✍️ میکی اندو در سونامی ژاپن و دکتر مهدی وریجی در کرونای ایران

✍️ میکی اندو در سونامی ژاپن و دکتر مهدی وریجی در کرونای ایران

✍️ میکی اِندو در سونامی ژاپن و دکتر مهدی وریجی در کرونای ایران

⭕️ در سمیناری که زمستان دوسال پیش در دانشگاه لیهای پنسیلوانیا برگزار شد بیست دقیقه فرصت بود که در خصوص سونامی و زلزله 2011 #توهوکو_ژاپن و رفتار سازه های فولادی در جریان #سونامی صحبت کنم. بحثهای مختلفی همچون نحوۀ ورودِ آب به شهرها، مکانیزم خرابی ساختمانها تحت فشار آب، برخورد آوار به ساختمانها، آتشِ بعد از سونامی و... . اما از میان ساختمانهایی که در پرزنته نشان داده شد، یک «ساختمان سه طبقه» بیش از همه بحثها مورد توجه حاضرین قرار گرفت. این ساختمان که در نزدیکی ساحل شهر #مینامی_سانریکو قرار دارد یک ویژگی دارد. این ساختمان، محلِ ادارۀ «مدیریت بحران شهر مینامی سانریکو» بوده است و زمانی که زلزله رخ میدهد و سیستم هایِ هشدار، وقوعِ سونامی را اعلام می کنند، افسر مسئول [طبق وظیفه] در پشت بلندگو شروع می کند به گفتن: «سونامی-سریعتر بِدوید». [در ژاپن اعلامِ هشدار بحران (زلزله، آتش و...) هم از طریق موبایل، هم تلویزیون، و هم بلندگوها انجام می شود].
در دقایقی که او مشغول تکرار کلمه «سونامی-سونامی» بوده خودش [از پنجره] شاهد رسیدن موجِ آب از سمت اقیانوس به داخلِ شهر و نزدیک شدن آب به ساختمانشان بوده، اما محل کارش را ترک نمی کند و پیوسته در بلندگو فریاد می زند «سونامی-سونامی-سریعتر بدوید...» . آب به این ساختمان می رسد و ساختمان دستخوش امواجِ سهمگین آب و آوار می شود؛ ولی همچنان از بلندگوهایِ شهر صدایِ فریادِ سونامی-سونامی تکرار می شود. تا آنکه آب ساختمان را در برمیگیرد و سرانجام آن صدا خفه می شود.
آب از روی سقفِ ساختمان سه طبقه عبور می کند و دیگر صدایی در شهر پخش نمی شود. افسر کشیک شهرداری که این کار را می کند و جانش را بر سر وظیفه اش می نهد دختر ژاپنی بیست و پنج ساله ای بوده که چندگاهی قبل ازدواج کرده بوده. یک تازه عروس. نکته ی این ماجرا این است که یکی از دوربینهای شبکه #ان_اچ_کی که برفراز کوهِ مجاورِ شهر قرار داشته، ورود سونامی به شهر [واین ماجرا را نیز] فیلمبرداری کرده است. این میزان «پایبندیِ یک شهروند» به وظیفه و شهرش پس از گزارش خبری ان.اچ.کی در #ژاپن بسیار ستوده شد. آن روز پس از اینکه در جمعِ اساتیدی از گروه زلزله و سازه دانشگاههای سان دیگو، برکلی، لیهای، بالتیمور و... این ماجرا را تعریف کردم انتظار نداشتم که این میزان واکنشِ افراد را بعد از پرزنته ببینم.

⭕️ خانم میکی اِندو در ژاپن به عنوان یک قهرمان ملی شناخته می شود اما شاید روزی گمان نمی کردیم که در کشاکش حوادث و روزهای صعب، اینهمه مشابهِ #ایرانی آن شهروند #ژاپنی را به چشمان خود ببینیم. دیروز دکتر مهدی وریجی ، پزشک و رئیس درمانگاه منطقه 21 شهرداری تهران که در مسیر کار و ایفای مسئولیت خود و در نبرد با #سونامی_کرونا، به ویروس مبتلا شده بود [و ویدئوی کوتاه و صمیمی خود را پس از ابتلاء برایمان در شبکه های اجتماعی فرستاده بود]، جانِ خود را در مسیر مبارزه از دست داد و سرزمین ما تمام قد به احترام این پزشک پرتلاش برخاست. آن روز اگر در #ژاپن متحیّر از کار خانم اِندو بودیم امروز ولی گوشه گوشۀ آب و خاک ایران مهدی وریجی هایی را به نمایش گذاشته که تا دو ماه پیش شاید گمان می کردیم کارگاهِ آب و گِل ایران دیگر از پرورش این عصاره، عاجز بوده است اما خیر!

⭕️دکتر مهدی وریجی، یکی از انبوه پزشکان و پرستارانی است که این روزها در گوشه گوشه فلات ایران [به رغم کمبود امکانات و برخی بی تدبیریها] بی صدا و خاموش در مقابلِ سونامی ایستاده اند. پُستهای خود را ترک نکرده اند. رسیدنِ امواجِ آب را از پنجره به چشم دیدند و پیوسته تکرار می کردند: «لطفا #در_خانه_بمانید ».

⭕️با مهندس حسین وریجی در دوره دانشگاه چهارسال همدوره بودیم و از گذر ایام و آن سالها می دانستم که این خانواده پیش از این یکبار پدر را در جنگ هشت ساله تقدیم آب و خاک ایران کرده است اما آن روز که ویدئوی کوتاه مهدی در شبکه های اجتماعی منتشر شد🔻 که می گفت: «دوستتان دارم» و می گفت: «تب دارم» گمان نمی کردیم که مادرِ این خانواده قرار است دلبندِ دیگرش را هم تقدیم این سرزمین کند.
به احترام مادر، می ایستیم و شرمسار از این بزرگوار در #تربیت فرزند برومند.

فرزندی را به روزگارِ غیبتِ پدر اینگونه نیکو پرورش دادی که اینطور تا آخرین لحظه ی ورودِ امواجِ #سونامی ، پُستِ سازمانی اش را ترک نکرد و تا آخرین لحظه مردانه ایستاد. و آخرین کلامش وقتی که اینطور از تب می لرزید این بود: «دوستتان دارم».

▪️مادر! تو مادرِ مایی.
▪️مادر! چه برومند فرزند که پروردی و چه نیکو سخن گفتن که به او آموختی: «دوستتان دارم در تب؟!»
▪️مادر! مگر می شود از تب لرزیدن و فرشته مرگ را در حوالیِ خود دیدن و بعد اینطور دلکش و روان سخن گفتن که: «دوستتان دارم»؟
▪️مادر! کی به ساری بیائیم و کی بر دستانت بوسه زنیم؟...


t.me/solseghalam