🔆 «دست فروش‌ها غیرت دارند».. 🖋 علیرضا احمدی کارشناس ارشد تاریخ. بازار شب عید در ایران بازاری

🔆 "دست فروش ها غیرت دارند"

🖋 علیرضا احمدی کارشناس ارشد تاریخ
بازار شب عید در ایران بازاری
پرهیاهو و شلوغ است،که بالاترین گردش های مالی ایرانیان در طول سال در این روزها انجام می شود،و به نوعی هر کسی را به فکر برای بردن سهمی ازین درآمد بازار فرو میبرد،رسم و آیین نیکوی شب عید،تمام خانواده های ایرانی را به بازار میکشاند،و به هر شکل گردش مالی خوبی را فراهم می آورد،و این امری است بسیار مطلوب و پسندیده زیرا شاید تنها این روزها شادی و لبخند را به طور عمومی در کوچه و خیابان می توان لمس کرد،اما در این بین درد آنجایی است که برخی ازین لبخند محروم اند،مسائل مالی به هر دلیلی عید را تلخ ترین روزها برای آنان کرده است.
تلاش برای رهایی ازین تلخ کامی آدمی را به هر کاری وا میدارد،اما گاه شرافت ذاتی انسان تنها کاری را برمی گزیند که روزی شرافتمندانه و حلال را در پی دارد.
دست فروشان یکی ازین شرافتمندان جامعه اند.

دست فروشان را می توانیم در گروهی قرار دهیم که دچار آسیب های مالی اند،برخی از این افراد بیکارند،و برخی بازنشسته اند و حقوق کم بازنشستگی کفاف زندگی آنان را نمی دهد،یا به دلیل ناتوانی جسمی از داشتن شغل محرومند،گروهی از آنان هم شاغل اند اما شغل های موقت دارند یا فصلی اند،یا چند ماهی است حقوقی دریافت نکرده اند،و یا آنقدر حقوق دریافتی شان کم است که کفاف خرج و دخل شب عید را نمی دهد و یا هر دلیلی دیگر.
آنچه مهم است این است که قطعا فردی که حداقل وضعیت مالی را داراست،به این شغل رو نخواهد آورد،و بدین سبب دست فروشان را باید به لحاظ معیشتی قشری آسیب پذیر قلمداد کنیم.

اکثریت این افراد با سرمایه ای کم و دست خالی مقداری جنس را از بازارهای ارزان خریده و در کنار خیابانها با سود حداقل بفروش میرسانند،برخی از آنها آنقدر ضعیف هستند که روزانه و با درآمد روز قبل جنس تهیه می کنند و حتی گاه به زیر بار قرض می روند،این مردان هدفشان مشترک است و تنها نمی خواهند شب عید را شرمنده خانواده خود شوند،و نیت آنان تنها آوردن لبخند بر لبان فرزندان خود است،و این کار را نیز تنها از طریق روزی حلال کسب میکنند.

اما برخورد حکومت و دستگاه های ذیربط با این کاسبان برخوردی بس زننده و عقده ساز و کینه جویانه است،زد و خوردها و جمع آوری و تصرف سرمایه آنان و محکوم کردن آنها امری ناپسند است،این روزها شاهد سیل حملات مأموران شهرداری ها به دست فروشان هستیم،برخورد مأموران گاه با گرفتن رشوه ختم می شود،و گاه با تصرف اجناس،و گاه هم با دعوا و زد و خورد.
به راستی این جماعت برای رزق روزی حلال به کجا پناه ببرند؟
آیا حکومت شرایط شغلی برایشان فراهم کرده؟
آیا دستگاه قضا حامی کارگرانی بوده که حقوق معوقه دارند؟
آمار بیکاری و درآمدهای زیر خط فقر گواه این موضوع است که سو مدیریت همواره ما را با چالش بیکاری در ایران روبرو کرده است.

اما چه باید کرد؟
آیا باید زیبایی شهر و کریه شدن دید بصری شهری را نادیده گرفت؟و ازین هجمه ی هرج و مرج گونه دست فروشان که گاه عامل سد معبر و مشگل زا هستند حمایت کرد؟
بنظر بنده بجای جمع آوری این عزیزان و سوق دادن آنها به سوی بیراهه،با مدیریتی هوشمند می توان اینان را ساماندهی کرد،پاک کردن صورت مسئله تنها می تواند به طور ظاهری مسئله را حل کند،در صورتی که در پنهان آمار پرونده های دزدی و باج گیری و کلاهبرداری و...را بالا خواهد برد،شرایط این افراد آنقدر بغرنج هست که گاه در برخورد مأموران راهی جز آتش زدن خود نمی بینند گاه تحمل سوختن راحت تر از شرمندگی در پیش خانواده است! پس حاکمان و مسئولین باید آگاه باشند که با قشری متمکن طرف نیستند.

می توان کارهایی را در جهت رفع مشکلات دست فروشی انجام داد،مانند:ایجاد فضاهایی در پیاده روها،به طوری که همه اینان کنار هم و فضایی محدود داشته باشند تا بتوان از پراکندگی آنان در خیابان ها و معابر دیگر جلوگیری کرد،و نیز می توان با اختصاص دادن معابری که گنجایش پهن کردن بساط آنان را دارد از سد معبر در معابر تنگ و باریک جلوگیری کرد،و هم چنین میتوان ساعت هایی معین برای آنان در نظر گرفت و یا هر طرحی که بتواند به حل این موضوع کمک کند.
ایجاد امنیت برای کسب روزی حلال در جامعه ای با این آمار بالای بیکاری به مراتب با ارزش تر از زیبایی شهری است که هیچ کدام از شهروندانش زیبایی در آن نمی بینند،امنیت و حمایت از دست فروشان عاملی است بر بازدارندگی از کسب در آمد از طریق راههای غیر اخلاقی.
همین قدر که غیرت و شرف را برای درآمد انتخاب کرده اند بس جای قدردانی است.

@v_social_problems_of_iran