@sociology_of_sport یادداشتها, نظرات, تحلیلهای اجتماعی و پیشنهادهای سازنده شما را در خصوص جامعه شناسی ورزش و جامعه شناسی بدن در نشانی زیر چشم به راهیم: @Moidfar @madanibita
🔰یادداشتی بر کتاب نگاهی جامعهشناسانه به طبقه متوسط ایران. ✍بهروز سپیدنامه
🔰یادداشتی بر کتاب نگاهی جامعهشناسانه به طبقه متوسط ایران
✍بهروز سپیدنامه
کتاب «نگاهی جامعهشناسانه به طبقهی متوسط ایران: سبک زندگی طبقه متوسط جدید و قدیم»، نوشته : دکتر پروین سازاگارا (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) که در سال 1397 توسط انتشارات رز ( شابک: ۶ - ۸۱ - ۶۴۵۹ - ۹۶۴ - ۹۷) در شمارگان 100 و در 70 صفحه منتشر شده، رسالهی دکتری مؤلف در رشتهی جامعهشناسی است که سال 1382 انجام پذیرفته است.
کتاب مذکور، پیش از آنکه به عنوان یک کتاب هویت خویش را اثبات کند، به عنوان یک گزارش مطالعاتی خود را معرفی نموده است. زیرا اگر اندازهی قلم را به اندازهی قلم استاندارد صفحهآرایی کتاب تغییر دهیم، حجم صفحات به حدود یک سوم تقلیل پیدا خواهد کرد. بر این اساس، نمیتوان نقدی تفصیلی متوجه متنی گزینش شده نمود، لذا به ذکر چند نکته کفایت میکنیم:
اقبال عمومی به بوردیو پدیدهای است جهانی و تنها متوجه پژوهشگران و صاحبنظران ایرانی نمیشود. «رانسیر» از «امپراتوری بوردیو» سخن میگوید. جعل مفاهیم جدید، انعطاف مفاهیم و ترکیبگرایی بوردیو سبب شده تا نظریهی او به یک «برنامهی پژوهشی» و کاربردی مبدل شود که چون آچار فرانسه، توانایی باز کردن اکثر مهرهها را داشته باشد.
مهمترین نقد وارد بر کتاب، رویکرد «تقلیلگرایانه» و «التفاتی» آن است که گاه دستگاه نظری یک اندیشمند را به چند مفهوم تقلیل داده و گاه دستهبندیهای جزیی یک مفهوم را نادیده گرفته و زمانی نیز از توجه به بخشهای مورد توجه، غافل و التفاتش به سمت دیگر معطوف شده است.
«چرخش فرهنگی» یکی از مفاهیم اساسی است که لازم بود گرانیگاه کتاب قرار گیرد. نویسنده در صفحه 19 به این مورد اشاره داشته که امروزه مفهوم طبقه از معنای مارکسی آن که با پایگاه اقتصادی تعریف میشد تغییر کرده است. به عبارتی ، «پارادایم تولید» جای خود را به «پارادایم مصرف» آنهم از نوع فرهنگی آن داده است. از آنجا که بنیان کتاب حول محور مصرف فرهنگی است، ضرورت توجه به مفهوم چرخش فرهنگی دوچندان مینمود.
چارچوب نظری کتاب فوقالذکر، متکی بر بخشی از آراء بوردیو در خصوص طبقه و سبک زندگی است که بر مفاهیمی چون عادتواره، سلیقه و سرمایه نیز اشاره شده است. مهمترین خلاء مفهومی کتاب، مفهوم «تمایز» و مکانیسم «تمایز یافتگی» است که در بیانی کلی به آن پرداخته شده است. نویسندهی کتاب به جای نمایشی فیلمگونه از سیر تکوین سبک زندگی در طبقات مختلف، اسلایدهای منفردی ارائه کرده است که واقعیت را به صورت تصاویر منفرد نشان میدهند. ضروری بود نویسنده به مطالعه ی «خط سیر اجتماعی» دو طبقه ی مورد نظر بپردازد.
خط سیر غالباً به رابطهی بین سرمایهی اولیه و سرمایهی کنونی در فضای اجتماعی اطلاق می گردد. به عبارتی دیگر به رابطهی میان موقعیت اولیه و موقعیت کنونی در فضای اجتماعی گفته میشود. چرخش از یک خط سیر به خط سیر دیگر غالباً به رویدادهای جمعی، جنگها و بحرانها و غیره یا رویدادهای فردی، معاشرتها ، عشق و عاشقیها، بختها و اقبالها و غیره بستگی دارد که معمولاً اتفاقات (خجسته یا ناخجسته) نامیده میشوند؛ هرچند این رویدادها نیز به لحاظ آماری به موقعیت و قریحه کسی بستگی دارند که به سر او میآیند» (بوردیو، 1391: 163).
مفهوم «سرمایهی فرهنگی» نیز دچار «تقلیلگرایی» شده و از سه نوع سرمایهی فرهنگی مورد نظر بوردیو (متجسد، عینیتیافته و نهادینهشده) سخنی به میان نیامده است. و بدون توجه به این تشکیکات، سرمایهی فرهنگی را به صورت کلی تعریف نموده است.
نقد روششناختی کتاب، متوجه نمونهی آماری تحقیق است. نویسنده، دو گروه اساتید دانشکدهی علوم انسانی دانشگاه تهران را به عنوان نمایندگان طبقهی متوسط جدید و بازارایان تهران را به عنوان نمایندگان طبقهی متوسط قدیم (با شرط 10 سال سابقه فعایت در هر دو گروه) در نظر گرفته است و اقدام به مقایسهی ترجیحات آنان در زمینهی اوقات فراغت، شیوههای همسزگزینی و ... نموده و به تفاوت معنیدار بین ترجیحات دو گروه اذعان نموده است.
وی اظهار داشته که سرمایهی اقتصادی ملاک تمایز نیست و این سرمایهی فرهنگی است که عامل تمایز به شمار میرود تا جایی که بازاریان را مناسگگرا و دانشگاهیان را تساهلگرا معرفی نموده است. سئوالی که در این میان میتوان مطرح نمود آن است که: مقایسهی دو گروه که در هر سه نوع سرمایهی فرهنگی بوردیویی با یکدیگر اختلاف دارند، مقایسهای علمی است یا قیاسی مع الفارق است؟ دانشگاهیان به طور خاص در سرمایهی فرهنگی نهادینه شده و به گونهای عام در سرمایهی فرهنگی متجسد و عینیتیافته با بازاریان تفاوت دارند.
سرمايه فرهنگي بر مبناي نظر بورديو دو منبع مهم دارد: نخست عادتوارهها در زندگي خانوادگي و دوم تحصيلات. از ديدگاه بورديو تحصيلات از جمله متغيرهاي بسيار مهمي است كه ميتواند حتي جانشين عادت واره خانوادگي شود. زير