‍.. 🌷شعری در وصف بزرگداشت امیر کبیر🌷. از استاد فریدون مشیری: …

‍ #ادبیات

🌷شعری در وصف بزرگداشت امیر کبیر🌷
از استاد فریدون مشیری:



رميده از عطش سرخ آفتاب كوير،

غريب و خسته رسيدم به قتلگاه امير،

زمان، هنوز همان شرمسار بهت‌زده،

زمين، هنوز همين جان‌سخت لال شده،

جهان هنوز همان دست بسته‌ی تقدير !

هنوز ، نفرين می‌بارد از در و ديوار

هنوز ، نفرت از پادشاه بد كردار

هنوز وحشت از جانيان آدمخوار !

هنوز لعنت بر بانيان آن تزوير

هنوز دست صنوبر به استغاثه بلند ،

هنوز بيد پريشيده سر‌فكنده به زير ،

هنوز همهمه‌ی سروها كه:
"ای جلاد
مزن ! مكش ! چه كنی؟ های ؟!
ای پلید شریر


چگونه تيغ زنی بر برهنه در حمام؟

چگونه تير گشايی به شير در زنجير؟ "


هنوز ، آب به سرخی زند كه در رگ جوی،

هنوز

هنوز

هنوز

به قطره قطره‌ی گلگونه، رنگ می‌گيرد،

از آنچه گرم چكيد از رگ امير‌كبير !

نه خون، كه عشق به آزادگی، شرف، انسان

نه خون، كه داروی غم های مردم ايران !

نه خون، كه جوهر سيّال دانش و تدبير ؛


هنوز زاری آب ،

هنوز ناله‌ی باد ،

هنوز گوش كر آسمان، فسونگر پير !

هنوز منتظرانيم تا ز گرمابه

برون خرامی* اي آفتاب عالم گير

« نشيمن تو نه اين كنج محنت آبادست

تو را ز كنگره‌ی عرش می‌زنند صفير! »**

به اسب و پيل چه نازی كه رخ به خون شستند،

در اين سراچه‌ی ماتم پياده شاه، وزير !

چون او دوباره بيايد كسی؟
_ محال... محال..

هزار سال بمانی اگر ،
چه دیر..
چه دیر...


پ‌ن:
*شنیده شد که پس از قتل امیر، مردم وقتی می‌خواستند از کاری محال نام ببرند، می‌گفتند: "وقتی امیر از گرمابه بیرون آمد"

**بیت از حضرت حافظ تضمین شده است.


#فریدون_مشیری

@taft_Iran