نوسلطانیسم؛ اولویت ترکیه آنکارا بر ترکیه‌ی استانبول. 📝احمد غلامی، دکتری جامعه شناسی

نوسلطانیسم؛ اولویت ترکیه آنکارا بر ترکیه‌ی استانبول
📝احمد غلامی، دکتری جامعه شناسی
پس از تشکیل دولت ملت مدرن و تحولات ساختاری در حوزه‌ی حقوقی/انضباطی آن، مفهوم دولت در معنای ملی آن جای خود را به ساخت آپارتوسی و شبکه‌ی همه جانبه‌ی زیست-سیاست در معنای دولت-امنیت داده است که از آن پس تسخیر و تنظیم کلیت جامعه اصل بنیادین حاکمیت و حکمرانی بوده است. در واقع مفهوم حکمرانی بسیار بیشتر از مفهوم قوام یک دستگاه سلطه در این دوره مستولی بوده است. طی این چرخش عظیم سیاسی، دولت مدرن همواره به میانجی مفهوم تدبیر و تنظیم اجتماعی و مدیریت مفهوم مرگ و بقاء عمومی از فرد و جامعه سلب معنا و بدنبال آن سوژه‌زدایی کرده است. نظامهای مدرن شرقی در معنای عام کلمه مصداق تمام قدی از استیلا و هژمونی دستگاه منفرد و متمرکز حاکمیت‌اند که می‌توان به تناظر دیدگاه ماکس وبر آن را سیاست سلطانیستی به حساب آورد. سلطانیسم ترکیبی از پدرسالاری شرقی و دستگاههای بوروکراتیک و میلیتاریستی مدرن است که در ترکیه‌ی مدرن می‌توان به صراحت کلام آن را یافت. حکمرانی نوین ترکیه و اشکال نوین حیات سیاسی آنگاه که با اندیشه‌ی سلطانیستی نظامهای شرقی ترکیب می‌شود، سویه‌های بسیار منقبض‌تری در توسعه‌ی سیاست مدرن به خود می‌گیرد که در دول غیرشرقی کمتر می‌توان برای آن مصادیقی پیدا کرد. حاکمیت نظام میلیتاری/ایدئولوژیکی تورکیه‌ی بعد از فروپاشی عثمانی، نماد کاملی از دولت-ملت مدرنی است که همواره در میان دو امر مطلوب معلق است؛ نخست گذشته‌ی طلایی‌ایی که تحت عنوان حاکمیت عثمانی جایگاه سلاطین عثمانی را حتی تا سطح خلفای راشدین ارتقاء بخشیده بود و دولت عثمانی را به مأمن تمام اقوام و امت اسلامی مبدل کرده بود و دیگری جهان توسعه‌یافته‌ی از نوع اروپای غربی و آمریکای شمالی با تمام نمادها و المان‌های نوین آن که در آن نظامی نوین از اقتصاد سیاسی جایگاه‌ها و موقعیت‌ها را بازتعریف کرده است. ساختار سیاسی دولت ترکیه‌ی اردوغانی در واقع در برزخی تاریخی/سیاسی در میانه‌ی این دو موقعیت قرار دارد. از طرفی در پی بازگشت به اقتدار چند ساله‌ی نظام سلطانیستی عثمانی است تا به یمن قدرشناسی از این دولت قدرتمند بازگشت شکوه و جلال ملی/اسلامیِ از دست رفته‌ی جامعه‌ی ترکیه را به این کشور بازگرداند و از سوی دیگر فرآیند مدرنیزاسیون و میل به شکلی از لیبرال دموکراسی از نوع غربی. این تمایل ثانویه در عین حال که امری مطلوب به حساب می‌آید، به مثابه‌ تهدید و مانع همچنان در قالب سبک زندگی نوینِ ترک‌ها میل دولت اردوغانی را به بازگشت به یک عصر کهن به چالش می‌کشد. بهترین نماد این دوگانگی، تفکیک ترکیه‌ی آنکارایی از ترکیه‌ی استانبولی است. ترکیه‌ی آنکارایی ترکیه‌ای مبتنی بر آراء و احکام میلیتاریستی و در واقع نبض اساسی قدرت حاکمه‌ی دولت امنیتی و دیپلوماتیکالی است که همواره در مناسبات سیاسی خود جهان عثمانی و اقتدار سلطانی این دوران را مورد نظر دارد و ترکیه‌ی استانبول نیز محصول شکاف و فقدان عظیمی است که ترکیه علیرغم اقتدار آنکارایی خود همواره احساس کرده و به میانجی فانتزی‌های استانبولی، بازارها، ژست‌ها، بدن نوین زن استانبولی، سکولاریته، پل‌ها، قایق‌های تفریحی، زندگی لاکچری و ... در پی پوشاندن آن است. در واقع ترکیه‌ی استانبولی، ساخت زیبایی‌شناختی مدرنیته‌ای را به تصویر می‌کشد که در واقع امر به تناظر فانتزی‌های خود، ابعاد سرکوبگرانه و دژخیمانه‌ی نظام حاکم و تکنولوژیهای سرکوب و اقتدار را می‌پوشاند. نوسلطانیسم اردوغانی به نسبت بیشتر دولتهای پیشین ترکیه چه در دوران اوزال و چه چیلر و حتی اربکان، گرایش بیشتری به ترکیه‌ی آنکارایی از خود نشان داده و همین خود از گرایش غالب وی به رشد دستگاه سرکوبِ اقوام و مخالفان (بالاخص بعد از کودتای نمایشی اخیر)، عملیات‌های نظامی، مداخلات نظامی در منطقه، ترویج اسلام‌گرایی و ضدیت با سکولاریسم که دستاورد نظام مدرن ترکیه بود و ... هویداست. این شکل غالب از ترکیه‌ی آنکارایی در هیئت حاکمیت نوین و نوسلطانیسمِ اردوغانی، سیاست‌های استانبولی ترکیه‌‌ی بعد از آتاتورک که ترکیه را به نسبت دیگر ممالک جهان اسلام متمایز و حتی پیشرو کرده بود، به چالش کشیده و راه را برای استقرار جامعه‌ی توتالیتر و مقتدرانه با مختصات جغرافیای سیاسی عثمانی هموارتر ساخته است.
کانال نویسنده مطلب
@Ahmad_gholami17548

@v_social_problems_of_iran