🌷کانال تـافــت🌷 مخفّف: تاریخ،ادبیات،فلسفه،فرهنگ،تمـدّن #تاریخ #ادبیات #فلسفه #فرهنگ_و_تمدن هشتگ مورد علاقهی خود را انتخاب کنید
🌷اهمیت سیاحتنامهی ابراهیمبیگ🌷. بخش اول؛
🌷اهمّیّت سیاحتنامهی ابراهیمبیگ🌷
بخش اوّل ؛
ادوارد براون مینویسد: سیاحتنامهی ابراهیمبیگ که انتشار آن همزمان با دورهی طغیان مادّهی عدم رضایت بود، در تحریک حسّ نفرت و انزجار مردم ایران نسبت به حکومت مخرّب و افتضاحآمیز مخصوص دورهی سلطنت مظفّرالدّین شاه نقش بزرگی داشته و شهرت بسزایی در میان عامه به هم زد.
از نوشتههای ناظمالاسلام کرمانی در تاریخ بیداری ایرانیان در مییابیم که محفلها و انجمنهای آزادیخواه، پیش از مشروطه، هیچ کتاب آموزش تئوری برای تقویّت و تربیّت دانش سیاسی خود نداشتهاند جز کتاب سیاحتنامه ابراهیمبیگ. ناظم الاسلام یادآوری میکند که این کتاب را روحانیِ مردم گرا سیّد محمّد طباطبایی به او داده بود و در انجمن مخفی که از فرزانگان و فضلای ناراضی تشکیل شده بود آن را میخواندهاند و «... اهالی انجمن و فداییان بعضی به حالت تبّاکی(گریه کردن) و بعضی از کثرت حزن و غم از خود رفته و حالت بُهت به آنها دست داده تا چندی حالت یک کلمه سخن گفتی باقی نبود. همّ و غم غریبی عارض هر یک گردیده، به اوضاع غریبهی مملکت و گرفتاری عجیبه این ملّتِ سر به گریبان تعجّب و حیرت و سرافکندگی و فکرت فرو برده...»
احمد کسروی در تاریخ مشروطهی ایران علاوه بر نقش کتاب در محافل روشنفکری، به تأثیر تودهایِ آن در انبوه ایرانیان اشاره دارد و مینویسد: «ارج آن را کسانی دادند که آن روزها خواندهاند و تکانی را در خواننده پدید میآورد و به یاد میدارند. انبوه ایرانیان که در آن روز خو به این آلودگیها و بدیها گرفته بودند و جز از زندگانی بدِ خود به زندگانیِ دیگر گمان نمیبردند از خواندن این کتاب تو گفتی از خواب بیدار میشدند و تکان سخت میخوردند. بسیار کسان را توان پیدا کرد که از خواندن این کتاب بیدار شده و برای کوشیدن به نیکیِ کشور آماده گردیده و به کوشندگان دیگر پیوستهاند.»
کسروی در جای دیگر بر شخصیّت دلاور و مبارز حاجی مراغهای و همفکرانش تأکید میکند: «تنها به چاپ رسانیدن چنین کتابی در آن زمان انگیزهی نابودیِ چاپ کننده توانستی بود. این نه نیک است که به رشک، نیکیهای کسان را نپذیریم.»
عبداللّه مستوفی در کتاب شرح زندگانی من یک جا سیاحتنامه را همراه با کتاب احمد اثر طالبوف و رسالههای اقبالالدّوله یکی از سه اثر ممتازی میشمارد که در تغییر رژیم استبداد به مشروطه مؤثّر بودهاند. وی مینویسد:
«خبر این آزادی(سرکارآمدن مظفّرالدّین شاه سلیمالنّفس) که به خارج سر حدّات رسید ایرانیانی که از مدّتها پیش در خارجه رحل اقامت افکنده و قلم نویسندگی داشتند به شوق آمدند. روزنامهی حبلالمتین کلکته، روزنامهی ثریّا و پرورش و حکمت در مصر و کتاب احمد و سایر رسایل طالبوف تبریزی مقیم قفقاز و بالاخره کتاب ابراهیمبیگ و از همه بالاتر خطابههای اقبالالدّوله هندی که تمام در خارج ایران چاپ شده بود نتیجهی این تغییر سلطنت گردید... دیگر مثل دورهی ناصرالدّین شاه نبود که کسی جرأت بیان اوضاع و ترتیبات اجتماعی و سیاسی ملل و دُوَل اروپا را نداشته باشد. هرکس هرچه میدانست بی پروا صحبت میکرد. اهل مطالعه که سابقاً جز کتب قدیمه چیزی نمیخواندند باخبر شدند که خیلی مطالب خواندنی از قماش دیگر هست. خواندن کتابهای طالبوف و ابراهیمبیگ و خطابههای اقبالالدّوله و مقالات روزنامههای چاپ خارج رواجی پیدا کرد.»
@taft_Iran