🔹 چرا نهادهای دموکراتیک در ایران فشل و ناکارآمد می‌شوند؟!.. مهران صولتی

🔹 چرا نهادهای دموکراتیک در ایران فشل و ناکارآمد می شوند؟!

@solati_mehran

✍ مهران صولتی

🌱 اظهارات موهن نماینده سراوان و واکنش افکار عمومی نسبت به آن هر چند که امری حاشیه ای محسوب می شود ولی از آن جا که توانست اندکی حساسیت شهروندان و فعالان سیاسی را نسبت به پدیده " ناکارآمدی مزمن" شکل گرفته در نهادهای انتخابی مانند مجلس و شورا برانگیزد امری مبارک محسوب می شود. از شگفتی های سپهر سیاست ایران هم می توان به راهکار های کاملا متقابل اصلاح طلبان و اصولگرایان درباره رفع این ناکارآمدی اشاره کرد. یعنی در حالی که اصلاح طلبان چاره کار را در حذف نظارت استصوابی شورای نگهبان برای حرکت به سوی حضور نیروهای شایسته تر در عرصه انتخابات می دانند، اصولگرایان به عکس در پی راه حل هایی برای سفت تر کردن کمربند این نظارت بر اندام نحیف انتخابات ایران هستند! همین امر نشان می دهد که به دلیل فقدان شکل گیری یک گفت و گوی ملی میان جناح های سیاسی، ما در عمل با شکاف عظیمی از سوء تفاهم ها و اختلاف نظر های حاد مواجه هستیم. در هر صورت به نظر می رسد عواملی در فشل و ناکارآمد شدن نهادهای به جا مانده از انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی یعنی پارلمان و شوراهای اسلامی دخیل هستند که می توان آن ها را به شرح زیر فهرست کرد:

🖌 اقتدار گرایی: ایران اگر چه در دو سده اخیر چند جنبش سیاسی و دو انقلاب تمام عیار را پشت سر گذاشته است هنوز هم با پدیده اقتدار گرایی فردی دست و پنجه نرم می کند. روشن است که اقتدار گرایان همواره می کوشند تا از مسیر های شبه قانونی نهادهای انتخابی را از محتوا ساقط کرده و صرفا پوسته ای از آن را برای نمایش دموکراتیک حفظ نمایند!

🖌 امنیت گرایی: دو پدیده نفت و پیچیدگی های ژئو پلیتیک از عوامل مهم دور ماندن خاورمیانه از فواید دموکراسی محسوب می شود. وضعیتی که موجب غلبه امنیت بر آزادی و توجیه اقتدارگرایی در حکمرانی این کشورها شده است. جنگ های فرقه ای، حضور تحریک کننده اسراییل، رشد بنیادگرایی و حضور پررنگ ابر قدرت ها از عوامل تقویت امنیت گرایی در منطقه محسوب می شود!

🖌 استثناگرایی: اقتدار گرایان همواره می کوشند تا با برقراری وضعیت اضطراری از قاعده مند شدن امور جلوگیری کنند. از همین رو است که می کوشند با پررنگ کردن وضعیت های حساس و استثنایی سیاست، توجیه مناسبی را برای تعطیل یا فشل کردن نهادهای انتخابی بیابند. روشن است که استثناگرایی می تواند قانون مداری را به تعویق انداخته و از نظارت کارآمد مردمی بر عملکرد اقتدارگرایان بکاهد!

🖌 اقتصاد نفتی: نفت با خود تمرکزگرایی و دولتی شدن اقتصاد را به همراه می آورد. اقتصادی که به دلیل بی نیازی از حمایت مردمی( مالیات)، می تواند توسن ماجراجویی را در سیاست خارجی به حرکت در آورده و به قیمت رفاه زدایی از جامعه، اقتصاد را به گروگان بگیرد. در این میان بخش خصوصی و نهادهای انتخابی می توانند مانعی مهم بر سر فرآیند پول پاشی، توده سازی و مطیع پروری محسوب می شوند که باید حذف یا ناکارآمد شوند!

🖌 فقدان نظام حزبی: هیچ دموکراسی نمی تواند بدون وجود یک نظام حزبی کارآمد به حیات خود ادامه دهد. توازن میان احزاب سیاسی می تواند به تداول قدرت انجامیده و از مطلقه شدن آن جلوگیری کند. همچنین نظام حزبی می تواند با کادر سازی سیاسی موجبات تقویت شایسته سالاری را فراهم نماید. از همین رو اقتدارگرایان همواره می کوشند تا با در تنگنا قرار دادن احزاب موثر از فراگیری و تاثیر گذاری آن ها کاسته و نهادهای انتخابی را به محافلی قابل کنترل و فاقد پرنسیب های سیاسی تبدیل نمایند!

🔹 نکته پایانی : شاید هیچ دوره ای در ایران نتواند از نظر پویایی و تنوع اجتماعی با روزگار کنونی برابری کند. جوانی و با سوادی جمعیت، ارتباطات جهانی و مطالبه انتخاب آزادانه سبک زندگی ایجاب می کند که نهادهای انتخابی هر چه بیشتر در جامعه تقویت و تغییرات را در جامعه جاری نمایند. با این زمینه است که هر تلاشی برای فشل یا ناکارآمد سازی این نهادها می تواند روابط سیاسی را دچار تصلب و جامعه را گرفتار عدم تعادل سازد!

@solati_mehran

#نهادهای_انتخابی
#مجلس
#ناکارآمدی