حاکمیت قانون همچنان حدیث زمان است …در حاشیه‌ی طرح موضوع گفتگوی ملی؛

حاکمیت قانون همچنان حدیث ِ زمان است .

در حاشیه ی طرح موضوع گفتگوی ملی ؛
جریانات و گروه های سیاسی برای حاکمیت قانون گفتگو کنند .


یادداشت : حسین سیوانی


گفتگو یک کنش اجتماعی و راهی برای فهمیدن است . بنیان ‌و اساس گفتگو فهم ‌‌و مفاهمه است . سقراط معتقد بود آفرینش معنا در پرتو گفتگو حاصل می شود . بدون گفتگو نمی توان انتظار شنیدن و همرأیی داشت . باید دانست که گفتگو برای مخالفت ورزیدن و حتی قانع کردن هم نیست . گفتگو با آمریّت و برای منفعل کردن شکل نمی گیرد . گفتگو ، بگو مگو ، جرّ و بحث بی حاصل نیست . آنچه برای زمین زدن ، مغلوب کردن ، منفعل کردن و کنار گذاشتن و محکوم کردن است گفتگو نیست جدال ، مجادله ، منازعه و ستیز است . جدال در لغت به معنای در هم پیچیدن دو نفر به هم می باشد به طوری که یک نفر ، نفر را دیگر زمین بزند .
طرح ِ ضرورت گفتگوی ملی برای بهبود شرایط کشور ، صیانت از منافع و امنیت ملی و یکپارچگی کشور ‌و... از جانب گروهها و جریانات سیاسی البته اقدامی ضروری و بسیار پسندیده هر چند دیر است .
من فکر می کنم دعوت به گفتگو در شرایط حاضر بیشتر از آنجا می آید که دو کشتی گیر ، زمان طولانی با هم گلاویز و در هم پیچیده اند و هیچکدام نباخته اما هر دو خسته اند و البته یکی خسته تر ؛ و لذا دعوت به گفتگو می کنند شاید برای تقسیم امتیازها و به نظر آنچه رخ می نماید این است طرفی که امتیازی بالاتر دارد در تن دادن به گفتگو تردید و شیطنت دارد و شاید پذیرش گفتگو برای او به قصد زمان گرفتن ‌برای تجدید قوا کردن برای باز گلاویز شدن باشد . می دانیم سیاست منازعه نیست بلکه دانش ، هنر و مهارتی برای مفاهمه است ولی مردم و ‌افکار عمومی درست یا نادرست تا به امروز از سیاست و گفتگو جدال ، مناقشه و منازعه را دیده اند ؛ هر چند قبول می کنیم که یک طرف بیشتر فضا را به سمت منازعه برده و مانع شکل گیری فضای مفاهمه ‌‌و گفتگو شده باشد ؛ مهم آنچه به دست آمده و نتیجه ای است که فعلا ً حاصل است و ...
خلاصه کنم ؛ برای من معلوم نیست که موضوع گفتگو در این میان چه خواهد بود و چرا از آن به گفتگوی ملی تعبیر می کنند ؟ هر چند می فهمم که قصد از این گفتگو ، به توافق رسیدن و تن دادن طرفین به حقوق اجتماعی ، سیاسی و فردی مردم و مطالبات قانونی مردم است .
باید بگویم در گام اول گفتگو باید هدفمند باشد و در گام بعدی ، معلوم شود این گفتگو : ۱ - : گفتگویی معنا محور برای رسیدن به نظرات مشترک است ؟ چنین گفتگویی در حوزه ی نظریه پردازان و صاحبان اندیشه است که بسیار مهم و ضروری است .
۲ - گفتگوی توافقی یا سهم محور است ؟
۳ - گفتگوی رقابتی و قدرت محور است ؟
در این واقعیت که زمان آن رسیده است همه ی جریانات ، گروه ها و فعالان عرصه ی سیاست منش ، روش و رویکرد خود را در قالب یک نظام ملی مبتنی بر منافع حیاتی کشور ‌و ملت تعریف و هماهنگ کنند هیچ تردیدی نیست ؛ اما این خود نیازمند ساماندهی حوزه ی سیاست است و ... بر همین اساس هیچ فرد و جریان ِ منصف و‌دل در گرو ِ رشد ، توسعه ، امنیت و تمامیت کشور در ضرورت گفتگو شک و تردید ندارد ؛ اما نوع گفتگو و‌موضوع گفتگو مشخص نیست ..
به دلایل متعدد که تفصیل می طلبد ؛ بهتر است زمینه و بستر گفتگوی معنا محور و‌ گفتگوی انتقادی برای جامعه ، نخبگان علمی و طبقات و‌اقشار مختلف و رسانه ها فراهم و به رسمیت شناخته شود و فضای گفتگو در عرصه ی جامعه شکل گرفته و صیانت شود و محصول این فضا برای حکومت و فعالان سیاسی لازم و بسیار ارزشمند خواهد بود .

و اما : گروه ها ، جریانات و فعالان عرصه ی سیاست بهتر است به شناخت قواعد بازی در میدان سیاست بپردازند و سیاست ورزی حرفه ای را بیاموزند و برای بازی در میدان سیاست در چهارچوب منافع حیاتی کشور تن به قانون و و قواعد داده و قانونمندی را بیاموزند و مفاهمه را در هماهنگی بر اساس قواعد بازی سیاسی و رعایت قانون جستجو کنند . برای ملت ‌و کشور خیلی سودمند خواهد بود که اینان از قانون تخطی نکنند و موضوع و مبنای گفتگو ی خود را رسیدن به مفاهمه با پذیرش حاکمیت قانون برای رسیدن به اهداف مشترک « منافع حیاتی کشور ‌‌ملت » تعریف کننند . بازیگری ، فعالیت و رقابت خود را در سپهر سیاست با موازین قانونی تنظیم نمایند . قانون اساسی و دیگر قوانین موضوعه خط ‌معیار شناخته شده و خدشه ناپذیری است و ...


کانال نویسنده مطلب
@HosseinSeyvaniofficialchannel

@v_social_problems_of_iran