همه ساله نباشد کامکاری. گهی باشد عزیزی، گاه خواری

#ادبیات

همه ساله نباشد کامکاری
گهی باشد عزیزی، گاه خواری

در این صندل‌سرای آبنوسی
گهی ماتم بُوَد گاهی عروسی

بسا رخنه که اصلِ محکمی‌هاست
بسا اندُه که در وی خرّمی‌هاست

فلک چون کار سازی‌ها نمايد
نخست از پرده بازی‌ها نمايد

بسا قفلی که بندش ناپديد است
چو وابينی نه قفل است آن، کليد است

به صبر از بند گردد مرد رَسته
که صبر آمد کلید کارِ بسته

گشاید بند چون دشوار گردد
بخندد صبح چون شب تار گردد


#نظامی

@taft_Iran