«ابربحران‌ها؛ نتیجه‌ی استراتژی زیرقالی!». (🖋 سعید کشاورزی)

«ابربحران ها؛ نتیجه ی استراتژیِ زیرِقالی!»
(🖋 سعید کشاورزی)

✅ یادم هست در کودکی هر وسیله ای که خراب می شد (به عبارت درست تر، خرابش می کردیم)!، جایی در زیر قالی های خانه پنهانشان می کردیم. استراتژی زیرقالی! حداقل دو مزیت برایمان داشت؛ اول اینکه چیزهای خراب شده از جلو چشمان بزرگترها دور می شد و برای مدت ها کسی کاری به کارمان نداشت؛ دوم اینکه به احتمال زیاد، موضوع به کلی به فراموشی سپرده شده و اگر هم زمانی پیدا می شد موضوع مورد مشمول زمان! قرار گرفته و نهایتا از اثرات ماتاخّرش! در امان می ماندیم.

✅ مطمئن نیستم که آیا دیگران نیز در زمان کودکی، از استراتژی زیرقالی استفاده می کردند یا نه؛ اما ظاهرا سال هاست که شاهد کاربست این استراتژی در سطوح و اشکال مختلفی هستیم. استراتژی زیرقالی به ما می گوید که بهترین راه برای مواجه شدن با مشکلات، مواجه نشدن با مشکلات است! به عنوان مثال، به جای اینکه بخواهیم وقتمان را با راه حل های وقت گیر و پیچیده ی تصفیه پسماند صنعتی و غیر صنعتی تلف! کنیم، بهتر است جایی آن ها را پنهان کنیم که کسی نتواند برای مدت ها آن ها را پیدا کند و تازه بهتر است جایی باشد که مشخصا متعلق به هیچ کس نباشد تا صدای کسی هم بلند نشود! هر چقدر دورتر هم بهتر! پس کجا بهتر از دریا، رودخانه یا بیابان!

✅ اشتباه نشود، این استراتژی فقط محیط زیستی! نیست؛ بلکه کاربری های بسیار گسترده تری دارد! از سرنشینان اتومبیلی که مشکل زباله را با کشیدن شیشه به پایین و پرت کردن زباله به منتها علیه دیدشان حل می کنند تا مدیرانی که آمارهای نامناسب را در میان اعداد مناسب گم می کنند، تا آن هایی که همیشه آمارهایشان در حال رشد چشم گیر است، تا کسانی که مشکلات بزه، جرم و از هم پاشیدگی اجتماعی را زیر پوشش تاثیرات همیشه بد! اینترنت و فضای مجازی گم می کنند، تا ... همگی در یک اتحاد نامیمون در حال استفاده از استرانژی زیرقالی هستیم.

✅ امروز دیگر محیط زیست هم، با آن همه صبوری (و البته دیوار کوتاه)، پاسخ استراتژی پنهان کارانه ی زیرقالی را آشکارا داده است. دیگر نمی توان چیزی را در گستره ی محیط زیست پنهان کرد. بحران های محیط زیستی امروز آنقدر در پیش و پس زمینه ی عکس های اینستاگرامی ما قرار گرفته اند که هیچ نسخه ای از فتوشاپ قابلیت نهان سازی آن ها را ندارد. دیگر نمی توان به دریا رفت و با زباله ها عکس یادگاری نیانداخت. ایضا، دیگر نمی توان به ادارات و سازمان ها سرکشید و بحران عدم کارآیی را ندید. دیگر نمی توان خبرها را خواند و بحران از هم پاشیدگی اجتماعی را ندید. دیگر نمی توان بحران سرمایه اجتماعی را در نظام حکمرانی مشاهده نکرد. این ها دیگر زیر هیچ قالی جا نمی شوند.

✅ باید قالی ها را از روی تمامی پنهان شده های نظام های مختلف اجتماعی برداشت و نظام اجتماعی-محیطی واقعا موجود را با دقت نگاه کرد. نباید فراموش کرد که بحران ها نتیجه ی اتخاذ استراتژی های کودکانه برای مشکلات پیچیده هستند، بنابراین، برای حل آن ها هم پاسخ های ساده و کودکانه کفایت نمی کند. اینکه گفته می شود، راه حل مشکلات امروز ما اتحاد است البته سخن درستی است. می بایست در نمایش وضعیت واقعا موجود متحد شویم. برای نشان دادن عمق و گستردگی بحران ها، بی شک، نیازمند اتحادی شجاعانه هستیم. باید قالی ها را برداشت، چه اشکالی دارد اگر چند روز هم قالی نداشته باشیم!

(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید).
@PoliticalSocio