رسول خادم؛ مردی برای تمام فصول؛.. نقدی بر مدیریت صادقانه و مدبرانه…!!!

رسول خادم ؛ مردی برای تمام فصول؛

نقدی بر مدیریت صادقانه و مدبرانه…!!!

فرشاد میرزایی ( دانشجوی ارشد جامعه شناسی)

ماکس وبر میگوید؛ دردنیای سازمانی نوین؛ مهمترین شاخصه های تاثیر گذار بر جوامع؛ عنصر مدیریت است که؛ شکل مطلوب آن؛ مدیریت همراه با رهبری میباشد؛مثل مدیریت یک سازمان و یا باشگاه و یا مربیگری یک تیم؛که ماکس وبر به عنوان نشردهنده ی این نظریه؛ شاخص ها وقابلیت های یک مدیر خوب را توصیف نموده است؛ ازجمله مدیریت کاریزماتیک؛ آنهم چه در سطح کلان و خرد؛که یک مدیر موفق با استفاده از نقش کاریزمای خود ؛ نقش تعیین کننده و بسزایی را در موفقیت سازمان مربوطه ی خود ایفا مینماید؛ و این یک حقیقت است که بعضی انسانها ؛چه از لحاظ شخصیتی و چه از لحاظ مهارتها و استعدادهای مدیریتی به طور ذاتی چنین قابلیتی را دارا هستند؛و یکی از این مدیران کاریزما؛ بخصوص درجامعه ی ورزشی ما رسول خادم میباشد که؛علاوه بر افتخار آفرینی در عرصه های مختلف ورزشی برای کشور؛وکسب عناوین قهرمانی کشتی جهان والمپیک؛در عرصه مدیریتی هم به عنوان یک مدیر دلسوز وکارامد نقش آفرینی نموده است؛آن هم دراین جامعه ی تهی از مدیران لایق و صادق؛ انصافا؛ وجود چنین انسانهایی درحکم کیمیا میباشند…؛ چه در آن زمان که به عنوان عضوی از شورای شهر تهران ؛ که در تمام امور کاری و وظایف خود؛بسیار متعهد و دلسوز وکوشا بودند ؛وبه قول یکی از اساتید برنامه ریزی شهری ومشاورعالی اسبق شهرداری تهران که یکبار سر کلاس برنامه ریزی شهری فرمودند ؛اگر چند نفر مانند رسول خادم درشورای شهر بودند ؛کلان شهری مانند تهران؛ این همه باچالش ها وبحران های اجتماعی و فرهنگی؛ مواجه نمی گردید ؛افسوس…!!!! که در این راه آقای خادم بسیار تنها هستند…؛
همانگونه که در چالش ومساله تعلیق ورزش کشتی بسیار تنها بودند؛ واینگونه بود که طولی نیانجامید که از شورای شهری؛استعفا نمودند؛واین حرکت نه بخاطر شانه خالی نمودن از زیر بار مسئولیت؛ و نه بخاطر تسلیم شدن در برابر مسائل و چالش های موجود بود؛بلکه برخلاف سایر مدیران که در مواقع شکست در برابر بحران ها و چالش ها وبخاطر منافع شخصی خود میز ریاستشان را محکمتر می چسبند؛ امثال رسول خادم؛ ماندن درچنین مسندهایی را به هرقیمتی نمیپذیرند؛ودربحث چالش تعلیق کشتی به ضرس قاطع میتوان ادعا نمود؛هرمدیر دیگری غیر از رسول خادم؛ بر مسند ریاست فدراسیون کشتی کشور می بود؛محرومیت کشتی حتمی بود؛ هرچند با تلاشی خستگی ناپذیر؛ دراین دیپلماسی سربلند بیرون آمدند ؛اما رسول خادم به خاطرمصلحت ومنافع کشتی کشور؛ به نوعی خود را سیبل و سپربلا قرار داد ؛و برای حل این چالش ؛از تمام اعتبارات ورزشی واجتماعی و وجهه ی بین المللی خود ؛ از دل و جان مایه گذاشت ؛تا گزندی به ورزش کشتی این مرزو بوم نرسد؛ که البته با تدبیر ودوراندیشی و تلاش صادقانه ی خود؛ خطر تعلیق و محرومیت کشتی را رفع گردانید؛ واما نکته ی تاسف بر انگیز بعد از این قضایا ؛استعفای ایشان از ریاست فدراسیون کشتی میباشد؛که بیش از هرچیزی تک و تنها بودن ایشان رادر برابر مساله وچالش مهم این روزها ؛یعنی رویارویی احتمالی با رقبای رژیم صهیونیستی؛ را به خوبی نشان میدهد؛و انگار هیچ عزم واراده ی ملی برای حل این مساله و برون رفت ازاین بحران درحال حاضر وجود ندارد؛وما درچنین مواقعی چه راحت نخبگان وسرمایه های اجتماعی خودرا؛ به بوته ی فراموشی می سپاریم ؛ویا چه ناعادلانه ومظلومانه؛ ودریغ ازهرگونه حمایت و پشتیبانی معقول وخاصی ؛ آنها را به چنین مسلخ گاه و آوردگاه های بغرنج و دشواری؛ سوق میدهیم؛ وخود نیز منفعلانه ؛ صرفا نظاره گر و محو صحنه و اوضاع موجود میشویم ؛ و اما ؛ نقطه مقابل؛ و درعوض؛از آنها به تنهایی ؛انتظار معجزه داریم؛و آنقدر توقع وانتظارمون بالا میرود که آدم، برای لحظاتی؛به یاد فیلمهای نمایشی و ساختگی راکی و آرنولد میوفتد که به تنهایی ؛ به قلب لشکر دشمن تا دندان مسلح میزدند؛و پیروزمندانه نیز بازمی گشتند؛و متاسفانه در این وادی؛ ودر این قضایا ؛چنین انتظاری را نیز از رسول خادمها داریم؛و باید اذعان داشت که صادق بودن در این جامعه تاوان وهزینه ای سنگین بدنبال دارد؛همانطور که رسول خادم درمتن استعفا خود متواضعانه وصادقانه بیان نمودند ؛نمیتوانم به کشتی دروغ بگویم؛و گاهی بهترین شیوه ایستادن ؛نایستادن است…!!!
به قول آلبرکاموکه میگوید؛
ایستاده مردن؛ بهتر است از؛ زانو زده زیستن …!!!

@v_social_problems_of_iran