در جستجوی صداقت از دست رفته (قسمت دوم).. نهادینه شدن دروغ در جامعه‌ی ایرانی…!؟.. فرشاد میرزایی

در جستجوی صداقت از دست رفته (قسمت دوم)

نهادینه شدن دروغ در جامعه ی ایرانی…!؟

فرشاد میرزایی

آنچه درجامعه ی امروز ما قابل لمس ونمایان می باشد؛ نشان دهنده ی این واقعیت تلخ و نا امیدکننده است که آفتی به نام دروغ انسانهارا از مسیر انسانیت خود خارج نموده است؛ شاید بدین دلیل باشد که افراد جامعه دچار بی اعتمادی وناامنی نسبت به ساختارهای اجتماعی واز جمله دچار نوعی بدبینی وسوءظن بخاطر بی تدبیری و سوء مدیریت برخی از مسئولين جامعه شده اند؛بدین علت که احساس میکنند در مواجه با پیشامدها و چالش های اجتماعی خود را بسیار تنها می بینند؛و احساس یأس و اضطراب مینمایند؛و برخلاف جوامع توسعه یافته که در مواقع بحرانی و درمواجه با پیشامدها و فاجعه های اجتماعی ؛ ودر هرچالشی نه تنها مسئولین مربوطه پشت افراد جامعه را خالی نمی نمایند؛ بلکه خود نیز همگام و همپای با دیگر افراد جامعه بدنبال رفع آن چالش اقدام خواهند کرد؛به عنوان مثال کشور ژاپن بارها فاجعه ها و بحرانهای بزرگتر از بحرانهای بوجود آمده در کشور ما را تجربه نموده اند؛ اما همیشه با نوعی تعامل دوجانبه؛یعنی باحضور مستقیم مسئولين وبا کمک دیگر افراد جامعه با موفقیت و سربلندی از این بحرانها بیرون آمده اند؛نمونه هایی ازاین چالش ها و بحرانها ؛ سونامی سال ۹ ۲۰۰ که حتی شهردار و دیگر مسئولين پا به پای مردم بدون اکراه و تبعیض به مقابله با این پیشامد طبیعی برخواستند؛
ویادر فاجعه ی انفجار نیروگاه اتمی و یا وقوع زلزله های متعددی که در آنجا اتفاق می افتد؛ در چنین بحرانهایی همیشه؛ مردم متکی به دولت و دولت متکی به مردم بوده است؛وآنچه قابل تأمل میباشد این واقعیت است که این کشور به همراه چند کشور توسعه یافته ی دیگر مانند نروژ کمترین آمار و میزان فساد را درمیان دیگر جوامع دارا هستند؛ آری؛ ژاپن …!!! کشوری بافرهنگ و با مردمی فوق العاده از نظر صداقت کاری ورفتاری ؛ که مردم این کشور به همراه نروژ بیش از مردم سایر نقاط دنیا صادقترند؛ و نکته ی قابل توجه این است که ؛جوامعی که در آنها دروغ کمتر است ؛ آمار جرم و جنایت وفساد وتبعیض نیز در آنجا بسیار پایین تر میباشد؛و همه فارغ از هرگونه کیش و رنگ و نژادی همگی از تساوی حقوق و آزادی برخوردارند؛ وبیشترین رفاه اجتماعی را نیز در بین دیگر جوامع دارا هستند وسالهاست که هرگونه تبعیض را ریشه کن نموده اند؛؛ و اما کشورهایی که دروغ در بین آنها بیشتر است ؛فساد و نابرابری اجتماعی نیز در آنجا بسیار بالاست؛ مانند ونزوئلا و سومالی و نپال وافغانستان و ایران؛ که متاسفانه وضعیت جامعه ی کنونی ما از لحاظ رواج دروغ حتی از افغانستان هم بیشتر است…؛
به قول آلبر کامو که میگوید صادق بودن حتی در شر؛ بهتر از گمراه شدن در گرداب دروغ است؛ وای کاش کمی مردم و مسئولین جامعه ی کنونی ما نیز همانند؛ چشم بادامی ها اندوخته ای از صداقت و راستی داشتند؛ و از دروغ این پدیده ویران کننده ی اجتماع گریزان و روی گردان بودند؛ هرچند نقش ساختارهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی ؛ بخصوص نهاد خانواده در جهت راستگو نمودن فرزندان در سنین پایین بسیار حائز اهمیت میباشد؛ اما برای ریشه کن نمودن این پدیده ی مذموم نیازمند همتی بلند و صادقانه در میان آحاد جامعه و دیگرساختارهای اجتماعی است؛ که متاسفانه درجامعه ی کنونی ما این همت صادقانه اصلا وجود ندارد؛ در پایان این بحث لازم به ذکر میباشد ؛ که چندی پیش تعدادی از اساتید فرهیخته جامعه شناسی ؛ پیرامون چالش ها و بحرانهای موجود جامعه افاضات و تحلیل های مناسبی ذکر نموده بودند؛…با این مضامین که؛ سالهاست درمواجه با بحران ها و آسیب های اجتماعی گوشی برای شنیدن وجود ندارد؛که تحلیلی دقیق و بحق میباشد اماباید اذعان داشت سالهاست که این صداها شنیده میشود؛ اما اعتنایی به این صداها نمیشود؛ و اگر برفرض محال این صداها بازخوردی نیز داشته باشد؛همانند داروغه ی شخصیت کارتونی رابین هود ؛ در بوق و کرنا فریاد برمی آوریم ؛ آسوده بخوابید؛ شهر در امن و امان است؛ یعنی تنها با وارونه سازی واقعیت های موجود جامعه همه چیز را عادی جلوه میدهیم ؛ ویا نهایتا در بحبوحه وکشاکش پیشامدها و چالش های اجتماعی و در عمق فاجعه تازه بدنبال چاره ای برای مهار بحران موجود ؛ و متعاقبا مدیریت بحران دقیقه نودی تشکیل میدهیم؛ وهنگامی که فاجعه به وقوع پیوست؛ بدون هیچ حس شرمساری و پشیمانی؛ به کرسی ریاستمان محکمتر از قبل می چسبیم؛که مبادا گزند و خدشه ای بر آن وارد آید؛ ودر چنین مواقعی برای یافتن حقیقت گمشده در این جامعه ی افسون زده ؛ باید با هزاران دریغ و افسوس بانگ برآوریم وبگوییم ؛ در جستجوی صداقت از دست رفته …!!!

این متن را اگر می پسندید؛برای دیگران نیز ارسال بفرمایید۰
@v_social_problems_of_iran