سعدیا دیده گشا، حالت دنیا بنگر. ماجرای دل آواره‌ی شیدا بنگر

#ادبیات

سعدیا دیده گشا، حالت دنیا بنگر
ماجرای دل آواره‌ی شیدا بنگر
بشریّت شده دیوانه‌ی خود‌خواهی و آز
حال این خودکُش دیوانه‌ی رسوا بنگر
به گمان تو بشر یک به یک اعضای همند؟!
اینک ای شیخ اجل، این همه اعدا بنگر
ملّتی غرقه به خون گشت و ننالید کسی
وضع همدردی و غمخواری اعضا بنگر
آدمی را که به نزد تو مقامی‌ست رفیع
لعبت فتنه و ویرانی و غوغا بنگر...
راستی و شرف و دوستی و مهر و وفا
حرفهایی‌ست که افتاده ز معنا بنگر
یک قدم دور تَرَک ملّتِ همسایه‌ی خویش
غرقه در آتش و خون بی‌کس و تنها بنگر
بدتر از ظلم هولاکو و زوال بغداد
حالت کشور آتش زده‌ی ما بنگر ...
شهرها سوخته در آتش بیداد و ستم
دود آن سر زده در گنبد خضرا بنگر
بی خدا خانه خدا شد به دیار اسلام
غفلت مؤمن و ترسیدن بی‌جا بنگر ...


خلیل الله خلیلی؛
شاعر معاصرِ افغانستان
( کتاب چشمه‌ی روشن
#غلامحسین_یوسفی )

@taft_Iran