🔰پدیده‌ی خانوم قری، و آغاز فروپاشی روانی زنجیره‌ای

🔰پدیده‌ی خانوم قری، و آغاز فروپاشی روانی زنجیره‌ای

شاید شما نیز آن فایل صوتی ظاهرا درز کرده از یک جلسه‌ی هیئت زنانه را شنیده باشید. سخنران خانم‌ها را تشویق می‌کند که برای همسرشان لباس خواب پرستاری، خلبانی و ملوانی بپوشند و اعضای جنسی بدن خود را آرایش کنند و این آرایش و پوشش را تنوع بدهند تا به سرمنزل مقصود برسند.
این پدیده‌ی نوی نیست. کانال‌های متعدد تلگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی با نام خانوم‌های قری و نام‌های مشابه مدت‌ها است که فعالیت می‌کنند. نگاه در تمام این رسانه‌ها همین است که در این فایل صوتی به تبلور رسیده است. این نگاه چند بخش دارد:
۱. زن ستون خانواده است و باید مومن و مسلمان باشد (به تلویح، هر چند مردش نباشد چنان که در فایل صوتی دیگری می‌شنیدید که به نام «دیر اومدی نخواه زود برو» معروف شده بود).
۲. زن مومن و مسلمان باید بداند که ارضای جنسی مرد از اصلی‌ترین وظایف او است (در اینجا سعی می‌کنند با مقدمه قرار دادن رابطه‌ی جنسی برای ایجاد آرامش در خانه، فرزندآوری و چیزهایی دیگر مطلوبیت تبعی منفعل بودن زن در رابطه‌ی جنسی را به او بقبولانند).
۳. زن مومن و مسلمان باید در مسابقه‌ی جذابیت جنسی با رقیبان بیرون از خانه شرکت کند و بر همه نیز پیروز شود تا شوهرش را نگه دارد و از فروپاشی خانواده جلوگیری کند.
به عبارت دیگر «تو اگر برای شوهرت قر نریزی، دیگران قر می‌ریزند و شوهرت را از چنگت درمی‌آورند».
تا اینجا دارم تلاش می‌کنم پدیده را توصیف کنم نه نقد یا ارزش‌گذاری. یعنی بگویم که پدیده‌ی خانم قری بر جاذبه و رقابت جنسی استوار است و می‌کوشد این تلاش را به دین و وظایف دینی مستند کند.
اما به فایل صوتی بازگردیم. من نمی‌دانم خانم سخنران فقط اسم لباس خواب پرستاری و خلبانی و ملوانی را شنیده یا دیدن هم دیده یا حتی ازش استفاده هم کرده است. و باز نمی‌دانم که خبر دارد که این نوع لباس خواب در چه فضایی استفاده می‌شود یا نه. اما با کمی تلاش و تقریبا در اولین جست‌وجوی اینترنتی هر آدم گیج و پرتی هم متوجه می‌شود این‌ها ابزارهای نوعی از فانتزی‌های جنسی هستند که در زندگی واقعی به کار نمی‌روند و در فضاهای محدود و اغلب تجاری (مثل کلاب‌های بسته و صنعت پورنوگرافی) استفاده و تبلیغ می‌شوند. آنچه در عمل رخ می‌دهد (بر اساس تشویق به استفاده از ابزارهایی مانند ابزارهای آرایشی اتاق خواب برای اعضای جنسی، استفاده از شابلون و تتو و لباس خواب‌های فانتزی) رسمیت بخشیدن به این امر است:
مرد پادشاه و مالک مطلق اتاق خواب و زن است و وظیفه‌ی زن نه حتی برآوردن نیازهای جنسی مرد که برآوردن فانتزی‌های جنسی مرد است که بر اساس صنعت پورنوگرافی شکل می‌گیرد. چه رویای شیرینی برای مردی که هر روز تحت بمباران محرک‌های جنسی است و چه امید جان‌بخشی برای زنی که دائم خودش را با عروسک پلاستیکی‌های جنسی در کوچه و خیابان و به قول خودشان اینیستا مقایسه می‌کند.
حال چه خواهد شد؟ فانتزی‌ها محقق خواهند شد؟ زندگی زیبا می‌شود؟ همسران مهربانِ با هم خوش‌گذران؟ اولا گیرم زن با تلاشی طاقت‌فرسا تنوع حضور جنسیش را به حدی (مثلا آلفا) برساند. این چرا باید برای مرد بازدارنده باشد؟ اگر تنوع در حد آلفا محقق شده و خوش‌آیند است، چرا مرد در پی تنوع بیشتر نباشد و از آلفا به علاوه‌ی یک دست بکشد؟
دوم این که عملا شما تلاش می‌کنید عرصه‌ی حیات اجتماعی را که برای مردان عرصه‌ی شکست و تحقیر و اضطراب مداوم روزمره و دلواپسی از قسط و نگرانی از همکار و بالادست و بازار و این‌ها است (فعلا به همان تصویر سنتی بسنده کنید، و گر نه که زن هم همین ابتلاها را دارد و می‌تواند داشته باشد) با سوپاپ اتاق خواب تخلیه کنید. واقعا؟ تخلیه خواهد شد؟
خوش‌خیال نباشیم. مرد سرخورده به لحاظ آماری در این شرایط بیرون و تو به سمت رابطه‌ی جنسی متجاوز و جبار و کنترل‌گر سوق داده می‌شود تا حیثیت هر روز بر بادرونده‌اش را احیا کند و التیامی چند ثانیه‌ای بگیرد.
چرخه‌ی نامتعادل و تشدیدشونده‌ی خشونت روزافزون جنسی در چنین رابطه‌ای اگر تشکیل نشود بسیار عجیب است . در نهایت آن چرخه به فروپاشی روانی مرد یا زن، نارضایتی تا آخرین حد و جدایی (قانونی یا عاطفی) خواهد انجامید.
روش عجیب و کارآمدی پیدا شده که به نام حفظ خانواده خانواده را نابود کنند و به نام آرامش اضطراب و خشونت را تا حد انفجار بالا ببرند. من کسی را متهم نمی‌کنم که شعورش رسیده و توطئه‌گرانه چنین طرحی ریخته است. با وجود این همه شوق جاهلانه، نیازی به چنین فرضی نیست.
آن اندرز پرسشگرانه‌ی قدیمی اینجا به کار می‌آید که می‌گفت «سوزن به خانه گم کرده‌ای، در کوچه می‌جویی؟»

✍از یادداشت‌های کافِ‌عین

@sociology_of_sport