هر امر عینی، و هر چیز بیرونی، از آن جا که همواره صرفا چیزی است که درک شده، و چیزی است که شناخته شده، همواره صرفا غیر مستقیم و ثانو

هر امر عینی، و هر چیز بیرونی، از آن جا که همواره صرفا چیزی است که درک شده، و چیزی است که شناخته شده، همواره صرفا غیر مستقیم و ثانوی می‌ماند؛ و از این رو، هرگز و به هیچ رو نمی‌تواند زمینه‌ی نهایی تبیین امور یا نقطه‌ی آغاز فلسفه گردد. پس #فلسفه برای نقطه‌ی آغاز خود به چیزی نیاز دارد که مطلقا بی‌واسطه باشد؛ اما روشن است که چنین امری مطلقا بی واسطه‌ای فقط آن چیزی‌ست که به #خودآگاهی داده می‌شود، و درونی است، یعنی امر ذهنی. بنابراین، از درخشانترین وجوه کار #دکارت این است که وی نخستین کسی بود که فلسفه را از خودآگاهی آغاز کرد. فلاسفه‌ی راستین به ویژه #جان_لاک و #برکلی و #کانت نیز هر یک به شیوه‌ی خود تاکنون به دنبال کردن این طریق ادامه داده‌اند و در نتیجه‌ی تحقیقات ایشان بود که من به سوی تشخیص و کاربرد نه یک، بلکه دو داده‌ی کاملا متفاوت #شناخت بی‌واسطه در خودآگاهی، یعنی #اراده و #تصور سوق داده شدم.




#جهان_همچون_اراده_و_تصور
#شوپنهاور



https://t.me/toreyejan