🔹 نامه‌ای که ارزش چندبارخواندن را دارد!.. مهران صولتی

🔹 نامه ای که ارزش چندبارخواندن را دارد!

@solati_mehran

✍ مهران صولتی

🌱نامه سرگشاده ۴۰۰ نفر از فعالین دانشجویی خطاب به روشنفکران ایران( پست بعدی)، از آن دست متونی است که ارزش بارها خواندن را دارد. لحن دردمندانه نامه در کنار صداقت عریان آن به اندازه کافی در مخاطب شور می آفریند و بر جانش شرر می ریزد. دانشجویان دغدغه مند در این نامه کوشیده اند تا با کنار زدن لفافه ها و تعارف های مرسوم به اصل مطلب پرداخته و از حاشیه روی پرهیز کنند. خواسته آشکار دانشجویان هم این است که در هنگامه بحران های مختلف که گریبان گیر جامعه ایران شده است روشنفکران بکوشند تا با گذار از کلی گویی های مرسوم و منتقدانه نقش تاریخی خود را ایفا نمایند. جدی گرفتن جامعه و امر اجتماعی، گذار از مدل های کلاسیک تحول خواهی، ورود به عرصه گفت و گوی جدی با یکدیگر، تبدیل آرمان ها به برنامه های امکان پذیر و نقد کارنامه جریان های سیاسی از سوی خود سیاستمداران بخشی از پیشنهادهای دانشجویان به روشنفکران در این نامه است. اهمیت این نامه بیش از همه در تاکید بر سازمان یافتگی فعالیت ها است. به باور برخی از جامعه شناسان مسئله اصلی جامعه ایران عبارت از " بی مسئله" بودن آن است. به عبارت دیگر از آن جا که میان روشنفکران بر سر مسئله بودن یا نبودن مشکلات کنونی جامعه اختلاف وجود دارد هیچ گونه اجماعی بر سر پروبلماتیزه یا مسئله مند شدن یک معضل شکل نمی گیرد. بنابراین دعوت به فاصله گرفتن روشنفکران از پراکندگی در تشخیص مسائل می تواند راه موثری برای خروج از بن بست کنونی باشد. از سوی دیگر جامعه فاقد گفت و گوی ایران با پدیده عجیب دیگری نیز روبرو است. بر خلاف جوامع دیگر که در آن ها روشنفکران با یکدیگر گفت و گو و جامعه از روشنگری های آنان سود می برد، در ایران ما شاهد حاکمیت روابط مرید- مرادی در عرصه روشنفکری و به تبع آن مونولوگ روشنفکران با پیروان شان مواجه هستیم. روشن است که در چنین شرایطی نه تنها ما شاهد رشد تقکر انتقادی نیستیم بلکه با تبدیل روشنفکران به رهبران سیاسی هر چه بیشتر از حوزه اندیشه ورزی فاصله می گیریم. بنابراین تلاش سازمان یافته برای شکل گیری گفت و‌گو میان روشنفکران می تواند از اهمیت زیادی برخوردار باشد. اما آن چه در نامه سرگشاده دانشجویان مفقود بود و باید بیش از پیش به آن پرداخته شود مباحثه بر سر تعیین نیروی تغییر در جامعه ایران است. روشن است که بدون وجود جنبش های اجتماعی نمی توان نسبت به تحقق مطالبات ذکر شده خوش بین بود. اینکه در افق ۱۴۰۰ می توان به کارگران، معلمان، دانشجویان یا ائتلافی از آن ها برای پایه گذاری یک جنبش اجتماعی فراگیر برای تغییر امید بست می تواند یکی از محورهای گفت و گوهای آتی باشد. همچنین برای نقد خودخواسته جریان های سیاسی نیز راه کاری مشخص نشده است. پرواضح است که هیچ جریانی بدون مطالبه جامعه به سوی خودانتقادی حرکت نمی کند بنابراین تجمیع درخواست های نقد گذشته گرایش های فکری- سیاسی باید به صورت سازمان یافته مورد پیگیری قرار گیرد. در مجموع نقاط قوت این نامه ان قدر زیاد است که می توان به راحتی بر وجود برخی کاستی های آن چشم پوشید. فقط باید امیدوار بود که پروژه گفت و گوی اجتماعی مورد نظر دانشجویان در این فضای سرد و ناامید کننده به حال خود رها نشده و به صورت جدی و سازمان یافته مورد پیگیری قرار گیرد.

#نامه_سرگشاده
#دانشجویان
#روشنفکران