تخریب کنند.
جامعه‌ای که قوانین‌اش چنان محدود کننده است که بخش بزرگی از شهروندانش مجرم یا گناهگار محسوب می‌شوند، راه را بر مشارکت موثر و خلاق شهروندانِ گناهکارش! در فرایند توسعه کشور می‌بندد. مجرمان و گناهکاران نه تنها احساس تعهد و تعلقی به محیط و جامعۀ خویش ندارند،‌ بلکه تمام انرژی و خلاقیت خود را به کار می‌گیرند تا یا از آن جامعه‌ای که آنان را گناهکار می‌شمارد بگریزند یا آن را تخریب کنند تا از آن انتقام بگیرند و حقانیت خود را ثابت کرده باشند و یا مرزهای محدودیت‌ها را بشکنند تا آن را بی‌حرمت کنند. گناهکار چنان درگیر واکنش یا مدیریت فشارهای محیط می‌شود که دیگر انرژی و خلاقیتی برای ساختن خود و جامعۀ خود ندارد. انسان‌هایی که با هر حرکتی به دیواری محدود کننده از قانون برمی‌خورند هیچ انگیزه‌ای برای ساختن ندارند آنان فقط به فکر حذف و تخریب محدودیت‌ها هستند. خلاقیت‌ سازنده و مستمر، فقط در آزادی انتخاب و اختیار و امید و نشاط رخ می‌دهد.
حتی شکل غیر رسمی برخی محدودیت‌ها هم می‌تواند مخرب باشد. مثلا وقتی بخش بزرگی از جمعیت دختران‌مان را که حجابی در دامنه صفر تا صدی دارند که فقهای شیعه مجاز دانسته‌اند، به خاطر آن که بخشی از موی سرشان بیرون است، «بد حجاب»‌ می‌خوانیم آن بخش از جامعه را از دایره تعلق و خلاقیت و تعهد اجتماعی حذف کرده‌ایم. این چه فشار روانی است که ما بر دختران‌مان وارد می‌کنیم و با انواع انگ‌ها آن‌ها را به موجوداتی بی‌انگیزه و منفعل و گریزان وخسته و فرسوده تبدیل می‌کنیم؟ این برخورد را من تخریب خاموش یک نسل می نامم.

با این دامنه ومجال فراخی که فقهای ما در مورد حجاب ایجاد کرده‌اند (که از حجاب حداکثری پوشیه، تا ستر اجمالی سر و عدم خصوصیت مو و حتی نمادین بودنِ روسری، امتداد دارد) باید برای ایجاد بستر اجتماعی فراخی برای خروج میلیون‌ها دختر ایرانی از فشار روانی و اجتماعی ناشی از احساس گناهکاری اقدام کنیم. چرا به دختران‌مان که در دامنۀ شرع لباس می‌پوشند و به نوع مشخص و محدودی از حجاب معتقد نیستند نگوییم «خوش حجاب»؟ مگر در فرهنگ و ادبیات ایرانی، کسانی که در امری سهل گیرند را با واژۀ "خوش" توصیف نمی‌کنیم؟ و مثلا می‌گوییم "خوش‌مشرب" ، "خوش‌منش" ، "خوش‌اخلاق" و نظایر این. پس چرا در مورد دخترانی که در دامنۀ مجاز فقیهان، در مورد حجاب‌شان سهل‌گیرند واژۀ "خوش‌حجاب" ‌را به کار نبریم تا میلیون‌ها دختر و بانوی ایرانی را از حس گناهگاری و فشار روانی و اجتماعی آزاد کنیم؟»
(رنانی، درسگفتارهای توسعه)

تنظیم شده کانال بازنگری، امیرحسین ترکاشوند

@kavosh_garan