آفات رشد و توسعه.. دولت فربه مانع ساختاری توسعه …. یادداشت: حسین سیوانی …

آفات ِ رشد و توسعه

دولت ِ فربه مانع ساختاری ِ توسعه



یادداشت : حسین سیوانی



یکی از آفات مهم توسعه فربه شدن دولت و فزونی ِ جمعیت کارکنان بیش از نیاز نظام اداری است که نانخور از کیسه ی بودجه ی عمومی اند و فاقد هر گونه تأثیر ‌‌و نقش بنیادین در فرایند توسعه ی کشور ؛
“ توجه دارید که مقصود من آحاد ِ کارکنان شریف دولتی نیست که خاک پای تک تک آنها هستم ، قصد من نقد ِ نظام اداری و ساختار ِ نهاد دولت است “
این جماعت انبوه دولتی بیشتر به سنگی که می مانند که به مرور زمان حجیم تر و‌سنگین تر می شوند از گردن دولت آویزان و آن را از تحرک و‌چابکی باز میدارند . توجه به این نکته هم ضروری است که ورود و‌استخدام نیروهای شاغل دولتی از هیچ معیاری تبعیت نمی کند و شاخصی در پذیرش ، گزینش و اشتغال کادرهای دولتی در بخش مختلف اداری وجود ندارد . دولت با فربه شدن ِ بی دلیل و بی منطق و انباشته تر از نیروهای اغلب غیر مؤثر و بی انگیزه که به مرور “ هرچند با اغماض بگوییم ناخواسته “ چوب ِ لای ِ چرخ دنده های ماشین اداری شده و نهاد دولت را به سوی سیاه چاله ای که خود حفر کرده است می رانند و می اندازند در سیاهچاله ای که برای بیرون جستن از آن چراغ ها و نوراندازهای زیادی لازم است . دولت فربه و‌ چاق ساختارها را از کار انداخته و برنامه های رشد و‌توسعه را از مسیر منحرف و بی حاصل می کند و مجالی برای توسعه نمی گذارد و هر چه منابع در دست دولت است را می خورد و ... نگاه کنیم به بودجه های سالیانه و‌ مخارج هنگفت ِ جاری و‌هزینه های عمومی و پرسنلی دولت ؛ که نتیجه ی آن کارکرد ِ ضد توسعه ای است . رشد سرطانی دیوانسالاری به دولت مشخصی اختصاص ندارد این بیماری از قبل انقلاب آغاز و طی دهه های بعد از انقلاب به مرور تشدید و به یک بیماری مزمن و‌مقاوم در برابر هر درمانی تبدیل شده است . هیولایی که خود ساخته ایم و از وحشت زَهره ی نزدیک شدن به آن را نداریم و هر آن بیم می رود که توسط این هیولای زشت و بد ریخت و ترسناک خورده شویم . خسارت بارتر اینکه این دیوانسالاری موحِش تمایل به تمرکزگرایی دارد و ... حتی می توان یکی از دلایل مهاجرت های بی رویه به شهرهای بزرگ بشمار آورد . این دولت فربه و زمین گیر با مشخصات و ویژگی هایی که از نظر ساختاری ، روانشناختی ‌و مدیریتی دارد فاقد توانمندی لازم از هر حیث و ناکارآمد ناتوان از تصمیم سازی ، فاقد شخصیت و شجاعت لازم در تصمیم گیری و ریسک مورد نیاز و فاقد شایستگی های ضروری و در خور است ؛ و هرگز نمی تواند بار رشد و‌توسعه ی کشور را بر روی دوش های خود پذیرفته و آن را تا سر منزل مقصود حمل کند ؛ چنین نظام دولتی این بار ِ سنگین ، فاخر و نفیس را به هر بهانه ‌ی جزیی و هر مانع ِ ریز و درشت در مسیر را به فواصل اندک بر زمین می زند و ... حاصل دهه ها اجرای برنامه های رشد و‌توسعه را با این رویکرد بسنجیم ببینیم به چه نتیجه ی وحشتناک و پرحسرتی می رسیم . اضافه کنم بر مطالب ذکر شده فرهنگ و روانشناسی حاکم بر نظام اداری کشور را ؛ که اغلب هیچ نیرو و مدیر کارآمد ، مبتکر ، صاحب رأی و نظر ، کارشناس متخصص ، صاحب استقلال شخصیتی ، مسئول و وظیفه شناس و صاحب اصول و دارای چارچوب را بر نمی تابد و چنین نیروهایی را منفعل و یا از خود می راند ، در عمل آدم های فرومایه ، فرصت طلب و ... که تمام هنر و اهتمام شان برنده شدن در تقرب به کانون قدرت و تصمیم گیری ، گوش به فرمان ، اهل سعایت و معامله و ... را جذب و در درون خود جای می دهد ؛ نتیجه افتادن سرنوشت کشور و ملت ، کارهای مملکت و تمشیت امور ِ مردم به دست کار نادانان ِ فاقد صلاحیت از هر حیث می باشد . به دنبال چنین وضعیتی باندها و بنگاه های تقسیم قدرت و مناصب دکان باز کرده و بازارشان سکّه شده و از اعتبار سکّه های رایج مملکت می کاهند.... مدیرانی هم که در چنین وضعیتی بر مصادر ِ امور می آیند به درستی و تابع منطق موقعیت و شرایط چنین نظام اداری را برای خود مناسب می یابند که به قول معروف “ بِلَه دیگ ، بِلَه چغندر ... “


https://t.me/HosseinSeyvaniofficialchannel