🔳⭕️مقداد بی شعور نیست.. جا آخر دنیاست

🔳⭕️مقداد بی شعور نیست

@v_social_problems_of_iran

این جا آخر دنیاست. اینجا حتی امکانات ساده‌ای مثل گاز و تلفن و دسترسی به اینترنت ندارد. بچه‌های ته دنیا از میان تمام نداشتن‌ها، معلمی دارند که کمر بسته به تحقق آرزوهایشان. معلمی که با موتور سیکلتش سرویس مدرسه بچه‌ها هم هست. مقداد (همان آقا معلم) تا کنون چه کرده؟

330 کیلومتر با عشایر شهر شیروان کوچ کرده تا دانش آموزان از درس محروم نشوند.
400 میلیون تومان از فضای مجازی جمع کرد تا خرج آموزش و بهداشت کودکان کند.
برای 6000 هزار دانش آموز، کمک هزینه پوشاک، درمان و آموزش فراهم کرده است.
و برآوردن هزاران آرزوی معصومانه بچه ها مثلا دیدار با کیمیا خانم (مهراوه شریفی نیای سریال کیمیا)

مقداد باقرزاده از روزهای اول کارش می گوید: خانه ای که در آن سکونت گزیدم، کاهگلی و پر از خفاش بود. ساعت سه صبح از خانه حرکت می کردم تا هشت صبح به مدرسه برسم. از شنبه تا چهارشنبه در روستا زندگی می کردم. با زبان و گویش مردم که ترکمن بودند، آشنا نبودم. گاهی مورد حمله سگ های وحشی و گرگها قرار می گرفتم. در مسیر روستا رودخانه های خروشانی وجود دارد که هنوز هم پل مناسبی برای عبور و مرور ندارد. اما ادامه دادم. حالا برای آنکه فضای کاری مقداد آشنا شویم دو خاطره از وی را با هم مرور کنیم:
خاطره اول: اینجا وضعیت خانواده‌ها به گونه‌ای نیست که بتوانند کادویی گرانقیمت برای روز معلم تهیه کنند؛ برای همین تا به حال هرکسی در حد توانش هدیه‌ای آورده است. یکی بیسکوییت، یکی شکلات. دیگری از سر راهش گلی می‌کند و می‌آورد. اما سه چهار سال پیش اتفاق جالبی افتاد. یکی از بچه ها نگاه کرد که بقیه با خودشان هدیه‌ای آورده‌اند و او چیزی نیاورده. زنگ تفریح اجازه گرفت و رفت و بعد با یک نایلون برگشت. تقریبا دو کیلو پیاز جمع کرده بود به عنوان هدیه! واقعا این هدیه به من چسبید.

خاطره دوم: من صبح های شنبه معمولا خسته از راه می رسم. یک روز بچه ها به من گفتند: اجازه شما آدمی؟! گفتم یعنی چه؟ بچه ها گفتند: یعنی شما خسته می‌شوید؟ گرسنه می‌شوید؟ اصلا غذا می‌خورید؟ که من مجبور شدم برای بچه ها توضیح بدهم که بچه ها من هم مثل بقیه آدمها غذا می‌خورم من هم نهار می خورم. من هم خسته می‌شوم حتی! اوایل فکر می‌کردند من آدم فضایی هستم.

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
مقداد بی شعور نیست. او هم می داند و می بیند که مشکلات زیادی داریم. فساد، ناکارآمدی، گرانی و ... او هم شعورش می رسد که تا زمانی که متغیرهای ساختاری عوض نشوند، بسیاری از مشکلات پابرجا خواهند ماند. مقداد پیش خودش می گوید شاید نتواند زندگی 80 میلیون ایرانی را تغییر دهد اما زندگی 80 دانش آموز ته دنیایی را که می تواند! اصلا چه کسی می داند شاید یکی از همین دانش آموزان آقامعلم ما، نخبه ای باشد که قرار است تغییرات ساختاری در کشور ایجاد کند. مقداد بی شعور نیست او شعور دارد و می فهمد. او دست به کار شده است.
ممکن است بلافاصله بگویید که امکان، زمان، فرصت یا جسارت مقداد شدن را ندارید. در جواب باید بگویم که همه ما می توانیم. یونپ (برنامه محیط زیست سازمان ملل) چند توصیه کرده است که همه می توانند آن را انجام دهند. چند تایش را با هم مرور کنیم:
هر نفر می تواند یک روز بیشتر در هفته از رژیم غذایی گیاهی استفاده کند و گوشت نخورد (البته به لطف افزایش قیمت ها این بند دارد خود به خود اتفاق می افتد). با رعایت این توصیه، پس از یک سال، میزان کاهش تولید گازهای گلخانه ای توسط هر نفر تقریبا برابر است با بیرون نیاوردن خودرو از منزل به مدت یک ماه.
هر کسی بلیت سفرهای خود را الکترونیکی تهیه کند و بلیت کاغذی دریافت نکند. برای تولید هر تن کاغذ 24 درخت تنومند قطع می‌شود
هر کسی تلاش کند تا از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی استفاده نکند. با رعایت این توصیه، علاوه بر کاهش تولید زباله های پلاستیکی، ۲۶۰ گونه جانوری نیز از خطر مرگ ناشی از خوردن زباله های پلاستیکی و گیر افتادن در آنها نجات پیدا می کنند.

تلاش کردن برای بهبودهای موردی/محلی/مقطعی اصلا به معنای ندیدن مشکلات عظیم ساختاری نیست. اما هر کسی می تواند دایره ای به شعاع ده متر اطراف خودش را بهبود دهد. دایره شما کجاست؟

مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki

@v_social_problems_of_iran