در وهله نخست، ارتباط یک شخص خاص نیست، بلکه نگرش و جهت‌گیری منش انسان است که رابطه‌ی او را با کل جهان، و نه با یک خاص، تعیین می‌کند

🔹#عشق در وهله نخست، ارتباط یک شخص خاص نیست، بلکه نگرش و جهت‌گیری منش انسان است که رابطه‌ی او را با کل جهان، و نه با یک #معشوق خاص، تعیین می‌کند. انسان اگر فقط یکی را دوست بدارد و نسبت به دیگر هم‌نوعان خود بی اعتنا و بی تفاوت باشد، پیوند او عشق نیست، بلکه نوعی بستگی همزیستی و تعاونی یا خودخواهیِ گسترش یافته است.

🔸با وجود این اکثر مردم فکر می‌کنند علت به وجود آمدن عشق، وجود معشوق است، نه #استعداد_درونی. در حقیقت، آنان حتی فکر می‌کنند چون هیچ‌کسِ دیگری را جز معشوق دوست ندارند، این خود نشان‌دهنده‌ی شدت عشقشان است. این همان سفسطه‌ای است که مثلا بدان اشاره رفت‌.

🔹چون چنین فردی نمی‌تواند درک کند که عشق نوعی فعالیت و نوعی قدرت روحی است، خیال می‌کند تنها چیز لازم پیدا کردن یک معشوق مناسب است و پس از آن بقیه‌ی کارها به خودی خود درست خواهند شد. این نگرش را می‌توان با نگرش آدمی که می‌خواهد نقاشی کند ولی به جای این‌که هنر و فن آن را یاد بگیرد، می‌گوید منتظر موضوع مناسبی برای نقاشی هستم و ادعا می‌کند که اگر موضوع را بیابد، زیباترین نقاشی‌ها را خواهد کشید، یکی دانست.

🔸اگر آدم واقعا کسی را دوست داشته باشد، حتما همه‌ی انسان‌ها، دنیا و زندگی را دوست می‌دارد. اگر من بتوانم به کسی بگویم "دوستت دارم"، باید توانایی این را هم داشته باشم که بگویم " من در وجود تو همه را دوست دارم"، با تو دنیا را دوست دارم، در تو حتی "خودم را دوست دارم".

#اریک_فروم
«هنر عشق ورزیدن»

@toreyejan

https://t.me/toreyejan