✅ بررسی مسائل اجتماعی ایران در قالب ارائه مقالات ✅ ارائه مطالب اجتماعی ✅ مشاوره تحصیلی و پژوهشی ✅ مشاوره نرم افزار آمار spss تاسیس ۹۶.۴.۱۳ آیدی کانال @v_social_problems_of_iran
غریبۀ آشنا دوستت دارم بیا
غریبۀ آشنا دوستت دارم بیا
@v_social_problems_of_iran
✍️جورج زیمل، جامعهشناس آلمانی معتقد بود که آنچه در شهرهای بزرگ امروزی بیش از گذشته به چشم میخورد انواع ساعتهای کوچک و بزرگِ نصبشده در قسمتهای مختلف شهر است چراکه ویژگی شهر عقلانیت حسابگرانه آن است و زمانسنجی؛ یکی از مصداقهای این عقلانیت به شمار میرود. او معتقد بود که اگر ساعتهای شهر برلین حتی برای یکساعت به خواب روند معلوم نیست که این شهر دچار چه سرنوشتی گردد.
ما هرروز ناچاریم تا ساعت رومیزی را تنظیم کنیم یا به حافظه تلفن همراهمان بسپاریم تا در زمان مشخصی ما را از خواب بیدار کند. ما هرروز سر ساعت مشخصی کارهای معینی انجام میدهیم. مثلاً خانه را ترک میکنیم، در ایستگاه مترو یا اتوبوس حاضر میشویم، وارد محل تحصیل یا کار میشویم، در ساعت مشخصی به خانه برمیگردیم، به سالن ورزشی میرویم، در پارک قدم میزنیم، شام میخوریم و درنهایت در ساعت مشخصی هم میخوابیم. ولی ارتباط آنچه گفتم با مفهوم « غریبه آشنا» چیست؟ این نظم روزانه تعداد غریبههای آشنا در زندگی ما را افزایش میدهد.
مفهوم «غریبه» و مفهوم «غریبۀ آشنا» یکی از مفاهیم موردتوجه روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان بوده است. خود زیمل هم ازجمله جامعهشناسانی بود که بهطور مشخص دریکی از آثارش به مفهوم غریبه توجه کرد. ولی استنلی میلگرام جزو محققانی بود که در سال 1972 باب تحقیقات تجربی درباره « غریبۀ آشنا» familiar stranger را گشود. میلگرام «غریبههای آشنا» را در شهرهای امروزی یک پدیده اجتماعی میدانست. منظور از غریبههای آشنا کسانی هستند که ما با فواصل زمانی مشخصی آنها را میبینیم ولی با آنها ارتباط برقرار نمیکنیم. برای مثال ممکن است ما هرروز بین ساعت هفت و نیم تا هشت صبح افراد مشخصی را در ایستگاه اتوبوس، در صف نانوائی و یا به هنگام دویدن در پارک ببینیم ولی هیچوقت با آنها ارتباط برقرار نکنیم. حتی بهاحتمالقوی اگر یک روز آنها را در این مکانها نبینیم غیبتشان را کاملاً احساس کنیم. برای بررسی غریبههای آشنا، میلگرام با کمک دانشجویانش، ابتدا از چند ایستگاه اتوبوس عکس گرفت. یک هفته بعد آن عکسها را به مسافران منتظر در ایستگاهها نشان داد و از آنها خواست تا چهرۀ کسانی را که میشناسند علامت بزنند. جالب آنکه 89 درصد مسافران حداقل یک نفر را (یعنی یک غریبه آشنا را) در عکس میشناختند.
برخی از افراد برای ما ناشناساند. مانند یک رهگذر که ما او را فقط یکبار میبینیم. اینها غریبۀ کاملاند. برخی از افراد را هم میشناسیم و با آنها ارتباط داریم. اینها در دایره آشنایان ما قرار دارند. غریبههای آشنا بین این دو گروه قرار میگیرند. ما بافاصله زمانی مشخصی آنها را میبینیم ولی با آنها هیچ ارتباط کلامی نداریم. البته ما تظاهر میکنیم که به آنها توجهی نداریم یا آنها را نمیبینیم ولی در واقعیت توجه داریم. به همین دلیل برخی معتقدند که این هم نوعی ارتباط است. تصمیم به نادیده گرفتن یک فرد؛ خودش نوعی ارتباط به شمار میرود. میلگرام نوع ارتباط ما با غریبههای آشنا را شکلی از ارتباط یخزده یا منجمد میدانست. ارتباطی که شاید سالها بدون تغییر بماند. هرروز آنها را ببینیم ولی ارتباطی ایجاد نکنیم. نکته جالب آنکه ازنظر میلگرام این افراد ممکن است خارج از آن مکان، مثلاً خارج از آن ایستگاه اتوبوس یا مترو، اگر بهطور اتفاقی همدیگر را ببینند احساس کنند چهره آشنایی دیدهاند و احوالپرسی کنند ولی در آن مکانِ همیشگی؛ این کار را نمیکنند. او یکی از دلایل عدم ایجاد ارتباط را انباشتگی ذهن از اطلاعات مختلف و متنوع و بهبیاندیگر فوران اطلاعات میدانست. معمولاً اطلاعات زیاد درباره یک پدیده، افراد را محافظهکار و تصمیمگیری را دشوار میسازد. به همین دلیل کسانی که نگاه سادهتری به جهان دارند و ذهنشان مملو از اطلاعات مختلف نیست آسانتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند. بههرحال، شاید یکی از دلایل احساس تنهایی در شهرهای بزرگ امروزی، فرار از برقراری آسان ارتباط و تظاهر به ندیدن دیگران باشد.
با همه این اوصاف، با گسترش تلفنهای همراه و چشمهایی که در اتوبوس، مترو یا هر جای دیگری به صفحهنمایش آن دوختهشدهاند گویی تعداد غریبههای آشنا در زندگی روزمره ما روزبهروز کاهش مییابند. چون ما دیگر حتی متوجه حضور آشنایانمان در کنارمان نمیشویم چه رسد به غریبههای آشنا! بهتدریج همه در حال تبدیلشدن به غریبههای کاملاند.
▪️▪️نوشته: فردین علیخواه| جامعهشناس
✅ارسال نظر: @alikhahfardin
✅کانال نویسنده:@fardinalikhah
@v_social_problems_of_iran
.....................................................
yon.ir/ejT0g